دانلود و خرید کتاب آنی شرلی در ویندی پاپلرز (کتاب چهارم) ال. ام. مونتگمری ترجمه سارا قدیانی
تصویر جلد کتاب آنی شرلی در ویندی پاپلرز (کتاب چهارم)

کتاب آنی شرلی در ویندی پاپلرز (کتاب چهارم)

معرفی کتاب آنی شرلی در ویندی پاپلرز (کتاب چهارم)

کتاب آنی شرلی در ویندی پاپلرز نوشتهٔ ال. ام. مونتگمری و ترجمهٔ سارا قدیانی است و انتشارات قدیانی آن را منتشر کرده است. آنی شرلی در ویندی پاپلرز چهارمین کتاب از مجموعه‌داستان‌های آنی شرلی است و دربردارندهٔ حوادث زندگی آنی‌شرلی از زمان فارغ التحصیلی‌اش از دانشگاه ردموند تا ازدواجش با گیلبرت بلایت است. آنی شرلی دختری است با موهای قرمز و شیفتهٔ داستان‌سرایی.

درباره کتاب آنی شرلی در ویندی پاپلرز

آن‌شرلی دخترکی کک‌مکی است که موهای سرخی دارد و در یتیم‌خانه بزرگ شده است. او باهوش است، قوه‌ٔ تخیل بی‌حدومرزی دارد و با امید و پشتکار و مهربانی‌های ساده‌اش، سعی می‌کند زندگی جدیدی را آغاز کند. هر چند برای ورود به این دنیای تازه باید سختی‌های بسیاری را پشت سر بگذارد، ولی آینده در نظرش آن‌قدر زیبا و امید بخش است که برای رسیدن به آن، با هر مشکلی کنار می‌آید و با هر شرایطی سازگار می‌شود. مجموعه‌ٔ آنی شرلی شامل ۸ کتاب با نام‌های آنی شرلی در گرین گیبلز، آنی شرلی در اونلی، آنی شرلی در جزیره، آنی شرلی در ویندی پاپلرز، آنی شرلی در خانه‌ٔ رویاها، آنی شرلی در اینگل ساید، دره‌ٔ رنگین کمان و ریلا در اینگل ساید است.

آن شرلی شاید محبوب‌ترین دختربچهٔ دنیای ادبیات باشد؛ دختری با موهای قرمز و بزرگ‌شده در نوانخانه که از اتفاق، پا به خانهٔ متیو و ماریلا کاتبرت می‌گذارد و دنیایش تغییر می‌کند. متیو و ماریلا خواهر و برادر مزرعه‌داری هستند که تصمیم می‌گیرند فرزند پسری را نزد خودشان بیاورند؛ اما یک اشتباه باعث می‌شود یک دختربچه به گرین گیبلز بیاید. شیرین‌زبانی و پرحرفی و البته خاطرات تلخ گذشتهٔ آنی دست‌به‌دست هم می‌دهند تا متیو و ماریلا او را پیش خود نگه دارند. آنی می‌بیند که تمام رؤیاهای قشنگش در گرین گیبلز به واقعیت تبدیل شده است. به مدرسه می‌رود و دوستان جدید پیدا می‌کند و با گیلبرت و دایانا آشنا می‌شود و دوستی بی‌نظیری را با دایانا آغاز می‌کند.

داستان آنی شرلی برای ایرانیان همراه با خاطرات و نوستالژی‌های زیباست؛ چون چندین سال پیش سریال و انیمیشن این داستان از تلویزیون پخش شد.

آن در گرین گیبلز سریال تلویزیونی پر مخاطب کانادایی است که در سال ۱۹۸۵ بر پایهٔ رمان آن در گرین گیبلز نوشتهٔ لوسی ماد مونتگمری ساخته و از شبکهٔ سی‌بی‌سی پخش شد. این مجموعه نیز مانند قصه‌های جزیره و امیلی در نیومون بر پایهٔ داستانی از لوسی ماد مونتگمری و تهیه‌کنندگی کوین سالیوان ساخته شد. مگان فالوز در این سریال نقش آنی را بازی می‌کرد.

انیمیشن آن شرلی با موهای قرمز نیز با نام اصلی آنی در گرین گیبلز یک انیمهٔ تلویزیونی ۵۰قسمتی بر پایهٔ رمان آن در گرین گیبلز به قلم لوسی ماد مونتگمری است که توسط استودیو نیپون انیمیشن ساخته شد. پخش آن از ۱۹۷۹ در شبکه فوجی تلویژن آغاز شد و تا ۳۰ سپتامبر ۱۹۷۹ ادامه داشت. در پخش ایران این سریال، موسیقی‌ای از جرج مایکل بر روی تیتراژ آن آمد که باعث شد برای همیشه در ذهن ایرانیان این انیمیشن با این آهنگ تداعی شود.

همچنین سریالی تلویزیونی اقتباس‌شده از آنی شرلی در ژانر درام تاریخی ساخته شده که خود داستان در کانادا و در سال‌های ۱۸۹۰ اتفاق می‌افتد و خود سریال در ۳ فصل و ۲۷ قسمت، طی سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ توسط شبکه سی‌بی‌سی تله‌ویژن و نتفلیکس تولید و توزیع شده است.

درباره کتاب آنی شرلی در ویندی پاپلرز (کتاب چهارم)

این کتاب که از نامه‌های آنی‌شرلی به گیلبرت تشکیل شده‌ است به ۳ بخش تقسیم می‌شود. هر بخش کتاب یک سال از زندگی آنه شرلی در عمارت ویندی پاپلرز را شامل می شود که داستان زندگی او را از زمان فارغ‌التحصیلی تا ازدواجش با گیلبرت دربر می‌گیرد. بخش اول کتاب از ۱۷ فصل، بخش دوم آن از ۱۳ فصل و بخش سوم از ۱۴ فصل تشکیل شده است.

کتاب آنی شرلی در ویندی پاپلرز (کتاب چهارم) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های آنی شرلی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ال. ام. مونتگمری

لوسی ماد مونتگمری نویسندهٔ رمان آنی در گرین گیبلز، ۳۰ نوامبر ۱۸۷۴ در جزیرهٔ پرنس ادوارد به دنیا آمد. این نویسنده کانادایی ۲۰ رمان منتشر کرده است که بسیاری از آن‌ها هنوز در سراسر جهان خوانده می‌شوند. اما، محبوب‌ترین اثر وی مجموعهٔ «آنی شرلی در گرین گیبلز» موفقیتی بزرگ برای او به همراه داشت. هنگامی که لوسی کودک بود، مادرش بر اثر بیماری سل درگذشت. پدرش به دلیل مشکلات روحی پس از مرگ همسرش او را به پدربزرگ و مادربزرگ مادری خود که در مزرعه‌ای در جزیرهٔ پرنس ادوارد زندگی می‌کردند، سپرد. این زوج سالخورده با مونتگمری سختگیرانه و رسمی برخورد می‌‌کردند و شخصیت حساس او را درک نمی‌کردند. او کودکی خود را اغلب با خواندن کتاب، نوشتن و با تخیلات خود گذراند. این تنهایی البته، شاید به ظاهر بسیار دردناک بود، اما باعث شد که لوسی از همان دوران کودکی، به یک خیال‌پرداز و یک داستان‌نویس تبدیل شود و همین تجربه‌ها در کتاب‌هایش نفوذ پیدا کرد و باعث شد او آدم‌‌هایی را در داستان‌هایش خلق کند که مردم در تمام دنیا با آن‌ها همذات‌پنداری می‌کنند.

ماجرای نوشتن آنی شرلی نیز از این قرار است که یک روز مونتگمری مشغول مرور یک روزنامه بود و نوشته‌ای را پیدا کرد که یک دهه قبل از آن نوشته شده بود. در آن آمده بود: «زوج سالخورده‌ای درخواست حضانت و نگهداری یک پسر یتیم را داشتند که به اشتباه دختری برای آن‌ها فرستاده شده است.» پس از آن او شروع به نوشتن داستانی دربارهٔ دختر یتیمی با موهای قرمز کرد.

مونتگمری ۲۰ رمان، بیش از ۵۰۰ داستان کوتاه، ۳۰ مقاله، زندگی‌نامه و یک کتاب شعر منتشر کرده است. «آنی در گرین گیبلز» به ۲۵ زبان دنیا ترجمه شده و از آن فیلم، نمایش‌نامه، نمایش موزیکال، کارتون، مینی‌سریال و نمایش‌های رادیویی ساخته شده است. این کتاب جزیره پرنس ادوارد را به همه دنیا شناساند. حالا محل تولد وی به یک مکان تاریخی تبدیل شده و سالانه بیش از ۱۲۵ هزار بازدیدکننده دارد. مونتگمری همهٔ این کارها را زمانی انجام داد که زنان حتی نمی‌توانستند رأی دهند.

بخشی از کتاب آنی شرلی در ویندی پاپلرز (کتاب چهارم)

«هوا تاریک و روشن است، به نظر تو کلمهٔ تاریک و روشن، قشنگ‌تر از گرگ‌ومیش نیست؟ من که این را بیشتر دوست دارم؛ چون مخملی، نرم و... و... تاریک و روشن است. من در طول روز، متعلق به این دنیایم و در طول شب، متعلق به خواب و آن دنیا. ولی در هوای تاریک و روشن، از هر دو جهان آزادم و فقط به خودم... و تو متعلقم؛ بنابراین تصمیم گرفتم این لحظه‌ها را به نامه‌نگاری با تو اختصاص بدهم. اگرچه، قرار نیست نامهٔ محبت‌آمیز بنویسم. قلمم خیلی زبر است و من با یک قلم زبر... یا نوک‌تیز... یا کوتاه... نمی‌توانم نامهٔ محبت‌آمیز بنویسم؛ بنابراین فقط زمانی‌که قلم مناسبی به دستم برسد، چنین نامه‌ای ازطرف من دریافت خواهی کرد. درضمن، امروز می‌خواهم اقامتگاه جدیدم و ساکنانش را برایت تشریح کنم. گیلبرت! باور کن همگی بسیار دوست‌داشتنی‌اند.

دیروز برای پیداکردن اتاق اجاره‌ای به اینجا آمدم. خانم ریچل لیند هم با من آمد. البته آمدنش به‌ظاهر برای خریدکردن بود. ولی درواقع می‌دانستم، آمده است تا برای من اتاق اجاره‌ای انتخاب کند. بااینکه مدرک لیسانسم را گرفته‌ام، ولی خانم لیند فکر می‌کند هنوز جوان بی‌تجربه‌ای هستم که نیاز به راهنمایی و مراقبت دارد. ما با قطار آمدیم. وای! گیلبرت! نمی‌دانی چه ماجرای مضحکی برایم پیش آمد. خودت می‌دانی که همیشه ناخواسته درگیر ماجراهای مختلفی می‌شوم. به نظر می‌آید ماجراها به‌طرف من جذب می‌شوند. این ماجرا زمانی رخ داد که قطار به ایستگاه نزدیک شده بود و داشت توقف می‌کرد. من ایستادم و خم شدم تا چمدان خانم لیند را بردارم. او می‌خواست روز یکشنبه، پیش یکی از دوستانش در سامرساید بماند. من دستم را محکم به چیزی که فکر می‌کردم دستهٔ براق صندلی است، تکیه دادم. یک ثانیهٔ بعد، صدای چنان نعرهٔ بلندی در گوشم پیچید که چیزی نمانده بود جیغ بزنم. گیلبرت! چیزی که فکر کرده بودم دستهٔ صندلی است، سر کچل یک مرد بود. ازقرارمعلوم، من آن مرد را از خواب بیدار کرده بودم. او با خشم به من خیره شده بود. من معذرت‌خواهی کردم و با عجله از قطار پیاده شدم. آخرین باری که چشمم به او افتاد، هنوز با عصبانیت به من نگاه می‌کرد. خانم لیند وحشت کرده بود. دستم هنوز تیر می‌کشد!»

گمشده در دنیای کتاب ها :(
۱۴۰۲/۰۴/۱۲

محشر تر از محشره💜

ارنواز
۱۴۰۲/۰۵/۲۴

آنی شرلی با گیلبرت بلایت نامزد کرده و گیلبرت میخواد دکتر بشه و شروع به درس خوندن میکنه و آنی هم برای اینکه حوصله اش سر نره مدیریت دبیرستان سامر ساید رو به عهده میگیره. سامر ساید پر از پرینگل

- بیشتر
مهوا
۱۴۰۳/۰۵/۰۱

این کتاب بیشتر درباره‌ی نامه‌هایی که آنی برای گیلبرت نوشته، هست. اما متاسفانه سانسور شده و همین شیرینی و جذابیتش رو کم می‌کنه. کاش مترجمین تمام آنچه که هست رو بنویسن. سانسور یه جور توهینه، هم به نویسنده اصلی، هم به خواننده.

Hadith
۱۴۰۳/۰۲/۰۸

جلد چهارم کلافه کننده است پر از نامه های آنه به گیلبرت و پرحرفی

Parimah Nadiri
۱۴۰۳/۰۱/۲۰

در یک کلام فوق العاده💗 عاشق همه ی جلدهای آن شرلی هستم🤩💜🩵💙💚

بین همهٔ اتفاق‌های نامطمئن زندگی، ازدواج‌کردن از همه نامطمئن‌تر است.
Fateme
بین همهٔ اتفاق‌های نامطمئن زندگی، ازدواج‌کردن از همه نامطمئن‌تر است.
Book
گیلبرت! هرگز اجازه نده زیادی بزرگ و عاقل شوی... آن‌قدر بزرگ که دیگر عقلت اجازه ندهد قدم به سرزمین افسانه‌ای بگذاری.
Book
فداکاری‌های یک مادر زود فراموش می‌شوند.
Book
همهٔ ما از کسانی که به رازهایمان پی برده‌اند، متنفریم.
Book
من از آدم‌هایی که پشت سر دیگران حرف می‌زنند، خوشم نمی‌آید.
Book
شادکردن دیگران خیلی لذت‌بخش است
Book
بهار بود... بهار... بهار! حتی خانم گیبسون هم نمی‌توانست از شکوفه‌کردن درختان آلو جلوگیری کند.
Book
اصلاً دوست ندارم کتابی را که عاشقشم، امانت بدهم... چون به نظر می‌آید هیچ‌وقت مثل اولش برنمی‌گردد...
Fateme
تقلیدکردن خالصانه‌ترین چاپلوسی است.
Book
ولی گیلبرت! هرگز اجازه نده زیادی بزرگ و عاقل شوی... آن‌قدر بزرگ که دیگر عقلت اجازه ندهد قدم به سرزمین افسانه‌ای بگذاری.
ماه نورد
خانم شرلی! شما به هر خانه‌ای که قدم می‌گذارید، برای ساکنانش شادمانی هدیه می‌برید.
Book
هیچ‌کس برای خیال‌بافی کردن پیر نیست. خیالات هم هرگز پیر نمی‌شوند.
Book
به قول ریبکا دیو، هر چیزی حدی دارد.
Book
مردنم بهتر از زنده‌بودنم است. هیچ‌کس مرا نمی‌خواهد.
Book
از همه مهم‌تر... دوستت دارم، چون گیلبرت هستی!
Book
به نظر من بیشتر مشکلات دنیا ناشی از سوءتفاهم و عدم درک متقابل است.
Book
هر چند وقت یک بار، تنهابودن خیلی لذت‌بخش است.
Book
شب‌خوش عزیزم! امیدوارم دعای این دوستدار کوچک تو بی‌فایده نباشد و خواب‌های خوبی ببینی.
Book
قصه‌ای خوش است که آخرش خوش باشد...
Book

حجم

۳۸۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۳۲ صفحه

حجم

۳۸۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۳۲ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۳۹,۰۰۰
۴۰%
تومان