کتاب مارکوزه
معرفی کتاب مارکوزه
کتاب مارکوزه نوشتهٔ الکساندر مک اینتایر با ترجمهٔ حمید عنایت اولین بار در سال ۱۳۵۲ توسط انتشارات خوارزمی در تهران منتشر شد و بارها نیز در همین انتشارات تجدید چاپ شده است. هربرت مارکوزه یکی از نظریهپردازان مدرن است که نظریهها و تحلیلهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی او بسیار مورد توجه و بحث در جهان اندیشه بوده است. او همچنین یکی از اعضای مکتب فرانکفورت بود که یک جریان فکری و فرهنگی آلمانی معروف در دهه ۱۹۳۰ است.
درباره کتاب مارکوزه
هربرت مارکوزه فیلسوف آمریکایی - آلمانی است که ابتدا به مفسر فلسفهٔ هگل در محافل فلسفی اروپا و آمریکا معروف بود و بهمرور شهرت جهانی یافت. این کتاب مربوط به تاریخ مدرن فلسفه و معرفتشناسی است.
الکساندر مک اینتایر، فیلسوف بریتانیایی، در این کتاب به بررسی مفاهیم مهمی مانند توصیف، انسانشناسی و معنا میپردازد و تحلیلی نقادانه از مبانی اخلاقی و فلسفی مدرن ارائه میکند. مارکوزه از جمله آثاری است که به طور گسترده به فلسفه و معرفتشناسی و شناختشناسی پرداخته است. تحلیلهای عمیق و پیچیدهای که در این اثر ارائه شده است، آن را به یکی از آثار برجستهٔ فلسفی قرن بیستم تبدیل کرده است.
این کتاب برای افرادی که به مطالعه دربارۀ اندیشمندان و فیلسوفها علاقهمند هستند و مایلاند با تحلیلهایی همهجانبه از مبانی اخلاقی و انسانشناسی مدرن آشنا شوند، مناسب است.
درباره هربرت مارکوزه
هربرت مارکوزه (Herbert Marcuse)، فیلسوف و نظریهپرداز آلمانی - آمریکایی و یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین نویسندگان و اندیشمندان در حوزههای فلسفه، جامعهشناسی و اندیشهٔ سیاسی در قرن بیستم بود. او در ۱۹۱۰ در برلین متولد شد و در ۱۹۷۹ در سنت دیگو، کالیفرنیا درگذشت.
مارکوزه برای توسعهٔ نظریههای پایهای و تحلیلهای پیچیده در زمینههای مختلف معروف است، از جمله نقد سرمایهداری، تجزیه و تحلیل فرهنگ و رسانه و توسعهٔ نظریههای متمرکز بر فرد و آزادی. او معتقد بود که جامعهای که بر سرمایهداری متمرکز باشد، قادر به تضمین آزادی و عدالت اجتماعی نخواهد بود.
از آثار معروف مارکوزه میتوان آنتولوژی آزادی، انقلاب و نظریه، و انقلاب سوسیالیستی را نام برد. او یکی از نویسندگان برجستهٔ دوران پس از جنگ جهانی دوم و یکی از پیشگامان نظریهٔ پسمارکسیسم و پسمدرنیسم است.
کتاب مارکوزه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به فلسفه و تاریخ فلسفۀ مدرن پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب مارکوزه
«هنگامی که مارکوزه دربارهٔ تاریخ فلسفه چیز مینویسد چشمانداز او بهطرز غریبی آلمانی است. در نوشتههای او یونانیان و بویژه ارسطو ارج بسیار دارند ولی از قرون وسطی کمتر سخنی گفتهمیشود. دکارت مهم است و پس از او کانت که راه را برای رسیدن هگل بهکمال فلسفی هموار میکند. پس از هگل، اگر مارکس را کنار بگذاریم، مارکوزه به هوسرل و هایدگر توجه دارد. مشرب اصالت تحصل و اصالت تجربه در گزارش مارکوزه اغلب بهعنوان آئینهای کلی و غیردقیقی پدیدار میشوند که «حلقهٔ وین» نمایندهٔ اصلی آن است. ولی در هر حال، نامبردن از آنها برای ردکردن آنهاست. مارکوزه در همهٔ این موارد با سنت اصلی فیلسوفان دانشگاهی آلمان همداستان بود. ولی او در ضمن قبول اینکه فیلسوفان بزرگ، ارسطو و کانت و هگل هستند، بزرگی آنان را بهشیوهٔ خاص خویش تعبیر میکرد. او استدلال میکرد که وظیفهٔ اصلی فلسفه، انتقاد از هر آن چیزی است که وجوددارد. فلسفه میتواند از ساخت اندیشه در زمانها و مکانهای خاص بهما خبر دهد زیرا میتواند در عین حال بهما دیدگاهی ببخشد که از محدودیتهای زمانی و مکانی خاص و ساختمانهای خاص فکری برتر باشد. مارکوزه البته هرگز انکار نکردهاست که شیوهٔ کاربرد فلسفه، تابع اوضاع و احوال تاریخی است. ولی در برخی ادوار، فلسفه کمتر از دورههای دیگر، از تأثیر اوضاع و احوال مسخ شدهاست؛ و از این رو در تاریخ فلسفه، دورههایی را مییابیم که در آن، اندیشهٔ فلسفی، قدرت برتریجستن بر محیط بلافصل خویش را یافتهاست.»
حجم
۱۲۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
حجم
۱۲۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه