دانلود و خرید کتاب خانم دمدمی در بدبیاری روز تولد مگان مک دونالد ترجمه محبوبه نجف خانی
تصویر جلد کتاب خانم دمدمی در بدبیاری روز تولد

کتاب خانم دمدمی در بدبیاری روز تولد

معرفی کتاب خانم دمدمی در بدبیاری روز تولد

کتاب خانم دمدمی در بدبیاری روز تولد از مگان مک دونالد با ترجمهٔ محبوبه نجف خانی را نشر افق منتشر کرده است. این کتاب ششمین جلد از مجموعهٔ جودی دمدمی است که به ماجرای روز تولد مادر جودی می‌پردازد.

بخشی از کتاب خانم دمدمی در بدبیاری روز تولد

روز تولد مادر جودی است و امسال جودی، رئیس تولد یا مسئول برگزاری و هماهنگی برنامه‌های این روز است. اما ازآنجاکه هر سال، اتفاقی میفتد که همه‌چیز را به هم می‌زند، جودی تصمیم می‌گیرد تا با کمک برادرش، استینک به این وضعیت خاتمه دهد. اما آیا او از پس این کار برمی‌آید و همه‌چیز طبق روال پیش می‌رود؟ داستان خانم دمدمی در بدبیاری روز تولد به‌قلم مگان مک دونالد را بخوانید تا متوجه شوید. 

خواندن کتاب خانم دمدمی در بدبیاری روز تولد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کودکان و نوجوانان علاقه‌مند به داستان‌های پرچالش و هیجان‌انگیز از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.

درباره مگان مک دونالد

مگان مک دونالد متولد پیتزبورگ پنسیلوانیا و دانش‌آموختهٔ رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی از کالج آبرلین است. او نویسنده‌ای پرکار است که آثارش به ۲۲ زبان ترجمه شده‌اند و مورد اقتباس سینمایی هم قرار گرفته‌اند. عمدهٔ شهرت او به‌ خاطر دو مجموعهٔ «جودی دمدمی» و «استینک دمدمی» است که هر دو به فارسی ترجمه شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته‌اند.

بخشی از کتاب خانم دمدمی در بدبیاری روز تولد

«هر سال در روز تولد مامان یک چیزی خراب - نه درست - می شد. جودی اسمش را گذاشته بود بدبیاری روز تولد. اما امسال قرار بود اوضاع فرق کند، امسال جودی رئیس تولد میشد و امسال استینک قرار نبود ماشین زده شود و توی ماشین حالش به هم بخورد و امسال بالأخره بابا کیک مورد‌علاقهٔ مامان را می‌پخت، کیک هویج. او، جودی دمدمی، یک‌بار برای همیشه به این بدبیاری تولد پایان می‌داد. جودی به برادرش گفت: «آهای استینک لاستیک فردا روز تولد مامان است. امسال دیگر حالت به هم نخورد ها و باید هدیهٔ خیلی خیلی خوبی برای مامان درست کنی.» استینک سرش را از روی مقر فرماندهی سازمان ملل که با سازه‌های ساختمان‌سازی‌اش درست کرده بود برداشت و پرسید: «باید هدیه درست کنم؟» 

ـ نمی‌شود مثل پارسال برایش یک بسته آدامس بخری 

ـ آدامس چه اشکالی دارد؟ مامان آدامس دوست دارد. 

ـ هدیهٔ دست‌ساز می‌گوید من دوستت دارم و بهت اهمیت می دهم. اما آدامس نمی‌گوید من دوستت دارم. آدامس نمی‌گوید من بهت اهمیت میدهم. 

ـ پس آدامس چی می‌گوید؟ ـ

ـ آدامس می‌گوید که من فقط یک دلار پول داشتم. استینک گفت: «ببین می‌گویم آدامس سخنگو هدیهٔ خیلی خوبی است ها و به سازه‌هایش نگاه کرد و یک دفعه گفت: «صبر کن! یک فکری دارم!» جودی گفت: و هدیهٔ مامان نمی‌شود سازه‌های خانه‌سازی باشد.» استینک گفت: «بخشکی شانس!» بعد جودی سراغ بابا رفت و گفت: «امسال من رئيس روز تولد مامان هستم.»  

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۴٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

حجم

۳۴٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۹,۰۰۰
۷۰%
تومان