دانلود و خرید کتاب شهید عشق احمد تورگوت ترجمه دریا توره
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب شهید عشق

کتاب شهید عشق نوشتهٔ احمد تورگوت و ترجمهٔ دریا توره، محمد فروهر و اسماعیل بندی داریان است. نشر کتابستان معرفت این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان بازخوانی عرفانی واقعهٔ عاشورا است. این رمان اولین بخش از ۳گانه‌ٔ «شهید عشق»، «سفیر عشق» و «سجدهٔ عشق» است. این کتاب برای اولین بار در سال ۲۰۱۱ میلادی در ترکیه به چاپ رسید.

درباره کتاب شهید عشق

کتاب شهید عشق را احمد تورگوت، نویسندهٔ حنفی مذهب ترکیه‌ای نوشته است. این کتاب را نمی‌توان یک رمان با فراز‌و‌نشیب‌های داستانی معمول دانست، اما بی‌شک تلاشی است در جهت بازگویی واقعهٔ کربلا به شیوه‌ای داستانی و همراه با چاشنی جهان‌بینی عرفانی. احمد تورگوت کوشیده است لحظه‌به‌لحظهٔ سفر امام حسین (ع) را با دیدی عرفانی رمزگشایی کرده و الگویی به‌روز را برای جامعهٔ امروز مسلمانان ارائه دهد.

مترجمان این کتاب معتقد هستند که نویسنده کوشیده بیشترین وفاداری را به نقل‌های تاریخی از خود نشان دهد، اما نمی‌توان توقع داشت که جریانات آن تطابقی کلی با منابع دست‌اول مذهب شیعه داشته باشد. در این کتاب امام حسین (ع) در جای‌جای سفر آیاتی را می‌خواند که یا در منابع تاریخی «فریقین» اثری از آن یافت نمی‌شود و یا اینکه با نقل‌های معتبر شیعه تطابق ندارد؛ همچنین شخصیت‌های رمان گاه درگیر خرده‌ماجرا‌هایی می‌شوند که اگر چه منافاتی با مقام انسانی‌شان ندارد اما اشارهٔ مستقیم تاریخی نیز برای آن یافت نمی‌شود.

واقعهٔ کربلا جنگی بود که در تاریخ ۱۰ محرم سال ۶۱ هجری قمری (برابر با ۱۳ اکتبر ۶۸۰ میلادی) اتفاق افتاد. روز نبرد به روز عاشورا معروف شده است. این جنگ میان سپاه کم‌تعداد «حسین بن علی»، نوهٔ پیامبر اسلام و سپاه اعزامی از سوی «یزید»، خلیفهٔ اموی و در نزدیکی محلی به نام «کربلا» رخ داد. دلیل «یزید بن معاویه» برای جنگ، بیعت‌نکردن حسین بن علی با او بود. در مقابل حسین بن علی حکومت و زمام‌داری یزید بن معاویه را غیرشرعی و غیرقانونی می‌دانست؛ حکومتی که برخلاف پیمان صلح «امام حسن مجتبی» و «معاویه بن ابی‌سفیان» بود و به‌شکلی مورثی به یزید رسیده بود. امام حسین (ع) حکومت اموی را ظالم و گمراه می‌دانست و برای تغییر جهت جامعهٔ اسلامی به‌سوی مسیری دیگر قیام کرد.

این واقعه سرشار از حاشیه‌ها و خرده‌روایت‌هایی دردناک است که طی قرن‌ها به شیوه‌های گوناگون روایت و بازتعریف شده است.

از این واقعه بارها و بارها برای تولید آثار ادبی (داستان، رمان و شعر)، نمایشی (فیلم سینمایی، سریال‌های تلویزیونی، نمایش و تئاتر) و هنرهای تجسمی در ایران و کشورهای دیگر برداشت و اقتباس شده است.

این کتاب در ۷ بخش نوشته شده است.

خواندن کتاب شهید عشق را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران مطالعه پیرامون واقعهٔ روز عاشورا در کربلا پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب شهید عشق

«این حج اکبر که بعضی‌ها ماه‌ها و بعضی‌ها تقریباً دو هفته بود که تجربه‌اش می‌کردند، پس از وقوفی نُه‌روزه در کربلا، دیگر همۀ دل‌ها را برای امتحان عاشورا آماده کرده بود.

پس نماز صبح و در خیمۀ عرشی، حسین (ع) اول فاطمه را به نزد خود فراخواند. فاطمه بنت مجتبی (ع) در حالی که طفلش را در بغل گرفته بود آمد، فاطمۀ مرجان نیز او را همراهی می‌کرد. فاطمۀ مروارید هنوز هفت سال داشت که پدرش امام حسن (ع) به سوی حق شتافت. وقتی بزرگ شد، بنا بر وصیت پدرش با عموزاده‌اش علی اوسط ازدواج کرده بود. حسین (ع) محمد پنج ساله را که ثمرۀ این پیوند بود، در آغوش داشت. پس از این‌ که مدتی او را نگاه کرد، فرمود: این نوۀ من شبیه و باقر است. اولین تشبیه به سبب شباهتش به رسول خدا (ص) بود و دومی نیز به خاطر این که شکافنده علم خواهد شد.

او نیز اصل حقیقت را و هر آن‌چه را که در آن نهان است، یاد می‌گیرد و یاد می‌دهد. فاطمه بنت مجتبی (ع) که این سخن را به عنوان دعا قبول کرده بود، آمین گفت. در این آرزو بود که پسرش محمد باقر در پی دو پدربزرگش و جدّ پاکش برود. در این هنگام همسرش را که هنوز هم در تب شدید می‌سوخت، نگاه کرد. در حالی که پلک‌هایش بفهمی‌نفهمی حرکت می‌کرد، دست همسرش را گرفت. سوی دیگر نگاهش نیز به امام (ع) بود. دیگر نتوانست جلوی حرف‌های انباشته در درونش را بگیرد. عمویش را بغل کرد. در امام (ع) بوی پدرش را استشمام می‌کرد. یک گل سرخ که در میان آتش می‌سوزد و می‌سوزاند.... بوی او از نبی عشق مطلق می‌آمد. او از کسانی بود که در میان نار است و نور می‌تاباند.

فاطمه لحظاتی در آغوش عمویش بود. حسین دستش را به سر برادرزاده‌اش کشید. سپس فاطمه کودکش را از آغوش جدش جدا کرد و کمی از حسین فاصله گرفت . حسین (ع) این بار فاطمۀ دیگر را به پیش خود خواند. به این دخترش نیز در حضور شاهدان، وصیتش را گفت: “اگر با عموزاده‌ات حسن مثنی ازدواج کنی و پسری به دنیا بیاوری، اسمش را عبدالله بگذار.”

مانند فاطمۀ مروارید، فاطمۀ مرجان نیزگریه می‌کرد. این پیشنهاد را با چشم و زبانش تأیید کرد و پدرش را در آغوش گرفت و در حالی که دستان پدر را می‌بوسید و می‌بویید، گفت: “پروردگارم از نعمتی که به جدّ ما لطف کرده بود، ما را و فرزندان ما را هم بهره‌مند کند.” وقتی در میان بنی‌اسماعیل که وقف کعبه شده بودند، پس از آن دعای پاک پی‌درپی امامان ظاهر می‌شوند، خانۀ دل‌ها نیز به تزکیه و پاکی آباد خواهند ماند.»

536363
۱۳۹۸/۰۶/۱۱

متن واقعا جذاب و گیرایی داره اولین کتابی هست که با لذت در مورد واقعه کربلا میخونم

up
۱۳۹۸/۰۵/۱۲

خط به خط این کتاب عالی بود خوندنشو حتما توصیه میکنم ترجمه هم عالی

Afra
۱۳۹۹/۰۶/۱۴

نگاهی تازه و جذاب به ماجرای کربلا و گاهی اشاره به نکاتی کمتر شنیده شده با زبانی آمیخته به جادوی ادبیات که موجب درک بهتر این واقعه ی شگرف و نزدیک شدن احساسات مان نسبت به آن می شود.

مسافر
۱۳۹۹/۰۶/۰۸

باوجود اشکالات محتوایی بازم عالیه

Zolfa kalafi
۱۳۹۹/۰۶/۰۵

عالی بود💫

عاطفه سادات
۱۴۰۱/۰۵/۰۴

نجواهای درونی امام با خودش، احساسم را به امام گره میزد. لذت بردم

AEM5313
۱۴۰۰/۰۷/۰۹

داستان مبسوطی است .برگشت به عقب های زیادی دارد.نویسنده در طول داستان از حوادث گذشته(حوادثی که در زمان دو امام علی و حسن علیهما السلام و پیامبر اکرم علیه السلام اتفاق افتاده است)بهره گرفته است.با این تیر دو نشان زده

- بیشتر
گل نرگس
۱۳۹۹/۰۵/۳۰

من این کتاب رو پارسال از باغ کتاب خریدم بسیار خوب و خواندنیه

sss
۱۴۰۰/۰۵/۲۹

روایت کاروان امام حسین علیه السلام و خانواده و یارانش از مدینه به مکه، دوران اقامت در مکه و در نهایت حرکت به کوفه اما توقف در کربلا تا روز عاشورا شبیه رمان نوشته شده است و در دل آن قرآن

- بیشتر
کاربر ۱۵۳۱۳۰۵
۱۴۰۰/۰۴/۲۷

این کتاب را یک نویسنده ترکی در ترکیه منتشر کرده و فروش بالایی رو هم تجربه کرده.راجع به کربلاست

‌ای پروردگارم که هر دم حیّ و زنده هستی! به بنده‌ات که در نیستی است، با عشقت هستی بده.
آرام
کسی که در مقابل ظلم ساکت می‌ماند، شیطان بی‌زبان است!
536363
فراموش نکن! نفس می‌طلبد، عقل بهانه و دلیل می‌تراشد، وجدان هم پاک و تطهیر می‌کند، ولی تو اگرچه فرار هم بکنی، خداوند حساب اعمالت را می‌پرسد.
~S.F~
حالا دیگر حسین (ع) به‌پا خاسته بود و صدایش را هم رفته‌رفته بلند‌تر می‌کرد: «چون خداوند دوست می‌داشت شناخته شود، انسان را آفرید و همۀ مخلوقات دیگر را در مقابل انسان به سجده دعوت کرد. خداوند در مورد انسان فرمود: خلیفۀ من روی زمین است. فراموش نکنید! خلیفة الله دروغ نمی‌گوید، عهد نمی‌شکند و به امانت خیانت نمی‌کند.»
s.latifi
انسان‌ها سرور ناگفته‌های خود، ولی بردۀ سخنانی هستند که از کام‌ ایشان بیرون می‌آید.
536363
«همانا برای حسین محبتی ست در قلب مومنان، که هرگز و هرگز سرد نمی‌شود...»
~S.F~
“هرچه باشد، در جست‌وجوی دریا است.” مگر نه این‌که آب‌ها برای این‌که به جایی بازگردند که از آن‌جا ‌آمده‌اند، چه کوه‌هایی را که پشت سر نمی‌گذارند؟
up
به نظر علی (ع) نه کسی که از وطنش خارج می‌شود، بلکه کسی در غربت است، که بدون دوست می‌ماند.
536363
رسول خدا (ص) فرموده بود: «بعد از این‌که من این‌جا را ترک کردم، این تو هستی ‌ای علی که کسانی را که در دیار تاریکی مانده‌اند، از تاریکی به روشنایی می‌بری! این تو هستی!»» کسانی که معنی این سخنان را می‌دانستند، احساس می‌کردند آن‌چه که حسین (ع) با واژۀ «علی» به آن اشاره می‌کند، صرف یک انسان نیست، واژۀ «علی» در آن لحظه در کلام حسین (ع) آیا ذات امامت نبود؟
up
آیا حسین (ع) چیزهایی متفاوت می‌گفت و زینب (س) جوری دیگر متوجه می‌شد؟ به نظر او غیر از فاطمه (س) همۀ فرزندان پیامبر رحمت (ص) از دیدن داغ پدر معاف شده بودند ... گویی تمام این رنج‌ها به‌تنهایی بر دوش بتول بود و خداوند این امتحان را در بین فرزندان پیامبرش فقط برای جگرپارۀ رسول خدا (ص) قرار داده بود. در این هنگام حسین (ع) به خواهرش نگاه کرد و فرمود: «تو...‌ای زینب! تو دختر کوثر هستی. برادرت نیز فرزند رسول خداست.» زینب (س) پیام را گرفت. حسین (ع) مانند جدّش باید پس از این‌که داغ تمام فرزندانش را ببیند، از دنیا برود. قسمت زینب (س) هم مانند مادرش باید می‌ماند و تمام مصایب و مشکلات را می‌دید و صبر می‌کرد. سینه‌اش تنگ شده بود. در حالی‌که می‌خواست برادرش را بغل کند
~S.F~

حجم

۲۹۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۵۰۲ صفحه

حجم

۲۹۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۵۰۲ صفحه

قیمت:
۳۷,۵۰۰
تومان