کتاب داستان پیانو یوکیو می‌شیما + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب داستان پیانو

کتاب داستان پیانو مجموعهٔ داستان‌هایی از پنج قارهٔ جهان از نویسندگانی چون یوکیو می‌شیما، گابریل گارسیا مارکز، آنتوان چخوف، آمی تن و کریشنا بالدو وید و... با ترجمهٔ حسن اکبریان طبری است و انتشارات نقش‌و‌نگار آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب داستان پیانو

این مجموعه، داستان‌های کوتاهی‌ است رنگارنگ و برگزیده، از نویسندگان پنج قارهٔ جهان. با وجود گوناگونی فرهنگ و ملیت و سرزمین‌ها، جملگی بازتابی‌اند از تنگناها و دشواری‌های زندگی بشری و نیز تلاش‌های انسان در رویارویی با دشواری‌ها، تعصبات و پیش‌داوری‌های زیان‌بار که همیشه سدّ راه تحول و تعالی آدمیزاد بوده‌اند.

نویسندهٔ ژاپنی «یوکیومی شیما» در داستان «قنداق» نشان می‌دهد چگونه با نوزادی معصوم که بی‌اختیار پا به جهان گذاشته، بی‌رحمانه برخورد می‌شود.

در داستان «شاهزادهٔ گرسنه»، نویسنده‌ای مطرح می‌شود که قادر نیست گرسنگی را توصیف کند، با اینکه در کشوری مثل هندوستان زندگی می‌کند و میلیون‌ها نفر از فقر و گرسنگی رنج می‌برند.

آنتوان چخوف در داستان «عزیزم» نقش خلاقانهٔ عشق را در زندگی، رفتار و کردار آدمیزاد می‌ستاید. چخوف بر این باور است که وقتی پای عشق در میان باشد زندگی با همهٔ ابعاد و جاذبه‌هایش مطرح می‌شود و در غیبت عشق اندیشه و احساس آدمی رو به افول است. شور و حرارت از زندگی زدوده می‌شود و انسان در نهایت به سوی صومعهٔ انزوا، بیهودگی و تنهایی می‌گراید.

«آلبرتومراویا» نویسندهٔ ایتالیایی از درونیات مردی سخن می‌گوید که بی‌اراده موتورسواری را در حین رانندگی کشته و از صحنهٔ حادثه دور شده است. حالا وجدانش، او را راحت نمی‌گذارد، حتی زمانی که عشق به سراغ او می‌آید، صحنهٔ مرگبار تصادف و عذاب وجدان ناشی از آن، او را رها نمی‌کند.

«آمی تن» نویسندهٔ آمریکایی چینی تبار، ماجرای رنج‌های دختر نوجوانی را به تصویر می‌کشد که مادرش می‌خواهد ناکامی‌ها و نامرادی‌های زندگی‌اش را با نابغه‌شدن فرزندش جبران کند.

«طنین زمین» داستانی‌ است از سرزمین آمریکای جنوبی، نوشتهٔ «مارکز» نویسندهٔ پرآوازه و برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات. در دهکدهٔ گوآجرو هفت ماه است باران نباریده، تابش خورشید زمین را سوزانده است، مردم و کشاورزان برای یک قطره آب له‌له می‌زنند، درخت‌ها خشکیده، گل‌ها پژمرده و مزارع سوخته‌اند ... پس از ماه‌ها انتظار، باران باریدن گرفت. مردم از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجیدند... باران بی‌وقفه و با شدت تمام، چندین روز ادامه یافت، سیل و سیلاب همه جا را فرا گرفت و خوشحالی مردم تبدیل به خشم و نفرت شد. با ادامهٔ سیلاب مردم شاهد مرگ عزیزان خود شدند.

نویسندگانی که از آفریقا برگزیده شدند یکی «جوموکنیاتا» است که طی ماجراهایی از زبان جانوران، به شرح مبارزات مردم کنیا در برابر اشغال‌گران خارجی می‌پردازد. پس از پیروزی استقلال طلبان «جوموکنیاتا» که با سلاح قلم به میدان نبرد وارد شده بود به مقام ریاست جمهوری کنیا می‌رسد.

«محمد طاهر لاشین» نویسندهٔ مصری به مناسبات خانوادگی و آسیب‌شناسی در جامعهٔ شهری قاهره می‌پردازد.

اما استرالیا سرزمینی که در دور دست‌هاست، قاره‌ای است مهاجر پذیر با مردمانی که از اقوام و ادیان گوناگون جهان گرد هم آمده و استرالیا را ساخته‌اند.

هر دو داستان استرالیایی دشواری‌های مهاجرت و شیوه‌های همزیستی مردمانی را نشان می‌دهد که از سرزمین، دین و آیین‌های متفاوت آمده‌اند و قرار است در جوار هم زندگی تازه‌ای را آغاز کنند.

فضاهایی که در داستان‌های این مجموعه به تصویر کشیده شده و حس‌آمیزی در روایت‌ها و خرده روایت‌های ماجراها، نشان از رنگ و بوی زندگی‌های متفاوتِ مردمانِ پنج قارهٔ جهان یا به سخن دیگر از خانوادهٔ بزرگ بشری دارد.

مترجم با حسن انتخاب خود، مخاطبان را به فضاهای متفاوت در سرزمین‌های گوناگون جهان می‌برد. 

خواندن کتاب داستان پیانو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب را به دوستداران داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره نویسنده کتاب

در ادبیات قرن بیستم، کمتر نویسنده‌ای به اندازه گابریل گارسیا مارکز توانسته مرزهای جغرافیایی را درنوردد. او در سال ۱۹۲۷ در کلمبیا به دنیا آمد و با ورود به روزنامه‌نگاری مسیر حرفه‌ای خود را آغاز کرد. شهرت جهانی او با انتشار کتاب صد سال تنهایی به دست آمد؛ اثری که بسیاری آن را نقطه عطفی در تاریخ ادبیات جهان می‌دانند. این رمان با ترکیب افسانه، تاریخ و واقعیت، خوانندگان را به جهانی خیال‌انگیز می‌برد. پس از آن، مارکز آثار مهمی چون عشق سال‌های وبا، گزارش یک مرگ از پیش اعلام شده و ژنرال در هزارتوی خود را منتشر کرد. او همچنین با نوشتن زیستن برای بازگفتن بخش مهمی از زندگی خود را مکتوب کرد. مارکز در سال ۲۰۱۴ درگذشت اما میراث ادبی‌اش همچنان در دل خوانندگان زنده است.

بخشی از کتاب داستان پیانو

«برای گردش شبانگاهی در مسیر دلخواهم بیرون رفته بودم. دلخور بودم، آهسته گام برمی‌داشتم. از شدت دلگیری لبخندی اندوهگین بر لب داشتم، نفس عمیق می‌کشیدم تا ذهنم تخلیه شود. نواری ارغوانی در سینهٔ آسمان، همچون لبخند من در حال محو شدن بود. شب هنوز گیسوانش را بر زمین نیاویخته بود. جادهٔ پر پیچ چون مار کبرا پیش رویم بود. چونان مردی پیر و بی‌خانمان پایم را روی زمین می‌کوبیدم. هنوز به آن تخته سنگی که هر روز روی آن می‌نشستم نرسیده‌بودم، همان جایی که به آن آلونک‌نشین‌های دوردست خیره می‌شدم و خیالم چون کبوتری پروبال شکسته به سوی آن‌ها پرواز می‌کرد. هر شب روی آن تخته سنگ می‌ایستادم و دلم می‌خواست خود را به سوی آلونک‌هایی که نورشان از دور دیده می‌شد پرت کنم. ولی هرگز این کار را نکردم. ترس و واهمه مانع این کار نیست. این یکی از امیال تحقق نایافتهٔ من است.

به ندرت در گردش شامگاهی‌ام از حول‌وحوش آن تخته سنگ دورتر رفته‌ام. هر آدم سن‌وسال داری یک درخت، گوشه و یا کنار دنجی را کاهلانه نشان می‌کند تا گم یا سرگردان نشود.

آن شب متوجه شدم که تخته سنگ مرا کسی اشغال کرده، چون دلم نمی‌خواست کنار آن غریبه بنشینم، کمی دورتر جایی پیدا کردم. اصلاً نگاه نکردم ببینم چه کسی‌ست. چشم در چشم به غریبه نگاه کردن هم کار درستی نبود. مرکز حساسی در ذهنم نهفته که بی‌رحمانه به من هشدار می‌دهد چه کاری درست و چه کاری نادرست است. هر شب بیهوده سعی می‌کنم جلوی این مرکز حساس را بگیرم. آن شب هم یکبار دیگر این کار را کردم. یک لحظه کنار تخته سنگ توقف کردم، ولی بی‌درنگ با قدم‌های تند از آنجا دور شدم. دلم می‌خواست کمی که از سنگ فاصله گرفتم سرم را برگردانم و ببینم کسی که جای مرا گرفته چه ریختی‌ست. ولی از آنجا که رد شدم، فکرش از سرم پرید. شروع کردم به نفس عمیق کشیدن و تَروفرز راه رفتن. احساس سرزندگی به من دست داد. لبخندی بر لبانم نشست، انگار که با گذشتن از آن تخته سنگ همیشگی به دنیای دیگری پا گذاشته‌ام. چیز غریبی بود که حال و روحیه‌ام یکهو عوض شد. حالا سینه‌ام را جلو انداخته، دست‌هایم را تاب داده، با گام‌های مصمم و استوار مثل یک افسر بازنشسته گام برمی‌داشتم. سر و وضعم همیشه بهتر از شرایط سنی‌ام نشان می‌دهد. من در گردش شامگاهی عمداً این‌گونه راه می‌روم چون دلم می‌خواهد فضای ذهنم را تا حد ممکن خالی کنم. حالا وضعیت متفاوت است، برای رسیدن به آن مرحله از تخلیهٔ ذهنی، گام‌های بلند برمی‌داشتم.»

معرفی نویسنده
عکس یوکیو می‌شیما
یوکیو می‌شیما

یوکیو میشیما نویسنده‌ی پرکاری‌ست که از نظر بسیاری از منتقدان به‌عنوان مهم‌ترین رمان‌نویس ژاپنی در قرن بیستم شناخته می‌شود. او که اکنون به عنوان یکی از مهم‌ترین توسعه‌دهندگان ادبیات ژاپنی قرن بیستم شناخته می‌شود، در گروه منتخب نویسندگانی بود که در سال ۱۹۶۸ به عنوان نامزدهای دریافت جایزه‌ی نوبل ادبیات در نظر گرفته شدند، اما این جایزه به هموطن و مربی سابق او، یاسوناری کاواباتا اعطا گردید.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
حسابداری مدیریت در صنعت پتروشیمی؛ راهبردها و بهینه سازی عملکرد
مسعود لغویان زاده
میراث پهلوانی در خراسان (کتاب اول)
هوشنگ جاوید
تعمیر و تقویت سازه
میلاد پاوپر
روان درمانی با زوج ها و خانواده ها
زهرا ربیعی
ورزش دشمن افسردگی
سعید نیلفروشان
توصیف آماری و تحلیل استنباطی داده ها در پژوهش های علوم ورزشی
حسین پورسلطانی زرندی
مسیح هرگز به اینجا نرسید
کارلو لوی
کنار آمدن با آسیب های ورزشی
کلیفورد استارک
هر فرد یک رهبر است
جیمز کوزس
تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد (جلد اول)
جواد منصوری
روزگار عاشقی
پریسا ابراهیمی
تذییل کشف الظنون فی اسامی الکتب و الفنون (جلد اول)
محمد بن محمد الخانجی البوسنوی
بهترین واکنش در برابر افراد پرتنش
مونیکا ووفورد
سینما و اندیشه
محمدرضا دلیر
هنر فراموش کردن
ایوان ایز کویردو
مقدمه ای بر کسب و کار
دیوید دوسو
درس‌نامه پلاس قلب و عروق برانوالد ۲۰۱۹؛ جلد ۲۶
دپارتمان قلب و عروق گزینه پارسیان طب
دیوان سالاری و نظام اداری در روزگار صفویه (جلد دوم)
عباسقلی غفاری فرد
قهرمانان تصادفی
دانیل استیل
مفاهیم ساده و پیشرفته زبان برنامه نویسی جولیا
محمدسعید زیانی

حجم

۱۱۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۱۱۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان