کتاب مزایای منزوی بودن
معرفی کتاب مزایای منزوی بودن
کتاب مزایای منزوی بودن نوشته استیون چباسکی (۱۹۷۰)، نویسنده آمریکایی است که با ترجمهٔ کاوان بشیری در انتشارات میلکان چاپ شده است. این کتاب توانست به مدت ۷۱ هفته در لیست پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز قرار بگیرد. این کتاب مجموعهای از نامههای چارلی که نوجوانی درونگراست، به دوست خیالیاش است.
درباره کتاب مزایای منزوی بودن
این کتاب نخستین بار در ۱ فوریه ۱۹۹۹ توسط پاکت بوکس منتشر شد. وقایع رمان در اوایل دهه ۹۰ میلادی و شهر پیتسبرگ واقع در پنسیلوانیا اتفاق میافتد و داستان زندگی نوجوانی درونگرا و منزوی به نام چارلی را دنبال میکند که به تازگی اولین سال تحصیل خود در دبیرستان را آغاز کردهاست. در حالی که چارلی، شاگرد جدید دبیرستان، «بچه مثبت ترین» دانش آموز مدرسه به حساب نمی آید، اما اصلا و ابدا نزد سایر بچه ها محبوب نیست. او منزوی و درون گرا است و بسیار بیشتر از هم سن و سالان خود می فهمد و فکر می کند، اگر چه کمی در مهارت های اجتماعی ضعف دارد. مخاطب از طریق نامه هایی که چارلی برای شخصی ناشناخته می فرستد، با زندگی او آشنا می شود. چارلی علاوه بر مواجه بودن با مشکلات اغلب بچه های دبیرستانی، باید با خودکشی اخیر بهترین دوستش نیز کنار بیاید. با گذشت داستان، چارلی با دختر و پسری آشنا می شود که به او کمک می کنند به شکل متفاوتی با زندگی مواجه شود.
کتاب مزایای منزوی بودن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به کتابهایی با تمرکز بر موضوعات مربوط به نوجوانان پیشنهاد میشود.
کتابهای مشابه
اگر از خواندن این رمان لذت بردید، ممکن است این عناوین را که برای گروه سنی نوجوان نوشته شدهاند و حالوهوای مشابهی دارند، دوست داشته باشید: چلنجر دیپ اثر نیل شوسترمن، در جستوجوی آلاسکا اثر جان گرین، این داستان یک جورایی بامزهست اثر ند ویزینی، النور و پارک اثر رینبو راول، ناطور دشت اثر جی دی سلینجر.
بخشی از کتاب مزایای منزوی بودن
دوست عزیز
مثل همهی صبحهای بعد از اون شب اول، وقتی از خواب بیدار شدم احساس خستگی میکردم، قلبم تپش داشت و نمیتونستم خوب نفس بکشم. من و پاتریک وقت زیادی رو با هم میگذرونیم. خیلی هم مشروب میخوریم. یعنی پاتریک بیشتر میخوره و من مزه میکنم بیشتر.
دیدن دوستی که به این روز افتاده و اینقدر زجر میکشه واقعاً سخته. مخصوصاً وقتیکه هیچ کاری نمیتونی بکنی جز اینکه "پیشش باشی". دلم میخواد کاری کنم که این وضع تموم شه ولی نمیتونم. به همین خاطر سعی میکنم هر وقت میخواد دنیاش رو بهم نشون بده باهاش باشم.
یه شب پاتریک منو به پارکی برد که مردها میرن تا همدیگه رو پیدا کنن. پاتریک بهم گفت اگه نمیخوام کسی مزاحمم باشه کافیه به چشمهای کسی نگاه نکنم. گفت که ارتباط چشمی اینجا به معنی موافقت با اینه که بهشکل ناشناس با هم رابطه داشته باشین. هیچکس حرفی نمیزنه. فقط جایی رو پیدا میکنن که برن. بعد از مدتی پاتریک کسی رو پیدا کرد که ازش خوشش اومد. پرسید سیگار لازم دارم و وقتی گفتم نه رو شونهم زد و با اون پسر رفت.
رو نیمکتی که اونجا بود نشستم و به اطراف نگاه کردم. تنها چیزیکه میدیدم سایههایی از آدمها بود. بعضیها رو زمین. بعضیها کنار درختها. بعضیها در حال راه رفتن. خیلی ساکت بود. بعد از چند دقیقهای سیگاری روشن کردم و بعد صدای کسی رو شنیدم که تو گوشم چیزی گفت.
صدا پرسید: «یه سیگار اضافه داری؟»
برگشتم و مردی رو تو سایه دیدم.
گفتم: «البته.»
سیگاری رو به طرفش دراز کردم و اونم گرفت.
گفت: «آتیش داری؟»
گفتم: «البته.» و کبریتی براش روشن کردم.
حجم
۱۹۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۲۷ صفحه
حجم
۱۹۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۲۷ صفحه
نظرات کاربران
چیزی که دارم مینویسم خیلی شخصیه اگه دنبال یه ریویو واقعی از کتابین شاید اونقدر کمک نکنه، خوندنش با خودتون! ■□■□ من کتاب رو سال ۹۶ خوندم و نمی دونم چرا هیچ وقت واسش ریویو ننوشتم اونم واسه کتابی که بهش پنج
کتاب راجع به پسریه که به سختی خواسته ها و نظراتشو مطرح میکنه و درنهایت کسی پیدا میشه تا مشکل اصلیشو بفهمه و بهش بگه حرفتو بزن اگه مردم دوست نداشته باشن خب میگن دوست ندارن! بنظرم این قسمت خیلی
این کتابو به انگلیسی خوندم در کنار متن انگلیسی این ترجمه رو هم خوندم. نمیخوام سختگیری کنم. ترجمه خوبی بود. نثر انگلیسی بسیار روانی داره که ترجمه رو خیلی چالشی نمیکنه. با این حال یه جاهایی بسته به ضرورت سانسور
اگر درونگرا هستین پیشنهاد میکنم حتما این کتاب رو بخونین
بهتره فیلم رو ببینید و از خرید کتاب های سانسوری صرف نظر کنید کتاب یعنی تجربه نویسنده که با تخیل در هم تنیده شده اتفاقات زیادی افتاده که قربانی هیچ وقت در موردش حرف نمیزنه این وظیفه افراد متخصص جامعست
تنها چیزی که میتونم بگم در مورد کتاب اینه که تنها چیز جالب زندگی همینه که گفت و کلی حرف دیگه که گفت و انگار حرفایی بود که به خودمم نزده بودم ولی خیلی حرف خودم بودن ، البته شاید
اگر کتابی مینوشتید که میخواستید افراد قدکوتاه حتما بخوانند، آنرا چه مینامیدید؟ مزایای قدکوتاه بودن نویسنده ی این کتاب میخواد تا همه ی آدم های درونگرا آنرا بخوانند.
به عنوان یک نوجوان منزوی به راحتی تونستم شخصیت چارلی رو درک کنم . فقط میتونم بگم عالیه 🥺 کتاب، زندگی پسری دبیرستانی به اسم چارلی رو دنبال میکنه. چارلی درونگرا، خجالتی و رویاپردازه و سعی داره با محیط اطرافش سازگار بشه.
حس خوب ! :) بعد این کتاب منم ب سرم زد ب کسی ک نمیشناسمش پیام بدم و باهاش دردودل کنم
فکر میکنم ترجمه این کتاب خیلی سخت بوده چون به شدت سانسور شده و همین که مترجم تونسته کتاب رو نگه داره خیلیه. بعضی ها اعتقاد دارند دبیرستانی ها حتما باید این کتاب رو بخونند ولی من به عنوان یک دبیرستانی