کتاب افسانه قدرت مردانه
معرفی کتاب افسانه قدرت مردانه
کتاب افسانه قدرت مردانه اثری از وارن فارل، یکی از معروفترین کنشگران فمنیست است که با ترجمه احسان شاهقاسمی میخوانید. این کتاب درباره موضوعی صحبت میکند که کمتر به آن پرداخته شده است: مردان در دنیای مردسالار، چه حالی دارند؟
درباره کتاب افسانه قدرت مردانه
بسیاری از مخالفان تفکر فمنیست درباره آن اینطور میگویند که فمنیست قرار است دنیا را مادر سالار و زن چیره کند. یعنی دقیقا نقطه برعکس دنیای امروز ما که پدرسالار و مردچیره است. اما آنچه که درباره این تفکر باید بدانیم این است که جهان باید هم مردچیره و هم زنچیره باشد. حالا با این دیدگاه میتوانیم از افسانه قدرت مردانه صحبت کنیم.
وارن فارل که سالها یک فمنیست دوآتشه بوده و فمنیستها به او میگفتند «چطور میتوانیم تو را تکثیر کنیم؟»، ناگهان درمییابد که در جهان مردسالار امروزی، مردان موجوداتی خاموش و ستمدیده هستند. آنها وظیفه دارند دور از عزیزانشان سخت کار کنند، در جنگها دور انداخته شوند و همیشه با اتهاماتی مانند تجاوزکار و زورگو به آنها توهین شود. او در کتابش با رویکردی یکپارچه سعی کرده دورانداختنی بودن مرد را بدون انکار دورانداختنی بودن زن (یعنی وقتی مردی زنی که چهل سال همسرش بوده را برای زنی جوانتر رها میکند) توضیح میدهد.
آنتونی رابینز که یکی از بزرگترین مربیان حوزه موفقیت و خودیاری است و کتابهای بسیاری در این زمینه تالیف کرده است درباره کتاب افسانه قدرت مردانه اینطور گفته است: «بمب فکری! دکتر فارل با پرسیدن پرسشهای نو، پیشنهاد پارادایمهای نو و دادن بینشهای ژرفتر به ما دربارهٔ نیروهایی که به اندیشهٔ ما شکل میدهند، همچنان تلاش میکند ارتباطی هوشمندانه میان جنسها برقرار کند.»
کتاب افسانه قدرت مردانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
افسانه قدرت مردانه کتابی است برای تمام زنان و مردانی که دوست دارند دنیایی، برابر، سرشار از احترام و آزادی برای هر دو جنس بسازند.
درباره وارن فارل
وارن فارل (Warren Farrell) ۲۶ ژوئن ۱۹۴۳ در کوئینز نیویورک به دنیا آمد. او آموزگار، کنشگر فمنیست و پدیدآور هفت کتاب در باب مشکلات مردان و زنان است. او از دانشگاه نیویورک در رشته علوم سیاست از مقطع دکتری فارغ التحصیل شده است و در حین اتمام دوره، به عنوان دستیار رئیس دانشگاه نیویورک خدمت میکرد.
بخشی از کتاب افسانه قدرت مردانه
بازتعریف هدفمندی پسران
پیشتر پسرها خودشان را به سه دلیل مرد میدانستند: آماده شدن برای جنگ؛ آماده شدن برای کار؛ تبدیل شدن به پدری که محافظ و فراهم آورنده است. اینها در کنار هم یک حس «هدفمندی» برای مردان ایجاد میکرد. امروز پسرها میبینند که آماده شدن برای جنگ لازم نیست و تنها نانآور خانه بودن دیگر با مردانگی هممعنا نیست. اما هدفمندی پسران بهمثابه پدرهای آینده چه؟ اکنون که اکثر زنان جوان برای خودشان بچه دارند و پدر یک پسر و پدر بسیاری از همکلاسیهایش در حاشیه قرار گرفتهاند، او حتی بهمنزلهٔ یک پسر هم احتمال نمیدهد که روزی پدر باشد.
سخن کوتاه، او هدفی را بهمثابه یک پدر برای خود متصور نیست؛ هدف او این نیست که یک جنگجو شود؛ او نمیخواهد تنها نانآور باشد. او نمیخواهد بکشد، محافظت کند، بپرورد یا آدمها را به هم پیوند دهد. بله، پسر امروز آزادی دارد؛ اما برای برخی پسرها این آزادی همانند جملهٔ معروف کریس کریستوفرسون/جانیس جاپلین۱۸ است: «آزادی فقط واژهای دیگر برای وضع آدمی است که چیزی برای از دست دادن نداشته باشد». در دو دههٔ پیش حتی با اینکه پسران ما تقریبا در همهٔ حوزهها «تهیدستان نو» بودهاند باز هم میبینیم که بورسهای تحصیلی -که پیشتر طراحی شدهاند تا به تهیدستان داده شوند- اکنون به دختران داده میشوند. آنها میبینند که به جنسیت آنها نسبت تجاوزگری، تبعیضگری، تجاوز به معشوقه، پدر بیکاره، لتوکوبکنندهٔ همسر، آزاردهندههای جنسی، قاتلان سریالی، «خرپولهای» آزمند، و خیانتکاران بیوفا میدهند. آنها فکر میکنند در بالا، وسط و پایین فهرست دشمنان زنان هستند.
برای زنان، «بیرو شدن مردان در همه جای دنیا» به معنای این است که آنها نمیتوانند به اندازهٔ یک قدم زدن در زیر نور ماه در پارک مرکزی منهتن به هیچ مردی اعتماد کنند. دیدن مردان بهمنزلهٔ آدمهای نابکار و سرکوبگر فقط یک هدف داشته است: دادن یک نیروی وحدتبخش به زنان. مردان نیرویی وحدتبخش -دیدن زنان بهمنزلهٔ آدمهای نابکار یا سرکوبگر- ندارند. جالب است که هدف مرد از تمرین کشتن تا حدی این است که از همان جنسیتی دفاع کند که به او «سرکوبگر» میگوید. مردن برای عشق یک زن یک چیز است، مردن برای زنی که فکر میکند او نابکار، دشمن یا «سرکوبگر» است حس تلاش برای نجات دشمن را به مرد میدهد. چالش اینجاست که پسران را بدون استفاده از نیرویی وحدتبخش «زنان بد» به سوی یک هدفمندی نو هدایت کنیم.
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
نظرات کاربران
کتابی محترم در نقد فمنیسم وتشریح واقعیت زندگی مردان که خود از آن بیخبرند.
خوندن این کتاب برای تمام آقایون واجبه، برای آگاهی از خطراتی که در جهان به ظاهر برابر یا مردسالار امروزی تهدیدشون میکنه.
پیشگفتار مترجم چه چیز داغونی بود!