کتاب زن ها، شیرها، روباه ها...
معرفی کتاب زن ها، شیرها، روباه ها...
کتاب زن ها، شیرها، روباه ها... نوشتهٔ ناصر فکوهی است. نشر ثالث این ناداستان در قالب یک مجموعه یادداشت، گفتگو و مقاله را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب زن ها، شیرها، روباه ها...
کتاب زن ها، شیرها، روباه ها... دربردارندهٔ تأملاتی دربارهٔ زنان، زنانگی و مسائل اجتماعی جنسیت در قالب یک مجموعه یادداشت، گفتگو و مقاله است. میدانیم که در چند دهۀ اخیر، جهان شاهد چرخشی عظیم در جنبشهای زنان بوده است. این جنبشها از انقلاب صنعتی تا اواخر قرن ۲۰ میلادی را در بر گرفته و عمدتاً بر مطالبات «زنانه» محوریت پیدا کرده است. در چرخش جدید، زنان را بهمثابۀ حاملان اصلی زندگی در برابر مرگ، آرامش در برابر خشونت، صلح در برابر جنگ تقریباً در همهٔ کشورهای جهان در صف نخست مبارزه برای دموکراسی و آزادی و صلح و در برابر خشنترین دیکتاتورها قرار دادهاند. «زنبودگی» مقولهای اجتماعی است که بدون فهم آن در واقعیت روزمره، نمیتوان اهمیت کنونی زنان را در تمام نظامهای سیاسی - اجتماعی جهان از آمریکا تا آفریقا و از خاورمیانه تا آسیای شرقی درک کرد. کتاب حاضر به قلم ناصر فکوهی که نام آن از نظریۀ معروف «چرخش نخبگان» از «ویلفردو پارِتو»، جامعهشناس ایتالیایی گرفته شده، به این موضوع پرداخته است.
خواندن کتاب زن ها، شیرها، روباه ها... را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب مجموعه یادداشت، گفتگو و مقاله پیشنهاد میکنیم.
درباره ناصر فکوهی
ناصر فکوهی زادهٔ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۳۵ در تهران، انسانشناس، نویسنده و مترجم ایرانی است. او استاد گروه انسانشناسی دانشکدهٔ علوم اجتماعی در دانشگاه تهران، مدیر وبگاه «انسانشناسی و فرهنگ» و عضو انجمن بینالمللی جامعهشناسی و ایرانشناسی است. فکوهی دکترای انسانشناسی سیاسی خود را در سال ۱۳۷۳ از دانشگاه پاریس دریافت کرد. او آثار متعددی در حوزهٔ انسانشناسی دارد و از مهمترین آثار تألیفی او میتوان به کتابهای «تاریخ اندیشه و نظریههای انسانشناسی»، «انسانشناسی شهری» و «پارههای انسانشناسی» اشاره کرد. «رامین جهانبگلو» در مقالهای در وبگاه «ایندیَن اکسپرس»، ناصر فکوهی را در کنار «سید جواد طباطبایی»، «بابک احمدی»، «حمید عضدانلو»، «موسی غنینژاد» و «فاطمه صادقی» جزو روشنفکران گفتمانی دانسته که در مقابل روشنفکران دهههای ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ قرار میگیرند. فکوهی در گفتوگوها و مقالات خود با نگاهی انسانشناسانه به موضوعات متفاوتی همچون جوانان و ازدواج آنها، زنان، مشکلات نظام دانشگاهی، بومیگزینی، نقد فیلمهای داستانی و مستند و وقایع سیاسی خاورمیانه پرداخته است.
بخشی از کتاب زن ها، شیرها، روباه ها...
«"زن ايرانی، هويت تعريفناشده"
نقد پسامدرن بر جامعۀ فراصنعتی امروز سهمگينتر از هر زمانی، پيامدهای متناقض مدرنيته را زیر سؤال برده است. موقعيت نامطمئن و مبهم انسان مدرن در ميان دو قطب آشتیناپذير قرار گرفته است و بی آنکه بتواند يك بار برای هميشه درد و عذاب اين انتخاب ناممكن را از خود دور كند، پيوسته از قطبی به قطب ديگر در نوسان است: يك قطب «منطق» انعطافناپذير و خودكار فناورانه كه همۀ مرزها را از برابر انسان برداشته و لذت و سودمندی را به تنها اصول راهبردی در زندگی وی بدل ساخته و برای نخستين بار در تاريخ انسانيت، امكان بالقوۀ نابودی كامل «جامعه» را به فرد بخشیده است، و قطب ديگر «احساس» انعطافپذير و مبهم اما ارادی و خودخواستۀ اخلاقی كه تمايل به بازيابی مرزهای دينی كهن و گشايش مرزها و محدوديتهايی جديد را در انسان زنده میكند و باید بتواند انگيزهها و آرزوهای سركش وی را مهار كند و او را از خطری كه از جانب آزادی غرايز لذتجويانه تهديدش میكند، نجات دهد. جنگ ميان فناوری و اخلاق آغاز شده است و موضوع اين جنگ هويتهايی است كه گاه دستنیافتنی به نظر میرسند.
بازيافت «هويت»های ازدسترفته يا آفرينش هويتهای نو در شرايطی بحرانی انجام میگيرد كه به دلیل از ميان رفتن بیش از پیش معيارهای سنجش ايدئولوژيك و حتی فلسفی، هر گونه داوری نسبت به «مثبت» يا «منفی» بودن آنها را كاری ناممكن جلوه میدهد. هويتهای فرهنگی متفاوتی همچون هويت دينی، قومی، و ملی چندان با يكديگر تداخل يافته و مناسبات پيچيده و اغلب متناقضی را با يكديگر به وجود آوردهاند كه امروز كمتر میتوان به تحليلی «عينی» از روابط آنها تکیه زد (تحلیلی كه مبتنی بر واقعيتی قابل اثبات باشد). چنين فرايندهای هويتساز يا هويتيابی به همان نسبت كه از چارچوب اشكال نهادينه و در حقیقت «قرارداد»های اجتماعی سياسی بيرون میرويم، ما را به سوی پهنههايی تعریفنشده و نوعی تكثر سست و آسيبپذير میكشانند كه در آن جز به شكلی بسيار نسبی، مقطعی و كمابيش ناتوان، نمیتوان هويتهای فرهنگی را تعريف كرد.
آنچه را در انسانشناسی میتوان هويتهای زيستی فرهنگی ناميد، درون چنين پهنههايی قرار میگيرند و هويت زنانه از بارزترين مواردی است كه در فرايند شكلگيری، تداوم، و پيامدهای خود سبب بروز تنشهای درونجنسی و بيناجنسی میشود. آنگاهکه پديدۀ توسعهنيافتگی را نيز بر اين مجموعههای متناقض بيفزاييم، به موقعيتی باز هم سهمگينتر میرسيم كه صرف دوام آوردن در آن به توان و قدرتی شگفتانگيز نياز دارد. موقعيت زن ايرانی در طول سه دهۀ گذشته چنين بوده است.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۹۷ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۹۷ صفحه