دانلود و خرید کتاب لیلی و مجنون نظامی گنجوی
تصویر جلد کتاب لیلی و مجنون

کتاب لیلی و مجنون

نویسنده:نظامی گنجوی
انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۴۲۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب لیلی و مجنون

منظومه‌ی لیلی و مجنون مثنوی عاشقانه‌ای از نظامی گنجوی شاعر بزرگ ایرانی است. اثری که در قرن ششم قمری، در ۴۷۰۰ بیت سروده شد، یکی از مهم‌ترین عاشقانه‌های منظوم پارسی است که به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ترکی، روسی و ارمنی برگردانده شده است. لیلی و مجنون ریشه در داستان‌های فولکلور عربی دارد، برخی پیش از نظامی و بسیاری پس از او کوشیدند به نظمش آورند، اما شاهکار نظامی بی‌مانند است. این منظومه را می‌توانید از طاقچه رایگان دریافت کنید.

درباره‌ی کتاب لیلی و مجنون

لیلی و مجنون منظومه‌ی مثنوی عاشقانه‌ی شاعر نام‌دار و بلندپایه‌ی ایرانی، نظامی گنجوی است. این منظومه برگرفته از داستانی با ریشه‌ای عربی است. برخی قدمت داستان را به پیش از اسلام نسبت داده و به تمدن بابل منتسب کرده‌اند. ریشه و قدمت هر چه باشد، این داستان در کلمات نظامی زنده و به شاهکاری جاودان تبدیل شد، چنان‌که هیلال، ادیب مصری در این‌باره می‌گوید: «تبدیل یک افسانه محلی به یک اثر بزرگ و گران‌بهای هنری تنها از عهده‌ی کسی مانند نظامی ساخته بود». نظامی البته خود آن‌چنان اشتیاقی به نظم درآوردن این داستان نداشت تا این‌که شاه شروان از او مطالبه کرد. نظامی روایت‌های پراکنده‌ای را که از این داستان وجود داشت، گرد آورد و با جادوی کلمات و شاعرنگی بی‌بدیلش، یکی از بزرگ‌ترین عاشقانه‌های پارسی را در ۴۷۰۰ بیت آفرید.

خواندن کتاب لیلی و مجنون را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن کتاب لیلی و مجنون را به علاقه‌مندان ادبیات کهن فارسی، به‌خصوص ادبیات منظوم عاشقانه پیشنهاد می‌کنیم.

لیلی و مجنون در روایت عربی

بنا به نظر برخی پژوهشگران، شاعری عرب به‌نام قیس‌بن‌ملوح عامری که از اهالی نجد و متعلق به قبیله‌ی عامر و متخلص به مجنون بوده، دل به عشق دختری به‌نام لیلی می‌بازد و برایش شعر می‌سراید. این اشعار به محبوبیتی بسیار دست پیدا می‌کند تا آن‌جا که هر شعری با نام لیلی سروده‌شده، به این مجموعه نسبت داده می‌شود. این مجموعه پس از دویست سال جمع‌آوری می‌شود. این داستان در طی زمان دچار تغییر می‌شود و روایت‌های مختلف، از آن میانه روی برمی‌کشد. طه حسین، نویسنده‌ی مصری، وجود قیس یا فرد دیگری را با لقب مجنون مورد تردید قرار داده است و از اصرار برخی بر وجود شخصیتی واقعی به‌نام مجنون انتقاد کرده است. «الشعر و الشعرا» در قرن سوم، «الاغانی» از ابوالفرج اصفهانی، «الزهره» از ابوبکربن‌داوود طاهری نام شماری از کتاب‌هایی به زبان عربی هستند که در آن‌ها اشاره‌ای به داستان لیلی و مجنون شده است.

روایت نظامی از لیلی و مجنون

در روایت نظامی، لیلی و مجنون اشراف‌زاده هستند و در کودکی در مکتب‌خانه با هم آشنا می‌شوند. این در حالی است که در روایت‌های عربی آن‌دو در حال گوساله‌چرانی‌ یک‌دیگر را می‌بینند. نظامی گنجوی به این داستان رنگ‌وبویی کاملا ایرانی داده است. در روایت نظامی شخصیتی به‌نام نوفل وارد داستان می‌شود که حاضر است به‌خاطر عشق مجنون با افرادش به جنگ قبیله‌ی لیلی برود. این شخصیت را مصداق یک جوانمرد ایرانی خوانده‌اند. در این روایت عناصر ایرانی دیگری نیز دیده می‌شود.

پیش از نظامی از لیلی و مجنون در اشعار برخی بزرگان ادب فارسی یاد شده است. ناصرخسرو، منوچهری و مسعود سعد سلمان شعرای نام‌داری هستند که اشارتی به لیلی و مجنون کرده‌اند. نظامی به درخواست شاه شروان دست به تصنیف مثنوی لیلی و مجنون زد. ماجرا از آن‌جا آغاز شد که نسخه‌ای از ترجمه‌ی لیلی و مجنون نوشته‌ی ابوبکر والبی به دست اخستان شاه شروان رسید. نوشته‌ی ابوبکر والبی، نسخه‌ای عامیانه و بدون طول و تفصیلی آن‌چنان بود. شاه که پیش‌تر، از مثنوی‌ «خسرو و شیرین» نظامی لذت بسیار برده بود، از نظامی خواست روایت خود را از این داستان کهن بسراید. نظامی که ظاهرا علاقه‌ی زیادی به سرودن این مثنوی نداشت، تصمیم گرفت این درخواست را بپذیرد و داستان لیلی و مجنون را خود به نظم درآورد. او که روایت ابوبکر والبی و دیگر روایت‌های عربی لیلی و مجنون را آن‌چنان نمی‌پسندید، به شیوه‌ی خود این داستان را بازآفرید. نگارش لیلی و مجنون تنها نزدیک به چهار ماه وقت گرفت که به شتاب‌زدگی و کم‌انگیزگی نظامی تعبیر شده است. برخی نشانه‌های این انگیزه‌ی کم را در اختلاف آن با شاهکار جاودان نظامی، «خسرو و شیرین» دیده‌اند. از نظر این دسته از پژوهشگران او از آن‌چه در ظرفیت قریحه و ذوق کم‌نظیرش بوده، آن‌چنان که شاید، بهره نبرده است. با این وجود لیلی و مجنون نظامی شهرتی جهانی یافته است که نشان از قدر و جایگاه این اثر گران‌مایه است.

جایگاه رفیع لیلی و مجنون در ادبیات غنایی فارسی و نیز درنوردیدن مرزهای جهانی به‌خصوص استقبال از آن در مغرب‌زمین و الهام‌بخشی به مردمان آن سرزمین نشانه‌ی بزرگی از تاثیر‌گذاری این منظومه و ارزش هنری آن است. لیلی و مجنون نظامی به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ترکی، کردی، ارمنی و روسی ترجمه شده است. همچنین آثاری به زبان‌های ترکی، کردی، ارمنی و اردو با تاثیر مستقیم از لیلی و مجنون خلق شده است. اثرگذاری لیلی و مجنون محدود به ادبیات نمانده و به موسیقی نیز وارد شده است. خلق آثار موسیقیایی فارسی و ترکی بر اساس افسانه‌ی لیلی و مجنون بخشی از این تاثیر است. موسیقی غرب نیز از منظومه‌ی جاودان لیلی و مجنون بی‌بهره نمانده است. اریک کلاپتون خواننده‌ی راک و بلوز بریتانیایی آمریکایی قطعه‌ای بر اساس این داستان با نام «ترانه‌ی لیلا» اجرا کرده است.

درباره‌ی نظامی گنجوی

جمال‌الدین ابومحمد، الیاس‌بن‌یوسف‌بن‌زکی، شاعر پرآوازه‌ی قرن ششم ایرانی است. درباره‌ی حیات او کم‌تر اطلاعات دقیقی وجود دارد. او در حدود سال ۵۵۳ قمری و احتمالا در گنجه دیده به جهان گشود. او را بعضا از اهالی تفرش یا فراهان یا از دهقانان اران دانسته‌اند. آن‌چه مسلم است بخش بزرگی از زندگی خود را در شهر گنجه گذراند و در این شهر نیز درگذشت. پدر او بنا به تصریح نظامی، که خود را دهقان فصیح پارسی‌زاد نامیده، ایرانی‌ بوده است. مادرش نیز ایرانی و باز بنا به ‌شعرش کرد بود. نظامی در کودکی یتیم شد و دایی مادرش سرپرستی او را پذیرفت. نظامی تحت حمایت او تحصیلاتش را آغاز کرد. او در جوانی در علوم مختلف زمان خود از جمله، فلسفه، نجوم، فقه، کلام و ادبیات سرآمد شد و زبان عربی را نیز به‌خوبی فراگرفت. علاقه به شعر و داستان‌سرایی اما مسیر او را به سمت ادبیات تثبیت کرد.

نظامی گنجوی یکی از شاعران صاحب‌سبک تاریخ ادبیات فارسی است که با توانایی ویژه‌اش در داستان‌سرایی، به قله‌ای در ادبیات غنایی فارسی تبدیل شد. او در طول زندگی رنج‌ها و داغ‌های زیادی دید، سه‌‌بار ازدواج کرد و هر سه همسرش را از دست داد. پسر خردسال نظامی هم از قضای روزگار خیلی زود درگذشت و او را تنها گذاشت. نظامی پس از تحمل سال‌ها رنج و فقدان‌های متعدد، در ساله‌ای ابتدایی قرن هفتم قمری درگذشت و در حاشیه‌ی غربی شهر گنجه به خاک سپرده شد.

خمسه یا پنج‌گنج نظامی، مجموعه‌ی پنج منظومه‌ی مثنوی از نظامی است. این پنج منظومه‌ی گران‌بها میراثی بزرگ و گران‌بها برای ادبیات فارسی بوده است. اولین منظومه‌ی این مجموعه، مخزن‌الاسرار است. نظامی مخزن‌الاسرار را در اخلاق و خداشناسی سرود. دومین مثنوی از خمسه، خسرو و شیرین، یکی از مهم‌ترین عاشقانه‌های منظوم تاریخ ادبیات فارسی است. لیلی و مجنون مثنوی عاشقانه‌ی دیگری از نظامی است که شهرتی جهان‌گیر یافته است. داستانی با ریشه‌ی عربی، که نظامی شاهکاری پارسی از آن برکشید. مثنوی دیگر این مجموعه، هفت‌پیکر نام دارد که آن را در زمره‌ی شاهکار‌های ادبیات غنایی فارسی برمی‌شمارند. آخرین منظومه از این پنج گنج، اسکندرنامه است که در دو بخش شرف‌نامه و اقبال‌نامه به نظم درآمده است. نظامی علاوه‌بر این پنج مثنوی ارزشمند، دیوانی نیز در سایر قالب‌های شعر همچون قصیده و غزل و قطعه و رباعی دارد.

بخشی از منظومه لیلی و مجنون

هر روز که صبح بردمیدی/ یوسف رخ مشرقی رسیدی

کردی فلک ترنج پیکر/ ریحانی او ترنجی از زر

لیلی ز سر ترنج بازی/ کردی ز زنخ ترنج سازی

زان تازه ترنج نو رسیده/ نظاره ترنج کف بریده

چون بر کف او ترنج دیدند/ از عشق چو نار می‌کفیدند

شد قیس به جلوه‌گاه غنجش/ نارنج رخ از غم ترنجش

برده ز دماغ دوستان رنج/ خوشبوئی آن ترنج و نارنج

چون یک چندی براین برآمد/ افغان ز دو نازنین برآمد

عشق آمد و کرد خانه خالی/ برداشته تیغ لاابالی

غم داد و دل از کنارشان برد/ وز دل شدگی قرارشان برد

زان دل که به یکدیگر نهادند/ در معرض گفتگو فتادند

این پرده دریده شد ز هر سوی/ وان راز شنیده شد به هر کوی

زین قصه که محکم آیتی بود/ در هر دهنی حکایتی بود

کردند بسی به هم مدارا/ تا راز نگردد آشکارا

بند سر نافه گرچه خشک است/ بوی خوش او گوای مشک است

یاری که ز عاشقی خبر داشت/ برقع ز جمال خویش برداشت

کردند شکیب تا بکوشند/ وان عشق برهنه را بپوشند

در عشق شکیب کی کند سود/ خورشید به گل نشاید اندود

چشمی به هزار غمزه غماز/ در پرده نهفته چون بود راز

زلفی به هزار حلقه زنجیر/ جز شیفته دل شدن چه تدبیر

زان پس چو به عقل پیش دیدند/ دزدیده به روی خویش دیدند

چون شیفته گشت قیس را کار/ در چنبر عشق شد گرفتار

از عشق جمال آن دلارام/ نگرفت هیچ منزل آرام

در صحبت آن نگار زیبا/ می‌بود ولیک ناشکیبا

یکباره دلش ز پا درافتاد/ هم خیک درید و هم خر افتاد

و آنان که نیوفتاده بودند/ مجنون لقبش نهاده بودند

او نیز به وجه بینوائی/ می‌داد بر این سخن گوائی

از بس که سخن به طعنه گفتند/ از شیفته ماه نو نهفتند

از بس که چو سگ زبان کشیدند/ ز آهو بره سبزه را بریدند

لیلی چون بریده شد ز مجنون/ می‌ریخت ز دیده در مکنون

مجنون چو ندید روی لیلی/ از هر مژه‌ای گشاد سیلی

می‌گشت به گرد کوی و بازار/ در دیده سرشک و در دل آزار

می‌گفت سرودهای کاری/ می‌خواند چو عاشقان به زاری

او می‌شد و می‌زدند هرکس/ مجنون مجنون ز پیش و از پس

او نیز فسار سست می‌کرد/ دیوانگیی درست می‌کرد

می‌راند خری به گردن خرد/ خر رفت و به عاقبت رسن برد

دل را به دو نیم کرد چون ناز/ تا دل به دو نیم خواندش یار

کوشید که راز دل بپوشد/ با آتش دل که باز کوشد

خون جگرش به رخ برآمد/ از دل بگذشت و بر سر آمد

او در غم یار و یار ازو دور/ دل پرغم و غمگسار از او دور

چون شمع به ترک خواب گفته/ ناسوده به روز و شب نخفته

می‌کشت ز درد خویشتن را/ می‌جست دوای جان و تن را

می‌کند بدان امید جانی/ می‌کوفت سری بر آستانی

هر صبحدمی شدی شتابان/ سرپای برهنه در بیابان

او بنده یار و یار در بند/ از یکدیگر به بوی خرسند

هر شب ز فراق بیت خوانان/ پنهان رفتی به کوی جانان

در بوسه زدی و بازگشتی/ بازآمدنش دراز گشتی

رفتنش به از شمال بودی/ باز آمدنش به سال بودی

در وقت شدن هزار برداشت/ چون آمد خار در گذر داشت

می‌رفت چنانکه آب در چاه/ می‌آمد صد گریوه بر راه

پای آبله چون به یار می‌رفت/ بر مرکب راهوار می‌رفت

باد از پس داشت چاه در پیش/ کامد به وبال خانه خویش

گر بخت به کام او زدی ساز/ هرگز به وطن نیامدی باز

معرفی نویسنده
نظامی گنجوی
ایرانی

نظامی گنجوی -که امروزه یکی از ارکان ادبیات فارسی به شمار می‌رود- نه‌تنها شاعری منحصربه‌فرد، بلکه از سرآمدان روزگار خود در زمینه‌ی علوم عقلی و نقلی، از فلسفه‌ و کلام تا فقه و ادبیات عرب و حتی نجوم بوده و این تبحر در شعر او نیز نمود یافته است. در واقع نظامی را می‌توان حکیمی دانست که آتش نهفته در جانش، شاعری‌اش آموخت و از او داستان‌سرایی قهار ساخت که روایات منظومش سینه‌به‌سینه و نسل‌به‌نسل گشت و تاریخ ادبیات غنایی پارسی را به پیش و پس‌ازخود تقسیم کرد.

Rezi#
۱۳۹۶/۰۵/۱۶

عشقو فقط ی عاشق میفهمهツعشق خیلییی مقدسه هرکسی لیاقتشو نداره (وقتی عاشقی میفهمی چه درد زیباییه♥)

S
۱۳۹۶/۰۷/۱۵

قسمتی از نامه مجنون در پاسخ لیلی: شوریده ترم از آنچه دیدی* مجنون تر آنکه می شنیدی* با تو خودی من از میان رفت* واین راه به بی خودی توان رفت* عشقی که دل اینچنین نورزد* در مذهب عشق جو نیرزد* چون عشق تو روی می نماید* گر

- بیشتر
عالی
۱۳۹۹/۰۴/۰۵

عالی

R Ka
۱۳۹۶/۱۰/۱۷

درود فراوان.🙏 انتشار این اثر ادبی فاخر و شورانگیز به صورت الکترونیکی و رایگان بسیار کار ارزشمندی است. امید است همه ما ایرانی های عزیز به واسطه قرار گرفتن در معرض این آثار فاخر ادبی و در دسترس بودنشان بیش

- بیشتر
فاطیما مرتضی پور
۱۳۹۹/۰۸/۱۱

این کتاب خیلی خوب و لذت بخش حتما بخوانید

الی
۱۳۹۷/۰۱/۰۵

عالیه حرف نداره اکثر بیت ها کاملا واضح هست و نیازی به تفکر برای دریافت معنی نداره انگار داری یه رمان عاشقانه میخونی

کاربر 2329415
۱۳۹۹/۰۷/۱۴

عالی

m.Souzan
۱۳۹۹/۰۱/۱۲

بعد از مدت ها انگار ادبیات فارسی دست گرفتم و شعر میخونم یادش بخیر مدرسه وحفظ کردن شعر ها😶😶😶👌👌👌👌

M.l
۱۳۹۸/۰۶/۱۴

یک شبی مجنون نمازش را شکست ...

و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین
۱۳۹۹/۰۷/۲۱

شبیه یک رمان عاشقانه بود

بی‌یاد توام نفس نیاید با یاد تو یاد کس نیاید
Maedeh
کم گوی و گزیده گوی چون در تا ز اندک تو جهان شود پر
S
مجنون چو ندید روی لیلی از هر مژه‌ای گشاد سیلی
Eluna
یارب تو مرا به روی لیلی هر لحظه بده زیاده میلی از عمر من آنچه هست بر جای بستان و به عمر لیلی افزای
Nika
گر هفت گره به چرخ دادی هفتاد گره بدو گشادی
Nika
جانی و عزیزتر ز جانی
"Shfar"
من بددل و راه بیمناکست چون راهنما توئی چه باکست
ka'mya'b
گویند ز عشق کن جدائی کاینست طریق آشنائی من قوت ز عشق می‌پذیرم گر میرد عشق من بمیرم پرورده عشق شد سرشتم جز عشق مباد سرنوشتم آن دل که بود ز عشق خالی سیلاب غمش براد حالی
💚ƒムイ£ო£み.ⓐ💚
می‌سوخت به آتش جدائی نه دود در او نه روشنائی
mahdie
از طاقچه دو نرگس جفت بر سفت سمن عقیق می‌سفت
پروین اعتصامی
مائیم و نوای بی‌نوائی بسم‌الله اگر حریف مائی
Mj Frj
عاجز شدم از گرانی بار طاقت نه چگونه باشد این کار
hojjat
مجنون چو حدیث عشق بشنید اول بگریست پس بخندید
ⓝⓐⓡⓖⓔⓢ
من کین شکرم در آستین است ریزم که حریف نازنین است
Nafas
آرام گهی درون ندیدم دانم که هر آنچه ساز کردند بر تعبیه‌ایش باز کردند هرچ آن نظری در او توان بست پوشیده خزینه‌ای در آن هست آن کن که کلید آن خزینه
آساره
گر مرگ رسد چرا هراسم کان راه بتست می‌شناسم
hojjat
چون زلزله ریزد آب ساید درزی زخریطه واگشاید وان درز به صدمه‌های ایام وادی کده‌ای شود سرانجام
آساره
به نام ایزد بخشاینده ای نام تو بهترین سرآغاز بی‌نام تو نامه کی کنم باز ای یاد تو مونس روانم جز نام تو نیست بر زبانم ای کار گشای هر چه هستند نام تو کلید هر چه بستند ای هیچ خطی نگشته ز اول بی‌حجت نام تو مسجل ای هست کن اساس هستی
💕Adrien💕
من کار ترا به سایه دیده تو سایه ز کار من بریده
پروین اعتصامی
یا شربت لطف دار پیشم یا قهر مکن به قهر خویشم گر قهر سزای ماست آخر هم لطف برای ماست آخر
hojjat

حجم

۱۴۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۰۷ صفحه

حجم

۱۴۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۰۷ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان