کتاب مدیریت بدون زور و اجبار
معرفی کتاب مدیریت بدون زور و اجبار
کتاب مدیریت بدون زور و اجبار نوشتهٔ ویلیام گلسر و ترجمهٔ علی صاحبی است. انتشارات سایه سخن این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی در باب کاربست «تئوری انتخاب» در مدیریت نیروی انسانی.
درباره کتاب مدیریت بدون زور و اجبار
«تئوری انتخاب» نظریهای مشهور و کاربردی از ویلیام گلسر است. او در کتاب حاضر در باب کاربست «تئوری انتخاب» در مدیریت نیروی انسانی سخن گفته است. کتاب مدیریت بدون زور و اجبار در سه بخش به شالودهٔ مدیریت راهبرانه و واقعیتدرمانی پرداخته است. بهگفتهٔ علی صاحبی، اگر فردی بخواهد با مدیریت راهبرانه و بدون توسل به زور و اجبار و تهدید، نیروهایش را هدایت و راهبری کند، باید ابتدا با «تئوری انتخاب» آشنا باشد. این تئوری، شیوهٔ کارکرد مغز آدمی را برای صدور رفتار تبیین میکند. «تئوری انتخاب» معتقد است هر آنچه از ما سر میزند، یک رفتار است؛ غذاخوردن، دعواکردن، دیر سر قرار رسیدن، خشمگینشدن، غمگینشدن، مضطربشدن و... و همهٔ رفتارها از درون ما برانگیخته میشود و معطوف به هدفی است. هدف هر رفتار، ارضای یکی از پنج نیاز اساسی ما است که عبارتند از عشق و احساس تعلق، قدرت، تفریح، آزادی و بقا. تئوری انتخاب معتقد است هنگامی که افراد در ارضای نیازهای خود ناکام میشوند، دست به رفتار میزنند؛ یعنی رفتار و عمل خاصی را انتخاب می کنند تا شاید بدان وسیله نیازشان را برآورده کنند. این رفتار، هدفمند است و هدفش ارضای نیاز موردنظر است. تئوری انتخاب یک تئوری مبتنی بر روانشناسی کنترل درونی است که معتقد است گذشته بر زندگی کنونی ما اثر شگرفی داشته است، ولی تعیینکنندهٔ رفتار کنونی ما نیست. کتاب حاضر ۱۱ فصل دارد.
خواندن کتاب مدیریت بدون زور و اجبار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب کاربست «تئوری انتخاب» در مدیریت نیروی انسانی پیشنهاد میکنیم.
درباره ویلیام گلسر
ویلیام گلسر، روانپزشک پیشرو و شناختهشدهٔ بینالمللی است. اگرچه نام او از سال ۱۹۶۵ و بهخاطر ابداع واقعیتدرمانی در عرصهٔ روانپزشکی معروف شد، امروزه نام گلسر با «تئوری انتخاب» و کاربستهای گستردهٔ آن در قلمرو بهداشت روانی، آموزشوپرورش و مدیریت نیروی انسانی بیشتر عجین است. دکتر گلسر در سال ۱۹۲۵ در کلیولند اُهایو به دنیا آمد و همانجا پرورش یافت. بعدها وارد دانشکدهٔ پزشکی دانشگاه کِیس وسترن ریزرو در کلیولند شد. در سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۷ دورهٔ روانپزشکی خود را در بیمارستان معلولان جنگی لسآنجلس غربی و در دانشگاه UCLA گذراند و تحتتأثیر آموزههای استادش «دکتر هرینگتون» از روانپزشکی سنتی فاصله گرفت. تحصیلات اولیۀ گلسر در مهندس شیمی بود، اما از زمانی که برایش مشخص شد روانپزشکی علاقه واقعیاش در زندگی است، کار در رشتهٔ شیمی را رها کرد و به روانپزشکی تغییر مسیر داد. گلسر در سال ۱۹۶۱ دورهٔ روانپزشکی خود را به پایان رساند. از سال ۱۹۵۷ تا ۱۹۸۶ با رویکرد واقعیتدرمانی بهعنوان روانپزشک در مطب خصوصی و مراکز اصلاح و بازپروری نوجوانان بزهکار به درمان اشتغال داشت. مسیر حرکت گلسر دربردارندهٔ پیشرفتهای مداوم در عرصهٔ کار کلینیکی، سخنرانی و تدریس و نوشتن بود. او بیش از ۲۰ کتاب نوشته است. در سال ۱۹۶۵ کتاب «واقعیت درمانی» و در سال ۱۹۶۹ کتاب «مدارس بدون شکست» را منتشر کرد (این کتاب چند سال بعد با ویرایش جدید و نام «هر دانشآموزی میتواند موفق شود»، منتشر شد.). گلسر در سال ۱۹۹۸ با انتشار کتاب «تئوری انتخاب» بیش از پیش مفهوم انگیزش و عامل ایجادکنندهٔ رفتار را از منظر روانشناسی کنترل درونی بسط داد؛ همچنین در سال ۲۰۰۳ با انتشار کتاب «هشدار: روانپزشکی میتواند برای سلامتی شما خطرناک باشد!» و در سال ۲۰۰۷ با کتاب «هشت درس برای زندگی زناشویی شادتر»، به تعالی و بهبود سلامت روانی جامعهٔ جهانی مشارکت بسیار کرد.
مشاهدات سیستماتیک دکتر گلسر او را به این نتیجه رساند که ما انسانها بهطور ژنتیکی موجوداتی اجتماعی هستیم و برای بقا و زندهماندن به یکدیگر نیازمندیم. بر این اساس گلسر معتقد است همواره یک مشکل ارتباطی (بهمعنی یک رابطۀ خراب، نارضایتمند یا قطع یک رابطۀ مهم) عامل زیرین مشکلات روانشناختی ما است. بیشتر مشکلات روانی ما از ناتوانی ما در خوب کنارآمدن با افراد مهم زندگیمان نشئت میگیرد. در سال ۲۰۰۰ میلادی بود که دانشگاه سانفرانسیسکو درجهٔ دکتری افتخاری علوم انسانی را به ویلیام گلسر اعطا کرد. او در مارس ۲۰۰۳ از سوی انجمن مشاورهٔ آمریکا بهعنوان فردی که سهم قابلتوجهی در گسترش و ارتقای کیفی مشاوره و کار حرفهای خود داشته، مورد تقدیر قرار گرفت؛ همچنین در آوریل ۲۰۰۴ انجمن مشاورهٔ آمریکا برای پایهگذاری واقعیتدرمانی، نشان «اسطورهٔ مشاوره» را به گلسر اعطا کرد. سرانجام در سال ۲۰۰۵ انجمن روانشناسی آمریکا عنوان بسیار والای «استاد ممتاز در درمانگری» را به گلسر نسبت داد که بزرگترین لقب ممکن برای اعطا به یک فرد به شمار میرود. کتابهای پرفروش ویلیام گلسر که در ایران توسط «علی صاحبی» ترجمه شدهاند و توسط انتشارات سایه سخن به چاپ رسیدهاند، عبارتند از: «تئوری انتخاب»، «درآمدی بر روانشناسی امید»، «ازدواج بدون شکست (حل معمای ازدواج از طریق تئوری انتخاب)» و «هشت درس برای زندگی زناشویی شادتر».
درباره علی صاحبی
علی صاحبی در سال ۱۳۴۳ در گرگان متولد شد. دورۀ کارشناسی و کارشناسیارشد خود را در دانشگاه تهران گذراند. در سال ۱۳۷۵ در رشتۀ روانشناسی بالینی از دانشگاه نیوساوت ولزِ سیدنی درجهٔ دکتری گرفت و در ۱۳۷۷ به دریافت درجۀ فوقدکتری در اختلالات وسواس از کلینیک اختلالات اضطرابی دانشگاه سیدنی نایل آمد. او دورههای رسمی «شناختدرمانی» را زیر نظر «آلبرت آلیس» گذراند و گواهی رسمی «طرحوارهدرمانی» را از «جفری یانگ» گرفت. مدت ۸ سال بهعنوان مدرس روانشناسی بالینی در دانشگاه فردوسی مشهد فعالیت کرد. در سال ۲۰۰۶ میلادی به جنبش روانشناسی مثبتنگرِ تئوری انتخاب و مؤسسۀ واقعیتدرمانی «دکتر ویلیام گلسر» پیوست و بهعنوان مربی ارشد و عضو هیئتعلمی مؤسسه فعالیت کرد. در سال ۲۰۰۸ با دریافت مجوز رسمی از ویلیام گلسر، مرکز آموزش واقعیتدرمانی ایران را بنیانگذاری کرد. از دکتر علی صاحبی دهها جلد کتاب و ۱۴ cd آموزشی و چندینDVD صوتی/ تصویری و ِِبیش از ۳۵ مقاله در مجلات علمی و پژوهشی منتشر شده است. او که همهٔ کتابهای ویلیام گلسر را ترجمه کرده، از شاگردان بنام او بوده است که در سال ۲۰۱۲ نامۀ تقدیری از دکتر گلسر نیز دریافت کرد.
بخشی از کتاب مدیریت بدون زور و اجبار
«در این فصلِ کوتاه نمیتوانم روند مشاوره را آموزش دهم، اما میتوانم از مشکلاتی که مدیران با آن سروکار دارند، چند مثال بیاورم و همچنین دربارهٔ بسیاری از وضعیتهای کاریِ سودمند اطلاعات دهم. برای بهدستآوردن مهارتهای مشاوره، انتظار میرود که شما در این زمینه آموزش ببینید. هر مؤسسهای که قصد دارد ایدههای این کتاب را بهکار گیرد، باید برای مدیرانش دورههای آموزشی در زمینهٔ مدیریت راهبری و مشاوره تدارک ببیند. بسیاری از کارکنان، پس از سالها کار در محیطهای رئیسمآبانه، حتی از پذیرش اینکه مشکلی دارند، میترسند. بنابراین مدیر راهبر در ابتدا باید کارکنان را تشویق کند مشکلاتشان را با او در میان بگذارند. بدینمنظور باید از ابتدا بهروشنی توضیح دهد که فقط میخواهد کمک کند و قصد سرزنش یا تنبیه ندارد. پیشنهاد میکنم مدیران یادداشتی را که در فصل نهم آمده، به شکل پیام جامعِ زیر گسترش دهند و آن را در بخشهای مختلف مؤسسه نصب کنند:
«در هر محیط کاری مشکلاتی پیش میآید. مشکلات ممکن است بین مدیران و کارکنان یا بین خود کارکنان یا کاملاً شخصی باشد. درهرصورت، اگر این مشکلات حل نشود و رضایت دو طرف به دست نیاید، توانایی ما در تولید محصولات یا خدمات کیفی کاهش مییابد و در نتیجه موفقیت مؤسسه به خطر میافتد. به اعتقاد ما، کمک به حل مشکلات وظیفهٔ مدیران است و ما با جدیت این کار را انجام میدهیم. افزونبراین، معتقدیم تمام مشکلات را میتوان بدون استفاده از تهدید یا تنبیه، از جانب ما یا هر یک از طرفهای درگیر، حل کرد. هدف ما ایجاد محیطی است که در آن به فکر یکدیگر باشیم. مطمئن باشید که برای ایجاد محیط خوبِ کاری، هرچه از دست ما مدیران برمیآید، انجام خواهیم داد. فقط با این کار است که مؤسسه، رونق خواهد یافت و همگی دستمزد مناسبی دریافت خواهیم کرد.»»
حجم
۱۱۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۷۷ صفحه
حجم
۱۱۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۷۷ صفحه