کتاب راز داوینچی

کتاب راز داوینچی (نسخهٔ بازنویسی‌شدهٔ ۲۰۱۶) نوشتهٔ دن براون و ترجمهٔ حسین شهرابی است. انتشارات کتابسرای تندیس این رمان معاصر آمریکایی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب راز داوینچی

کتاب راز داوینچی (نسخهٔ بازنویسی‌شدهٔ ۲۰۱۶) حاوی یک رمان معاصر و آمریکایی است که در سال ۲۰۰۳ میلادی نوشته شده است. این رمان معروف که ۸۳ فصل دارد، یکی از مشهورترین آثار دن براون است. این اثر که در سال ۲۰۰۳ فروشش حتی از مجموعهٔ «هری پاتر» پیشی گرفت، به بیش از ۴۰  زبان ترجمه شده است. داستان، پیرامون یک تئوری خاص دربارهٔ تاریخ مسیحیت می‌گذرد؛ یک تئوری که ادعا می‌کند عیسی مسیح (ع) با مریم مجدلیه ازدواج کرده و صاحب فرزند شده‌ است و کلیسای کاتولیک و واتیکان با اطلاع از این موضوع، قصد پنهان‌کردن این قضیه را دارد. این تئوری ادعا می‌کند جام مقدس نه یک شیء، بلکه خودِ مریم مجدلیه است. در این کتاب پرفسور «رابرت لنگدان»، نمادشناس مذهبی و دیرین‌شناس مشهور همراه با «سوفی»، نوهٔ یکی از سران دیر صهیون باید یک معمای مهم را حل کنند؛ پس پای استاد نمادشناسی دانشگاه هاروارد به ماجرا باز شده است. این استاد که برای یک سخنرانی به پاریس سفر کرده است، قبول می‌کند دیداری با «ژاک سونیر» داشته باشد. او مسئول نگهداری از آثار در موزهٔ لوور در پاریس است؛ بنابراین لنگدون راهی جز قبول‌کردن این پیشنهاد ندارد. ژاک سونیر سر قرار حاضر نمی‌شود! لنگدون که رنجیده‌خاطر شده است، تصمیم می‌گیرد از فرصتش استفاده کند و به استراحت بپردازد، اما با شنیدن خبر قتل ژاک سونیر، می‌فهمد که حالاحالاها از استراحت خبری نیست.

خواندن کتاب راز داوینچی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آمریکا و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره دن براون

دن براون در ۲۲ ژوئن ۱۹۶۴، در شهر کوچک اکستر در ایالت نیوهمپشایرِ ایالات متحدهٔ آمریکا متولد شد. او نویسنده‌ٔ آمریکایی و خالق رمان‌های معمایی است؛ رمان‌هایی که بر کارکرد سازمان‌های مخفی متمرکز و سرشار از توطئه‌های پیچیده و پر از رمزوراز هستند. این نویسنده بیشتر برای مجموعه داستان‌هایش با شخصیت محوری «رابرت لنگدون» که به‌ویژه با کتاب «راز داوینچی» (۲۰۰۳) معرفی شد، شناخته می‌شود. از کتاب‌های دن براون می‌توان اشاره کرد به «قلعه‌ٔ دیجیتال» (۱۹۹۸)، «نقطهٔ فریب» (۲۰۰۱)، «فرشتگان و شیاطین» (۲۰۰۰)، «راز داوینچی» (۲۰۰۳)، «نماد گمشده» (۲۰۰۹)، «دوزخ» (۲۰۱۳)، «پیدایش» (۲۰۱۷) و «سمفونی وحش» (۲۰۲۰).

بخشی از کتاب راز داوینچی

«کابینِ تمیزِ هاوکرِ تیبینگ حالا غرق در براده‌های فولاد بود. بزو فاش همه را کنار فرستاده بود و تنها نشسته بود؛ نوشیدنی‌اش در یک دست و جعبهٔ چوبی و سنگینی که در گاوصندوقِ تیبینگ پیدا کرده بود جلوِ رویَش.

روی گلِ سرخِ معرق‌کاری‌شده انگشت کشید و درش را باز کرد. داخلِ آن، استوانه‌ای سنگی بود با چرخ‌های رمزِ الفبایی. پنج چرخ در کنارِ هم کلمهٔ SOFIA را نشان می‌دادند. فاش مدتی به آن کلمه خیره نگاه کرد و بعد استوانه را برداشت و سانت به سانتش را وارسی کرد. سپس آهسته‌آهسته دو طرفش را کشید و یکی از کلاهک‌هایش را درآورد. خالی بود.

آن را توی جعبه برگرداند و مات و مبهوت از پنجره به آشیانه نگاه کرد. صدای تلفن او را از خیالاتش درآورد. مرکزِ تلفنِ پلیس، تماسِ رییسِ بانکِ سپرده‌گذاریِ زوریخ را به او وصل کرده بود.

قبل از آنکه مرد بتواند حرفی بزند، فاش گفت: «موسیو ورنه، عذر می‌خوام که زودتر با شما تماس نگرفتم. سرم شلوغ بود. همون‌طور که قول دادم، اسمِ بانک‌تون به رسانه‌ها درز پیدا نمی‌کنه. حالا بگید از چه بابت نگرانید؟»

ورنه با صدایی نگران و ناراحت برای فاش تعریف کرد که لنگدان و سوفی جعبهٔ چوبیِ کوچکی را از بانک برداشتند و بعد او را قانع کردند که به فرارشان کمک کند. «وقتی از رادیو شنیدم که جانی هستند، کامیون رو کنار زدم و جعبه رو پس خواستم؛ ولی به من حمله کردند و کامیون رو دزدیدند.»

فاش نگاهی به گلِ سرخِ روی جعبه انداخت و گفت: «نگرانِ جعبهٔ چوبی هستید؟» دوباره درش را باز کرد تا استوانهٔ سفید را ببیند. «می‌شه بگید چی داخلش بوده؟»

ورنه جواب داد: «محتویاتش مهم نیست. نگرانِ حُسنِ شهرتِ بانکم هستم. هرگز از ما دزدی نشده. هیچ‌وقت. اگر نتونم از جانبِ مشتریِ بانکم، اموال رو برگردونم نابود می‌شیم.»

«ولی اگر کلید و گذرواژهٔ صحیح رو داشتند، چرا به نظرتون جعبه رو دزدیده‌ند؟»

بانکدار که انگار مضطرب بود گفت: «چند نفر رو امشب کشته‌ند. از جمله پدربزرگِ سوفی نوو. کلید و گذرواژه حتماً از راهِ نامشروع به دست اومده.»

فاش آرام گفت: «آقای ورنه، شما مردِ محترم و شریفی هستید. من هم همین‌طور. با توجه به این نکته، به شما قول می‌دم که جعبهٔ شما و خوشنامیِ بانکِ شما دستِ آدم‌های مطمئنیه.»»