دانلود و خرید کتاب عیدی عمو نوروز آتوسا صالحی
تصویر جلد کتاب عیدی عمو نوروز

کتاب عیدی عمو نوروز

معرفی کتاب عیدی عمو نوروز

کتاب عیدی عمو نوروز به‌قلم آتوسا صالحی را نشر افق منتشر کرده است. این کتاب در قالب داستان به آموزش حروف الفبای فارسی به کودکان می‌پردازد و یادگیری خواندن و نوشتن را برای کودکان اول دبستان راحت و دلپذیر می‌کند.

درباره کتاب عیدی عمو نوروز

مجموعه کتاب‌های کتاب اولی کلاس اولی نشر افق با هدف یادگیری الفبای فارسی و کمک به مهارت خواندن و نوشتن کودکان کلاس اول دبستان طراحی و تألیف شده‌اند. این مجموعه که از سطح ۱ تا ۵ درجه‌بندی شده است، شامل داستان‌هایی است که همراه با پیشرفت برنامهٔ درسی مدرسه و آموزش حروف الفبا به تقویت مهارت خواندن و نوشتن کودک کمک می‌کند و به‌مرور او را به صداهای مختلف و کلمات بیشتر و جملات طولانی‌تر آشنا می‌کند. داستان این جلد ماجرای مادربزرگ دامن‌چین‌چینی را روایت می‌کند. زنی مهربان که در آستانهٔ سال نو منتظر ورود عمو نوروز است اما با ماجراهای دیگری روبه‌رو می‌شود.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کودکان اول دبستان که حروف الفبا را به‌طور کامل یاد گرفته‌اند و آمادهٔ خواندن جملات طولانی‌تر و کلمات دشوارتر هستند، از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.

بخشی از کتاب عیدی عمو نوروز

«روزی بود و روزگاری 

سال‌های سال بود که مادربزرگ لپ‌گلی، 

پیرهن‌زری، دامن چین‌چینی 

توی باغ قصه زندگی می‌کرد.

اون‌ور باغ 

چهچه صد تا بلبل 

این‌ور باغ 

هزارهزارتا سنبل 

میون باغ مادربزرگ قصه‌مون 

نشسته توی ایوون انگاری داره مهمون

هر سال مادربزرگ هفت‌سینش را در ایوان می‌چید و منتظر می‌نشست تا سال تحویل شود، عمو نوروز با کوزهٔ پر از عیدی‌اش به عید دیدنی بیاید و گل بگوید و گل بشنود.

اما هر سال دم سال نو مادربزرگ از خستگی خانه‌تکانی و کارهای عید خوابش می‌برد آن‌وقت عمونوروز می‌آمد چایش را می‌خورد و عیدی‌اش را می‌گذاشت و پاورچین‌پاورچین می‌رفت و مادر‌بزرگ کلی غصه می‌خورد که باز عمو نوروز رفت و این‌بار هم او را ندید.

امسال هم مادر‌بزرگ سبزه سبز کرده و هفت‌سینش را چیده بود و منتظر نشسته بود.

دور و برش گل گل گل

سماورش قل قل قل

مادر‌بزرگ منتظره از صبح نگاهش به دره خدا کنه خوابش نبره..... مادربزرگ خمیازه کشید توی دلش خداخدا کرد که این‌بار تا خوابش نبرده عمو نوروز بیاید و کلون در خانه‌اش را بزند.

یعنی عمونوروز امسال زودتر آمده بود؟

مادربزرگ از جا پرید دوید سمت در و داد زد:

کیه کیه هی در می‌زنه؟

ولی هیچ‌کس جوابش را نداد. مادر‌بزرگ غصه‌دار برگشت و توی ایوان کنار سماورش نشست

و با خودش گفت:

نه، عمو نوروز نیومد پس کی بودش؟ کی در می زد؟

مادر بزرگ دامن چین چینی خوب تر گوش کرد باز صدایی شنید. راستی صدای بال بال از کجا می‌آمد؟

مادر‌بزرگ لب ایوان ایستاد و صدا زد:

کیه کیه هی در می‌زنه؟ هی پشت در پر می‌زنه؟

تق... ق... تق ...تق... تق... تق تق... تق... تق

نه جوابی نیامد.

مادر‌بزرگ دوباره دامن چین‌چینی‌اش را جمع کرد. سلانه‌سلانه رفت لای در را باز کرد و سرک کشید دو تا مهمان کوچولو را دید که پشت در بال بال می‌زدند. هر‌کدام شاخه گلی

به منقارشان گرفته بودند.»


نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۳٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۲ صفحه

حجم

۳۳٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۲ صفحه

قیمت:
۳۲,۵۰۰
۹,۷۵۰
۷۰%
تومان