کتاب عشق در سال های قحطی
معرفی کتاب عشق در سال های قحطی
کتاب عشق در سال های قحطی نوشتهٔ نگین پوراسلامی و ویراستهٔ اسکندر متقی زاده است و انتشارات ندای الهی آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب عشق در سال های قحطی
خلاصهٔ این داستان در کتاب اینطور آمده است: «سیاهی شب قشنگه، اما سیاهی روزهایی که نیستی غیر قابل تحمله! من گیس سیاه هستم، دختر جهانگیر خان. وقتی به دنیا آمدم، وقتی اسمم رو گیس سیاه گذاشتند. کسی فکر نمیکرد یک اسم ساده میتواند طالع و بخت منو مثل شب سیاه کند. من بخاطر یک عشق، بخاطر یک خواستن تمام روزهای زندگیم رنگ شب شد. وسط قحطی بزرگ، وسط طاعون و تیفوس بود. من همه چی دیدم، دیدم و زنده ماندم تا سرنوشت هر طور میخواهد مرا بازی دهد.
دنیا کوچک هست. شاید آرزوهای ما بزرگ باشد که دنیا را کوچک میبینیم. درست زمانی که توقع نداشتم دوباره دستهای سرنوشت منو به لوطی رساند و خوشبخت عالم شدم و از این عشق و سرنوشت مستانه میخندیدم...
گیس سیاه، زن پهلوان بزرگ شهر که همه روی اسمش قسم میخوردند اما رازی بزرگ زنی سیاه را که اهل "زنگه بار" بود فهمید و زندگی همه ما را عوض کرد.»
خواندن کتاب عشق در سال های قحطی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای ایرانی پیشنهاد میکنیم.
حجم
۳٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۴۰ صفحه
حجم
۳٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۴۰ صفحه
نظرات کاربران
تا حالا اسم گیس سیاه رو نشنیده بودم و به نظرم انتخاب اسم این شخصیت به جریان سازی داستان کمک بزرگی کرده توی این داستان پر از اتفاقات هست که قلب آدم لحظه به لحظه به تپش میوفته من که
تو فصل اول فکر کردم قصه ی تکراری پهلوونی و لوطی گری هستش ولی با شروع فصل دوم کلا چارچوب فکریت تغییر میکنه . همش از خودت میپرسی یعنی کدوم یکی بیشتر حق داره . خیلی قلم نویسنده خوب بود
اگه وققتون براتون ارزشمند هست این داستان رو نخونید.
داستان پردازیش خوبه حال و هوای تهران قدیم را حس میکنی کمی غلو توش هست
خیلی داستان مزخرفی بود و اصلا سلسله حوادث منطقی نوشته نشده بود .واقعا وقت رو بیهوده تلف کردن بود