کتاب سود و دیگر هیچ

کتاب سود و دیگر هیچ نوشتهٔ مایک میکالوویتس و ترجمهٔ علی نجار است و انتشارات آریانا قلم آن را منتشر کرده است. سیستمی برای تغییر نگاه کارآفرینان و صاحبان کسب‌و‌کار به سود، در این کتاب ارائه شده است.

درباره کتاب سود و دیگر هیچ

اگر صاحب کسب‌وکاری هستید، احتمالاً کسب‌وکارتان را به دو دلیل شروع کرده‌اید: اول، برای انجام‌دادن کاری که به آن علاقه دارید. و دوم، برای رسیدن به استقلال مالی. شما این کار را انجام داده‌اید تا اندازه‌ای ثروت و سود به دست بیاورید.

فلسفهٔ وجودی کتاب سود و دیگر هیچ هم همین است. می‌خواهد شما سود را در جیبتان بگذارید. از امروز شروع کنید. درواقع، همین امروز. سودآوری کسب‌وکارتان از امروز آغاز خواهد شد و برای همیشه ادامه خواهد یافت.

تنها آنچه به آن نیاز دارید تعهد به مطالعهٔ کامل این کتاب و سپس عمل کردن به آن است. فرایند اجرا را نادیده نگیرید. شما نمی‌توانید این کتاب را بخوانید و با خود بگویید، «عجب مفهوم معرکه‌ای» و مجدداً به همان شیوهٔ مرسوم کسب‌وکارتان بازگردید. باید بند کفش‌هایتان را محکم ببندید. باید احساسات خود را دربارهٔ تصمیماتی که در گذشته گرفته‌اید در همان گذشته دفن کنید. و باید هم‌زمان با مطالعهٔ کتاب دست‌به‌کار شوید و گام‌های عملی پایان هر فصل را دنبال کنید. زندگی (سودآور) شما به این مهم وابسته است.

این کتاب بیش از هرچیزی خواهان سودآوری شماست و به‌خوبی می‌داند که تحقق آن باعث ایجاد ثبات در کسب‌وکار و زندگی‌تان خواهد شد. و شما مانند بذری برای سایر کارآفرینان، کارکنان و مخاطبانتان و شاید حتی بستگان و دوستانتان برای ادامهٔ این راهید. 

 تمام روش‌های بهبود مختصر و مفید، مفاهیم پیشرفتهٔ جدید و راهکارهای ناب در این کتاب گردآوری شده است.

خواندن کتاب سود و دیگر هیچ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر تازه وارد یک کسب‌وکار آشنا شده‌اید، قطعاً بهترین گزینه در دستان شماست. 

بخشی از کتاب سود و دیگر هیچ

«بعدازاینکه نگارش کتاب سود و دیگر هیچ را به اتمام رساندم، فراخوانی برای داوطلبان ارسال کردم تا به من در ویرایش آن کمک کنند. تیم حرفه‌ای ویرایش من از افراد تراز اول تشکیل شده است، ولی گرفتن بازخورد دقیق از کارآفرینانی که کتاب‌های دیگرم را مطالعه کرده‌اند بسیار ارزشمند است. لیزا رابین یانگ، مربی کسب‌وکار، یکی از «ویراستارهای» داوطلبم بود. او درواقع درحالی‌که کتاب مرا بازخوانی می‌کرد، شروع به پیاده‌سازی نخستْ سود کرد. او گفت، «خیلی خوب و کاربردی بود و صبر کردن برایش خیلی منطقی به نظر می‌رسید.» (لیزا از آن دسته آدم‌هایی است که مثل من فعال و بلندپرواز است _‌_او نه‌فقط قبل از اتمام مطالعهٔ کتاب، بلکه حتی پیش‌ازاینکه کتاب منتشر شود اقدام کرده بود.)

البته همیشه همه‌چیز گل‌وبلبل نبود. فقط در همین اندازه بگویم که خوشحالم زمانی‌که لیزا ارزیابی آنی خود را تکمیل کرد در اتاق نبودم. لیزا به من گفت، «در چند دقیقهٔ اول، عصبانی شدم. منظورم این است که واقعاً از کوره دررفتم که چرا برای چیزهایی که گمان می‌کردم زیرساختی مهم و ضروری برای کسب‌وکارم به شمار می‌روند بیش از اندازه هزینه کرده بودم.»

در تمام این سال‌هایی که اولین ویرایش کتاب سود و دیگر هیچ را منتشر کردم، مخاطب‌های بی‌شماری اولین واکنششان را به تکمیل گام اول از این فرایند، یعنی همان ارزیابی آنی، با من در میان گذاشته‌اند. شنیدن اینکه مخاطبان شوکه شده، در هم شکسته و همانند لیزا پس از تکمیل این گام شدیداً عصبانی شده بودند عجیب نبود. این زمانی است که حقیقت را دربارهٔ مسائل مالی متوجه می‌شوید. فرایند خیلی ساده‌ای است، اما لعنتی، روبه‌رو شدن با حقیقت واقعاً سخت است.

اگر در وضعیت فشار مالی به سراغ این کتاب آمده‌اید، شاید نخواهید با ارزیابی آنی روبه‌رو شوید _‌_چون خودتان می‌دانید، درست است؟ همان‌طور که می‌دانید روبه‌رو شدن با حقیقت تلخ است. همان‌قدر که برای کارآفرینانِ درحال تقلا تکمیل این گام سخت است، برای کارآفرینانی که فکر می‌کنند خوب عمل می‌کنند حتی از آن هم سخت‌تر است، چون برای اخبار بد آمادگی ندارند.

شما می‌توانید این کتاب را زمین بگذارید، به خودتان بگویید که کسب‌وکارتان عالی است و به روال خود ادامه دهید. انکار چیز بسیار جالبی است؛ به شما اجازه می‌دهد حقیقت را نادیده بگیرید، تا زمانی‌که سیلی حقیقت را بخورید. یا اینکه می‌توانید سیلی نخورید؛ غافل‌گیر نشوید. هرچه زودتر حقیقت را دربارهٔ کسب‌وکارتان قبول کنید، سریع‌تر می‌توانید کاری برایش انجام دهید.»