کتاب خلاصه لیلی و مجنون
معرفی کتاب خلاصه لیلی و مجنون
کتاب خلاصه لیلی و مجنون از نظامی گنجوی با تصحیح محمد تفنگدار است و انتشارات مهراندیش آن را منتشر کرده است. این کتابْ که خلاصهای مصحَح است از تمام بخشهای مثنوی لیلی و مجنون اثر حکیم نظامی گنجوی، بر اساس نسخههای دستگردی و مسکو با شرح و تفسیر ابیات دشوار است.
درباره کتاب خلاصه لیلی و مجنون
مثنوی لیلی و مجنون نخستین روایت منظوم فارسی از افسانهای عربی و دومین عاشقانهٔ حکیم نظامی است. این منظومه از نظر پرداختن به آداب عاشقی و آموزش نکتههای اخلاقی، مکمل خسرو و شیرین محسوب میشود. ضمن اینکه با نقد بعضی از رسوم نابخردانهٔ قبیلهای و رفتارهای ناپسند اجتماعی، سعی در اصلاح کجرویهای فرهنگی دارد. کتاب حاضر خلاصهای مصحح از تمام بخشهای این اثر ارزشمند است که تلاش میکند با ارائهٔ توضیحاتی کوتاه برای هر بخش، مطالعهٔ این شاهکار ادبی را آسانتر کند. همچنین در مقدمهٔ کتاب خلاصهای از شرایط اجتماعی ایران در روزگار حکیم نظامی و تاثیر اندیشههای او بر ادبیات، فرهنگ و تحولات اجتماعی حوزهٔ تمدنی ایران و جهان عرب اشاره شده است.
محمد تفنگدار تلاش کرده تا در حد بضاعت خویش، پرده از اسرار کلام حکیم نظامی بردارد.
خواندن کتاب خلاصه لیلی و مجنون را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران شعر کهن پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب خلاصه لیلی و مجنون
«گویندهٔ داستان چنین گفت
آن لحظه که دُرِّ این سخن سُفت
کز مُلک عرب، بزرگواری
بودهست به خوبتر دیاری
سلطانِ عرب به کامکاری
قارونِ عجم به مالداری
درویشنواز و میهماندوست
اقبال در او چو مغز در پوست
میبود خلیفهوار، مشهور
وز بیخَلَفی، چو شمعِ بینور
محتاجتر از صدف به فرزند
چون خوشه، به دانه آرزومند
میکرد بدین طمع، کَرَمها
میداد به سائلان دِرَمها
ایزد به تضرعی که شایست
دادش پسری، چنانکه بایست
روشنگُهری ز تابناکی
شبروزکُنِ سرای خاکی
چون دید پدر جمال فرزند
بگشاد دَرِ خزینه را بند
از شادی آن خزینهخیزی
میکرد چو گل خزینهریزی
فرمود وِرا به دایه دادن
تا رُسته شود ز مایهدادن
دورانْش بهحکمِ دایگانی
پروَرد به شیرِ مهربانی
هر شیر که در لبش سرشتند
حرفی ز وفا بر او نوشتند
هر مایه که از غذاش دادند
دلدوستیای در او نهادند
از مَه چو دو هفته بود رفته
شد ماهِ دوهفته در دو هفته
شرطِ هنرش تمام کردند
قیس هُنریش نام کردند
[رفتن قیس به مکتب]
چون شد به قیاس هفتساله
آمود بنفشه گردِ لاله
از هفت به دَه رسید سالش
افسانهٔ خلق شد جمالش
هرکس که رُخش ز دور دیدی
بادی ز دعا بر او دمیدی
شد چشم پدر به روی او شاد
از خانه به مکتبش فرستاد
دادش به دبیرِ دانشآموز
تا رنج بر او بَرَد شب و روز
جمع آمده از سر شکوهی
با او به موافقت، گروهی
هر کودکی از امید و از بیم
مشغول شده به درس و تعلیم
[آشناییِ قیس با لیلی در مکتب و پدید آمدن محبت میان ایشان]
با آن پسرانِ خُردپیوند
هملوح نشسته، دختری چند
هریک ز قبیلهای و جایی
جمع آمده در ادبسرایی
قیسِ هنری به علمخواندن
یاقوتِ لبش به دُرفشاندن
بود از صدفِ دگرقبیله
ناسُفتهدُریش همطویله
آفتنرسیده، دختری خوب
چون عقل، به نامِ نیک منسوب
آراستهلُعبتی چو ماهی
چون سروِ سهی، نظارهگاهی
آهوچشمی که هرزمانی
کشتی به کرشمهای جهانی
ماهِ عربی به رخنمودن
تُرک عجمی به دلربودن
محجوبهٔ بیتِ زندگانی
شَهبیتِ قصیدهٔ جوانی
در هر دلی از هواش میلی
گیسوش چو لَیل و نام، لِیلی
از دلداری چو قیس دیدش
دل داد و به مهرِ دل خریدش
او نیز هوای قیس میجُست
در سینهٔ هردو مهر میرُست
چون از گُلِ مِهر بو گرفتند
با خود همهروزه خو گرفتند
این جان به جمال آن سپرده
دل برده، ولیک جان نبرده
وآن بر رُخ این نظر نهاده
دل داده و کام دل نداده
یاران بهحسابِ علمخوانی
ایشان بهحسابِ مهربانی
یاران سخن از لغت سرشتند
ایشان لغتی دگر نوشتند»
حجم
۳٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۳٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه