کتاب هنر دستیابی به خواسته ها
معرفی کتاب هنر دستیابی به خواسته ها
کتاب هنر دستیابی به خواسته ها بهقلم علی گنجعلی را انتشارات ماهوی خورشید منتشر کرده است. این کتاب میکوشد تا راهنماییهایی در راستای چگونگی رسیدن به اهداف و برنامهریزی برای تحقق آنها را ارائه دهد.
درباره کتابی هنر دستیابی به خواسته ها
همهٔ ما آرزوها و اهداف زیادی در سر داریم که مایلیم تمامی آنها را محقق کنیم. اما بهراستی این اهداف تا چه میزان، واقعبینانه و شفاف و دقیق است؟ کتاب هنر دستیابی به خواسته ها کوشیده تا برای این سؤال پاسخی بیابد و راهحلهایی عملی برای تحقق اهداف و آرمانها ارائه دهد.
خواندن کتاب هنر دستیابی به خواسته ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به مباحث توسعهٔ فردی از خواندن این کتاب سود خواهند برد.
بخشی از کتاب هنر دستیابی به خواسته ها
«فصل اول
ایدهای که با آن جهان را دگرگون میکنید
چرا باید دکتری بگیرم تا موفق شوم؟
در سخنرانی استیو جابز، مؤسس اپل که در دانشگاه استنفورد برگزار شد، استیو به داستانی در آخر سخنرانی اشاره نمود که در آن فردی به نام استوارت براد در شهر منلوپارک نشریهٔ جالبی به نام کاتالوگ تاسیس کرده بود که با مفاهیم جالب و بزرگی پایهگذاری شده بود. در پشت جلد نسخهٔ آخر این نشریه در سال ۱۹۷۰، عکسی از یک جادهٔ بیرون شهر در موقع صبح گذاشته شده بود که ذهنها را به ماجراجویی وادار مینمود که زیر آن نوشته بود نادان بمان و جستوجوگر باش. این خود یک پیام خداحافظی بود. نوعی امضا که ارزش تمام زحماتشان را نمایان میساخت و نتیجه و حاصل یک عمر زندگی و تحقیق بود و نمونهٔ آن را میتوان از زبان ابوعلی سینا شنید که اظهار میداشت تا بدان جا رسید دانش من که بدانم همی نادانم من هم همانند استیو این را همیشه برای خودم خواستهام و به خودم قول دادهام که نادان و جستوجوگر بمانم تا بتوانم خدمت والاتری به جامعهٔ خود عرضه کنم و پلهبهپله به سمت سعادت پیشتر روم از کودکی خود را الگو فرض کرده بودم و با خودم میگفتم که چه کنم تا الگوی خوبی برای اطرافیانم باشم؟ در رشتهٔ مهندسی بهداشت حرفهای و ایمنی کار درس میخواندم و در آن به تحقیق پرداختم و در طول مسیر احساس کردم با این ایده که تحقیقات را در زندگی اعمال کنم میتوانم خدمت بیشتری به جامعهٔ خود عرضه کنم؛ راستش را بخواهید دلیل انصرافم از دانشگاه به آن بر میگردد چرا که سربازی را باید تمام میکردم و کتابم را مینوشتم چون فکر میکردم که با نوشتن این کتاب و تکثیر آن این احساس در من به وجود میآید که خدمتم را در قبال جامعهام انجام دادهام و مرگ برایم آسانتر میشود. من همیشه مرگ را بهعنوان یک واقعیت پذیرفتهام. برای همین وقتی که سخنرانی استیو را شنیدم و از آدمهای بزرگ آموختم فهمیدم که آن را باید بپذیرم و اگر همین فردا قرار باشد با دنیا وداع کنم و امروز آخرین مهلت من باشد این را از خود بپرسم که قدم گذاشتن در کدام مسیر مرا راضی میکند تا در همان مسیر قدم بردارم. هدف قلبی من این است که دنیا را بهتر از آنچه که تحویل گرفتهام ترک کنم و حتی اگر یک نفر با وجود من و این کتاب احساس خوبی پیدا کند و در عرصهٔ موفقیت قدم بردارد، رسالتم را انجام دادهام و از این بابت خوشحالم چرا این ایده به ذهنم رسید؟»
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۹۲ صفحه
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۹۲ صفحه