کتاب سه پرسش
معرفی کتاب سه پرسش
کتاب سه پرسش نوشتهٔ دن میگل رویز با ترجمهٔ هنگامه آذرمی و ویرایش زهره جمشیدیکیا در انتشارات کلک آزادگان به چاپ رسیده است. این کتاب راه کشف و دراختیارگرفتن نیروی درون را به ما میآموزد. دُن میگل، نویسندهٔ کتاب چهار پیمان، در کتاب سه پرسش، به خواننده مژده میدهد که میتواند با آگاهی از هستی خود، شاهکاری هنری بیافریند، بر اطرافیان خود تأثیری پرمهر بگذارد و جهان را دگرگون سازد.
درباره کتاب سه پرسش
دُن میگل رویز، کتاب «سه پرسش» را با معرفی ۳ گوهر خرد آغاز میکند. دستیابی به ۳ گوهر موجب میشود آدمی در جهانی آرمانی به دور از رنج زندگی کند. در ادامه، نویسنده، ذهن آدمی را بدترین دشمن انسان معرفی میکند، اما بیدرنگ مژده میدهد با تغییر دیدگاه، میتوان بدترین دشمن را به دوستی متحد تبدیل کرد.
در واقع گوهر اصلی این کتاب از این قرار است که با اصلاح عملکرد ذهن و بازگشت به خویشتن اصیلی که انسان با آن متولد میشود، میتوان جهان را دگرگون ساخت.
روییز در ادامه به طرح سه پرسش اصلی «من کیستم؟»، «چه چیزی واقعیست؟» و «عشق چیست؟» میپردازد و سپس با شرح پاسخ ذهن به هر پرسش، به ترسهای آدمی اشاره میکند که بزرگترین مانع برای دستیابی به آرامش ذهنی هستند.
روییز با تشبیه ذهن به یک جامعه و تشبیه عملکرد ذهن به ارکان مدنی جامعه، ذهن را فرماندۀ ارشدی معرفی میکند که بر تفکر آدمی سلطه دارد و در واقع زندانی تاریک برای شادی، فهم و آرامش ساخته است.
در نهایت، این نویسندهٔ توانا با بازتعریف عشق نامشروطی که همان یکپارچگی عواطف و نیروی هستی است، به خواننده میآموزد با دوستداشتن خود، میتواند به خویشتن اصیل خود که با آن متولد شده، بازگردد. عشق به بشریت و هستی در پی عشق به خود میآید و اندکاندک رؤیای هراسآلود سیاره کمرنگ میشود.
دُن میگل نوید میدهد که ترسهای آدمی با دانش تازه بهدستآمده، کمکم از بین میروند و به این ترتیب، دیگر ترس، زندگی و کنش انسان را کنترل نمیکند. روییز خاطرنشان میسازد صلح و آرامش جهانی، به آدمی کمک میکند با ترسهایش روبهرو شود و راه بازگشت به بهشت را بیابد و بیداری و یکپارچگی در پی انتخاب انسان برای دگرگونی رخ میدهند.
کتاب سه پرسش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به دوستداران کتابهایی با موضوع رشد و توسعهٔ فردی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب سه پرسش
«امروزه ما انسانها به دلیل نوع واکنشی که سیستم عصبی آدمی طی میلیونها سال نسبت به نور نشان داده است، اینجا هستیم. مغز ما گسترش یافته، تواناییهای گوناگونی پیدا کردهایم و جوامعمان پیچیده شدهاند. بیتردید ما انسانها، تأثیر خود را بر این سیاره گذاشتهایم، اما اگر از ما بپرسند در طی سالهای تکامل بشریت چه دستاوردهایی داشتهایم، پاسخمان چه خواهد بود؟
آیا میتوانیم بگوییم که از نگرانی و کشمکش رها شدهایم؟ آیا میتوانیم پاسخ دهیم که سرانجام آموختهایم که چگونه میتوانیم بهترین انسان ممکن باشیم؟ اگر بتوانیم بگوییم که باورهایمان دیگر ما را به انجام کارهای بد وانمیدارند، شگفتانگیز است. اگر بگوییم که ذهنمان دیگر موجب جنگافروزیهای داخلی نمیشود، عالیست. اگر بگوییم که انسانها چنان خردمند شدهاند که دیگر بر ضد یکدیگر کاری نمیکنند، بسیار خوب میشود. اگر بتوانیم از دستیابی نوع بشر به چنین پیشرفتهایی سخن بگوییم، خوب است، اما متأسفانه نمیتوانیم؛ دست کم هنوز نمیتوانیم.
در جهانی آرمانی، انسانها برای منافع خود و کل بشریت با همنوعانشان کنار میآیند. مردم در جامعهٔ آرمانی، برای بهروزی با همدیگر به همکاری میپردازند و برای موهبتها و خوشبختیشان سپاسگزار هستند. آنها زندگی را ارج مینهند و از زمین که مردم را میپروراند، مراقبت میکنند. در چنین جامعهای انسانها هم به خودشان و هم به دیگران احترام میگذارند.
در یک خانوادهٔ آرمانی، فرزندان احساس امنیت میکنند و مورد قدردانی قرار میگیرند. پدر و مادر، آموزگارانی الهامبخش و سرپرستانی حساس و مراقب هستند. افراد کهنسال همچنان افرادی سازنده خواهند بود. گروههایی از مردم، جوامع را شکل میدهند و البته هیچ جامعهای برای ناتوان ساختن جوامع دیگر نمیکوشد. جوامع به یاری همدیگر جوامعی بزرگتر میسازند و با همیاری، بهروزی همهٔ شهروندان را تضمین میکنند.»
حجم
۱۲۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱۲۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه