دانلود و خرید کتاب سفر شرق هرمان هسه ترجمه سروش حبیبی
تصویر جلد کتاب سفر شرق

کتاب سفر شرق

معرفی کتاب سفر شرق

کتاب سفر شرق نوشتهٔ هرمان هسه و ترجمهٔ سروش حبیبی است. انتشارات علمی و فرهنگی این رمان معاصر آلمانی - سوئیسی را منتشر کرده است.

درباره کتاب سفر شرق

کتاب سفر شرق حاوی یک رمان معاصر و آلمانی - سوئیسی است که در پنج فصل نوشته شده است. این رمان را هرمان هسه، نویسندهٔ کتاب «دمیان» نوشته است. این کتاب، اولین‌بار در آلمان و در سال ۱۹۳۲ با عنوان «Die Morgenlandfahrt» منتشر شد. رمان «سفر شرق» از دیدگاه شخصی نوشته شده است (در کتاب «HH» نامیده می شود) که عضو یک «حلقه» است؛ یک فرقهٔ مذهبی بی‌انتها که اعضای آن شخصیت‌های مشهور خیالی و واقعی مانند افلاطون، موتزارت، فیثاغورس، پل کلی، دون کیشوت، بودلر و... هستند. در این داستان، شاخه ای از گروه در جست‌وجوی حقیقت نهایی، به زیارت شرق می‌رود. راوی از سفر در هر دو زمان و مکان، در سراسر جغرافیای خیالی و واقعی صحبت می‌کند.

در این کتاب کلمات و عباراتی که حاکی از رؤیاهای جاودانه و نیز پندارهای هرمان هسه دربارهٔ ملکوت یا سلطنت هزارسالهٔ مسیح است، به‌فراوانی دیده می‌شود. این رمان را یک اثر روایی دانسته‌اند؛ نه رساله‌ای فلسفی؛ بنابراین منظور آرمانی باید به‌صورتی محسوس و نه صرفاً انتزاعی نمایانده شود. هسه برای حل مشکل تازهٔ داستانی که به‌جای سرنوشتی انسانی، آرمانی را در جلو صحنه می‌خواهد و نیز ازآنجاکه ناگزیر بود این وضع را در قالب داستان بیان کند، باز به سنت قدیم متوسل شد و قالبی کهن اختیار کرد که برای این منظور مناسب بود و آن شکل داستان فرقه یا «لژ» است. این نوع داستان، در نیمهٔ دوم قرن هجدهم، یعنی زمانی که انجمن‌ها و فرقه‌های مخفی در اوج قدرت و نفوذ خود بودند، پدید آمد. نویسنده در کتاب سفر شرق از این قالب به عنوان شالودهٔ داستانی خود استفاده کرده است. این رمان را سیری نمادی دانسته‌اند؛ سفری از ورای فضا و زمان که شامل مضامین هم‌زمانی و کلیت است.

خواندن کتاب سفر شرق را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آلمان - سوئیس و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره هرمان هسه

هرمان هسه در ۲ ژوئیهٔ ۱۸۷۷ به دنیا آمد و در ۹ اوت ۱۹۶۲ میلادی درگذشت. او ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی - سوئیسی و برندهٔ جایزهٔ نوبل در سال ۱۹۴۶ در حوزهٔ ادبیات بود. از کتاب‌های مشهور او می‌توان به «دمیان»، «گرگ بیابان» و «سیذارتا » اشاره کرد. از ویژگی‌های آثار او می‌توان به زبان ساده و بهره‌گیری از فلسفهٔ هندی اشاره کرد؛ همچنین گرایش به رومانتیسم و طبیعت‌گرایی از نمودهای چشمگیر آثار قدیمی‌تر هرمان هسه هستند. این سبک در یکی از اولین رمان‌های او به نام «پیتر کامنسیند» که با استقبال بی‌نظیری روبه‌رو شد، به چشم می‌خورد. هرمان هسه به‌طور جدی به مشکلات انسان‌ها و روابط بین آ‌ن‌ها و همچنین نقش هنرمند در جامعه پرداخته و در رمان‌های «گرترود» و «رُسهالده» این معضل را به‌شیوه‌ای هنرمندانه‌ای مطرح می‌کند. او پس از آشنایی با آثار زیگموند فروید و یونگ دریافت که هر یک از فرارهای دیوانه‌وار و فزاینده‌اش در فاصلهٔ سال‌های ۱۹۰۴ تا ۱۹۱۴ میلادی، در واقع فرار از خویشتن بوده‌ است؛ بازتاب دردها و رنج‌های درونی‌اش در دنیای بیرون و نوشته‌هایش نیز قرینه‌سازی‌ای از خویشتنِ خویش بوده‌ است.

درباره سروش حبیبی

سروش حبیبی در ۷ خرداد ۱۳۱۲ در تهران به دنیا آمد. او مترجم معاصر ایرانی است که ده‌ها کتاب از زبان‌های فرانسه، روسی، آلمانی و انگلیسی را به فارسی برگردانده است. حبیبی تحصیلات دبیرستانی خود را در تهران و در دبیرستان «فیروز بهرام» به پایان رساند. او از سال ۱۳۲۹ در مدرسۀ عالی پست و تلگراف ادامه تحصیل داد و سپس به خدمت وزارت پست، تلگراف و تلفن درآمد. در سال ۱۳۳۹ برای ادامۀ تحصیل به دانشکده فنی دارمشتات در آلمان رفت و ۳ سال به تحصیل در رشتۀ الکترونیک و همچنین یادگیری زبان آلمانی پرداخت. این مترجم ایرانی، سپس، در وزارت پست و تلگراف، رئیس دروس دانشکدۀ مخابرات شد و در تغییر برنامه و تبدیل آن به دانشگاه مخابرات سهم عمده‌ای داشت. از او به‌عنوان مجری طرح تشکیل مرکز تحقیقات مخابرات نیز یاد می‌شود. فعالیت سروش حبیبی در زمینۀ ترجمه، از همکاری منظم او با مجلهٔ سخن آغاز شد. او طی بیش از ۴ دهه فعالیت خود در عرصهٔ ترجمهٔ آثار ادبی، دریچۀ تازه‌ای به روی خوانندگان ایرانی گشود. آشنایی فارسی‌زبانان با نویسندگانی چون رومن گاری، آلخو کارپانتیه و الیاس کانتی از راه ترجمه‌های او بوده است. اثر نویسندۀ مشهور روسی، واسیلی گرُسمان، با عنوان «پیکار با سرنوشت» یکی از برجسته‌ترین ترجمه‌های سروش حبیبی است.

از دیگر آثار ترجمه‌شدۀ این مترجم می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

«گل‌های معرفت» (اریک امانوئل اشمیت)، «ژرمینال» (امیل زولا)، «زمین انسان‌ها» (آنتوان دو سنت اگزوپری)، «دایی وانیا» (آنتون چخوف)، «بیابان» (آنتون چخوف)، «میدان ایتالیا» (آنتونیو تابوکی)، «شب‌های هند» (آنتونیو تابوکی)، «پرتغال و دیکتاتور آن» (آنتونیو دو فیگردو)، «ما مردم (داستان آمریکا)» (لئو هیوبرمن)، «هائیتی و دیکتاتور آن» (برنارد دیدریش و آل برت)، «تاریخ اجتماعی سیاهان آمریکا» (بنجامین براولی)، «قرن روشنفکری» (آلخو کارپانتیه)، «بیابان تاتارها» (دینو بوتزاتی)، «خداحافظ گاری کوپر» (رومن گاری)، «سگ سفید» (رومن گاری)، «نیروی پیام» (ژان لویی سروان شرایبر)، «طبل حلبی» (گونتر گراس)، «جنگ و صلح» (لئو تولستوی)، «آناکارنینا» (لئو تولستوی)،«پدر سرگی» (لئو تولستوی)،«مرگ ایوان ایلیچ» (لئو تولستوی)،«ژان دو فلورت و دختر چشمه» (مارسل پانیول)، «ارباب‌ها» (ماریانو آزوئلا)، «روزنامه مقاومت» (میکیس تئودوراکیس)، «چشمان بازمانده در گور» (میگل آنخل آستوریاس)،«هنر و اجتماع» (هربرت رید)، «هنر امروز» (هربرت رید)، «ژاپن» (هرمان کان)، «نارتسیس و گلدموند» (هرمان هسه)، «سیدارتها» (هرمان هسه)، «داستان دوست من» (هرمان هسه)، «گورزاد و دیگر قصه‌ها» (هرمان هسه)، «سفر شرق» (هرمان هسه)،«قصه‌ها» (هرمان هسه)، «زندگی و سرنوشت» (واسیلی گروسمان)، «ابلوموف» (ایوان گنچاروف)، «کیفر آتش (برج بابل)» (الیاس کانتی)، «ابله» (داستایوسکی)، «قمارباز» (داستایوسکی)، «شیاطین» (داستایوسکی)، «شبهای روشن» (داستایوسکی)،«همزاد» (داستایوفسکی)، «بانوی میزبان» (داستایوسکی)، «موش‌ها و آدم‌ها» (جان اشتاین بک)، «زنگبار یا دلیل آخر» (آلفرد آندرش)، «مروارید» (جان اشتاین بک)، «سعادت زناشویی» (لئو تولستوی)، «رستاخیز» (لئو تولستوی) و «شیطان» (لئو تولستوی).

اعتماد خوانندگان ایرانی به شیوهٔ ترجمهٔ او چنان است که هر یک از ترجمه‌های تازهٔ او از آثار نویسندگان مشهوری چون داستایوسکی که سال‌ها پیش به فارسی ترجمه شده بوده‌اند با استقبال خوانندگان آثار ادبی روبه‌رو می‌شود. سروش حبیبی در سال ۱۳۵۶ به آمریکا رفت. او از سال ۱۳۵۸ در فرانسه ساکن است.

بخشی از کتاب سفر شرق

«از زمانی‌که مطالب فوق را نوشتم، چه بسیار کوشیده‌ام تا به تأمّل بر قصد خود محیط گردم و مشکلات را از پیش راه بردارم، اما راهی برای حل مشکل خود نیافتم و همچنان اغتشاش ابهام را پیش رو دارم. با خود عهد کردم تا از پای ننشینم و در همان لحظه که این سوگند را یاد کردم، خاطره‌ای شیرین همچون پرتوی جان‌بخش از خورشید بر من گذشت. به یاد آوردم که در آن زمان نیز که گام در راه سفر نهادیم، همین حال را داشتم. در آن زمان نیز کاری به ظاهر ممتنع را برعهده گرفتیم. در آن زمان نیز چنین می‌نمود که در ظلمت و به راهی نامعلوم گام گذاشته‌ایم و راه در پیش را به کمترین مقداری نمی‌بینیم. بااین‌همه ایمان به مفهوم و لزوم کار، نیرومندتر از هر احتمال یا حقیقتی در دل ما می‌تابید و می‌درخشید. طنین این احساس همچون رعشه‌ای قلبم را فراگرفت و در آن لمحهٔ این رعشهٔ سعد، همه‌چیز روشن بود و دوباره ممکن می‌نمود. هرچه پیش آید خوش آید، عزم کرده‌ام که نیت خود را تحقق بخشم. حتی اگر ناچار شوم داستان نقل‌ناپذیر خود را ده بار و صد بار از نو آغاز کنم و راه خود را هر بار در همان مغاک بریده بیابم، صد بار دیگر کار را از سر خواهم گرفت. اگر نتوانم صور ذهن خود را دوباره در یک کل مفهوم گرد آورم، اجزای تصویر را یک‌یک به وفاداری ممکن حفظ خواهم کرد و تا جایی که امروز هنوز میسر باشد، نخستین اصل عصر والای خود را هادی راه قرار خواهم داد و هرگز حسابگری نخواهم کرد و خود را دستخوش فریب دلایل عقلی نخواهم ساخت و پیوسته ایمان را بر آنچه واقعیت نام یافته است، مقدم خواهم داشت.»

کاربر 5268730
۱۴۰۳/۰۲/۲۶

این اثر هسه و ترجمه هم همچنین فوق العاده س چه کم لطفی شده بهش نه امتیازی نه نظری!

NKH
۱۴۰۳/۰۸/۱۰

| می‌خواهم نظرم درباره‌ی این کتاب را به دو پاره تقسیم کنم؛ پاره‌ی اول درباره‌ی سیر داستان و پاره‌ی دوم درباره‌ی درون‌مایه‌ی آن، که این قسم به‌ناچار ما را به‌سمت بررسی احوالات نویسنده می‌کشاند! | ۱- داستان با این اعتراف آغاز

- بیشتر

حجم

۱۱۳٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

حجم

۱۱۳٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

قیمت:
۲۷,۰۰۰
۸,۱۰۰
۷۰%
تومان