دانلود و خرید کتاب آمبر براون یک مداد‌ شمعی نیست پائولا دانزیگر ترجمه فرمهر منجزی
تصویر جلد کتاب آمبر براون یک مداد‌ شمعی نیست

کتاب آمبر براون یک مداد‌ شمعی نیست

انتشارات:نشر افق
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب آمبر براون یک مداد‌ شمعی نیست

کتاب الکترونیکی «آمبر براون یک مداد‌ شمعی نیست» نوشتهٔ پائولا دانزیگر با ترجمهٔ فرمهر منجزی و ویراستاری آتوسا صالحی در نشر افق چاپ شده است. آمبر براون یک مداد‌ شمعی نیست اولین جلد از مجموعهٔ آمبر براون است. مجموعهٔ آمبر براون در ادامهٔ مجموعهٔ آ مثل آمبر نوشته شده و دوران نوجوانی آمبر را روایت می‌کند.

درباره کتاب آمبر براون یک مداد‌ شمعی نیست

مجموعه‌ٔ ۵جلدی آ مثل آمبر دوران کودکی و در ادامهٔ آن مجموعهٔ آمبر براون دوران نوجوانی دختربچه‌ای باهوش به نام آمبر را روایت می‌کند که اتفاقات تلخ و شیرینی را تجربه می‌کند. دوست صمیمی او جاستین هم در بسیاری از این تجربه‌ها با آمبر شریک است. در هرکدام از داستان‌های این مجموعه، ماجرای جالبی از زبان آمبر روایت می‌شود.

کتاب آمبر براون یک مداد‌ شمعی نیست (جلد اول) جزو مجموعهٔ «این دختر نمی‌داند از دست پدر و مادرش چه کند!» است. «آمبر براون» در این کتاب درمی‌یابد که تغییرهای بزرگ گاه خوب هستند، اما گاهی هم دردهای بزرگی با خودشان به همراه می‌آورند. با این دختر نوجوان همراه شوید. نویسندگان این مجموعه‌ٔ چندجلدی به نام «آمبر براون»، با خلق داستان‌هایی طنز از زبان آمبر، احساسات تلخ و شیرین او را پس از جداییِ پدر و مادرش از یکدیگر، به‌شکلی واقعی به تصویر کشیده‌اند.

کتاب آمبر براون یک مداد‌ شمعی نیست را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب مناسب گروه سنی ج است.

بخشی از کتاب آمبر براون یک مداد‌ شمعی نیست

«خُب، راستش را بخواهید، بعضی وقت‌ها جاستین هم صدای میمون درمی‌آورد.

بچه‌های کلاس به صف شده، منتظر بودند آقای کوهن گذرنامه‌ها را کنترل کند.

هانابارتون به عکسِ گذرنامه‌اش نگاه کرد و گفت: «از این عکسم متنفرم. نمی‌دانم چرا نمی‌گذارند یک عکس از خانه بیاورم؟»

هربار می‌خواهیم درسِ جدیدی دربارهٔ یک کشور بخوانیم، به آن کشور پرواز می‌کنیم و هربار که پرواز داریم، هانا از عکس گذرنامه‌اش گله می‌کند.

به عکسی که در مدرسه ازش گرفته بودند نگاهی کردم و گفتم: «به نظرم خیلی قشنگ و خوب است.»

همهٔ ما عکس‌هایی را که در مدرسه ازمان گرفته‌اند برای گذرنامه استفاده می‌کنیم، به جز برندی کالوین که بعد از این‌که از ما عکس گرفتند به مدرسهٔ ما آمد. عکس او را آقای کوهن با دوربینِ فوری‌اش گرفته است.

هانا سری تکان داد و گفت: «خودم خیلی هم خوبم. اما توی عکسم واقعاً وحشتناک به نظر می‌رسم.»

ترجیح دادم این حرفِ هانا را نشنیده بگیرم: «می‌دانی، آقای کوهن می‌خواهد این گذرنامه‌هایی که خودمان ساخته‌ایم، شبیه گذرنامه‌های واقعی باشد. یادت می‌آید آقای کوهن گذرنامهٔ واقعی خودش را به ما نشان داد؟ عکس گذرنامه‌اش واقعاً زشت بود، در صورتی‌که خودش واقعاً آن‌قدرها هم بد نیست...»

هانا شکلکی درآورد و با خنده گفت: «آمبر، معلوم است تو یادت رفته عکس را چه روزی گرفته‌اند و عکست نشان می‌دهد تازه از رختخواب بیرون آمده‌ای و لباسِ کهنه‌ای را که دَمِ دستت بوده پوشیده‌ای و موهایت را با یک شن‌کش شانه زده‌ای، چون تو این‌طوری هستی فکر نکن بقیهٔ ما هم برای‌مان مهم نیست توی عکس چه‌طوری باشیم.»

به عکس هانا نگاه کردم. موهای بلند و بورش به خوبی شانه شده و با روبانِ زیبا و چند رنگی بسته شده بود.

به عکس خودم نگاه کردم.

چشم‌های قهوه‌ای، دماغِ کک مکی... و موهای قهوه‌ای و ژولیده‌ای که با دوتا کشِ معمولی دو طرفِ سرم بسته شده بود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۹۰ صفحه

حجم

۵٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۹۰ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۹,۰۰۰
۷۰%
تومان