کتاب روش های افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان
معرفی کتاب روش های افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان
کتاب روش های افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان نوشتهٔ شمس الدین حسینی و الهام آرام نیا و ویراستهٔ الهام اثنی عشری و طاهره میرصفی است و انتشارات نسل نواندیش آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب روش های افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان
ریشههای عزتنفس سالم و خودباوری در نوزادی شکل میگیرد. کودکی که نیازهایش بهصورتی مناسب و مداوم برطرف شده است، ساعت زیادی را با والدین صرف میکند، در آغوش گرفته میشود، متناسب با نیازهایش تغذیه میشود و هنگامیکه ناراحت و آشفته است، والدین او را آرام میکنند. محیطش به او احساس آرامش، شادمانی و امنیت میدهد که این آرامش بهتدریج بخشی از وجود او میشود. به این دلیل که مراقبانش پاسخگوی او هستند، کودک با این احساس رشد میکند که ارزشمند و قابل توجه است و اغلب اوقات چنین احساسی دارد.
کودکان وقتی به خودشناسی میرسند که به آنها توجه و محبت میشود. سازندهٔ اصلی عزتنفس در نوزادی کلمهٔ کلیدی و مهم پاسخگو بودن است. مراقبان پاسخ میدهند و کودکی که اعمالش را کشف میکند، میتواند چیزهایی بیافریند که احساس بهتری در او ایجاد کند. هنگامیکه کودک و مراقبان این الگوی نشانه و پاسخ را هزارانبار در طول سالهای اولیه تکرار میکنند، کودک میآموزد که نشانههایش معنا و مفهوم دارند. زمانیکه اندیشهٔ خاص و یگانه بودنش را شکل میدهد، به باورهای باارزش بودن خود دست مییابد: «کسی که به من توجه دارد، مرا در آغوش میگیرد، به من غذا میدهد و... من ارزشمندم»، او میآموزد چه زمانی احساس درست و چه زمانی احساس نادرست دارد و چه اقدامی باید دربارهٔ آن انجام دهد.
هنگامیکه نیازهای کودک بهطور مداوم برطرف نمیشود، او میآموزد که به نشانههایش و به خودش اعتماد نکند. ممکن است سردرگم شود و به این نتیجه برسند که علایمش مفهوم درستی ندارد؛ زیرا هرگز مطمئن نیست که به او پاسخ میدهند یا نه. درحالیکه تقصیر او نیست که کسی به واکنشها و نشانههایش پاسخ نمیدهد، در نتیجه احساس میکند بیاهمیت و بیارزش است. در دید خودمحوری کودک، آنچه در دنیایش نادرست است، دربارهٔ خودش نیز نادرست خواهد بود.
این تاثیرات اولیه، در رشد سریع مغز کودک نقش دارد. نوزادی که با احساس امنیت و خوب بودن وارد مرحلهٔ کودکی میشود، این مرحله و تاثیرات آن، بخش ذاتی زندگیاش میشود. در نتیجه، عزتنفس و خودباوری خوبی پیدا میکند و رفتارش را با حفظ این احساس خوب بودن سازگار میکند. بهطور حتم، این کودک گاهی به لغزش دچار میشود یا بعضی از آنها بهدلیل موقعیت یا ابهامات شخصی خودشان ممکن است با مشکلات قابل ملاحظهای در دوران کودکی روبهرو شوند؛ اما بهدلیل عزتنفس سالم و خودباوری مثبتی که در دورهٔ اولیهٔ زندگیشان بنا شده است، به احتمال زیاد میتوانند از عهدهٔ مشکلات برآیند. کودکانی که این احساس امنیت و خودارزشی را ندارند، مشکلات بیشتری خواهند داشت و در طول دوران رشد همواره نیازمند پاسخگویی به خواستههایشان هستند و در نهایت احساس میکنند بر زندگی و اهدافشان کنترلی ندارند.
کتاب روش های افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان به والدین میآموزد به فرزندان خود کمک کنند تا احساس شایستگی و ارزشمندی کنند. با خواندن این کتاب آنها میتوانند این احساس را از طریق کارها و برنامههای منظم روزانه، انتخابهای مناسب، گامهای تدریجی رسیدن به استقلال و آموزش به بچهها برای تعیین اهدافشان ایجاد کنند.
خواندن کتاب روش های افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ پدران و مادران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب روش های افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان
«شما بهعنوان والد در تمام طول کودکی فرزندتان به او آموزش میدهید کدام رفتارها قابل پذیرش، کدام خطرناک و کدامیک از نظر اخلاقی نادرست است و کدام رفتارها دوستداشتنی و کدام آزاردهنده است. غیرممکن است فردی بدون داشتن تجاربِ تنبیهی بسیاری، بزرگ شده باشد.
کودکی که مسخره و تحقیر میشود، از تأیید والدین بهشدت کنارهگیری میکند. برای مدتی احساس میکند شخص بدی است. بهطور هوشیارانه یا ناآگاهانه میفهمد که والدینش منبع تمام تقویتهای عاطفی و جسمانی او هستند، اگر خانوادهاش او را طرد کنند و نادیده بگیرند، نابود میشود. بنابراین تأیید والدین برای کودک موضوع مرگ و زندگی میشود. کودک بهطور عمیق احساس «بد بودن» میکند و همین برای او خطری مهیب بهدنبال دارد.
تمام کودکان با تهنشینهای تاثیرات هیجانی ناشی از رفتارهای ممنوعشده بزرگ میشوند. آنها هر زمان احساس بد بودن کنند، ناخودآگاه خاطرات همهٔ آن زمانها را به ذهن میآورند. در واقع این خاطرات زخمهای غیرقابل اجتنابیاند که درد و ناراحتی زیادی در افراد ایجاد میکنند. این تجربه جایی است که منتقد درونی، حضورش را اعلام میکند و با این احساس «بد بودن» تغذیه میشود. هنگامیکه کسی را عصبانی میکنید، اشتباهی مرتکب میشوید یا از رسیدن به هدفی باز میمانید، هنوز بخشی از شما گرایش دارد باور کند که شما بد هستید. این احساس اولیهٔ بد بودن جملات انتقادکنندهٔ درونی، صدای والدی تقبیحکننده و صدای تنبیهکنندهای است که رفتارتان را در دوران کودکی شکل داده است.
میزان، حجم و نیروی حملات انتقادی بهطور مستقیم به قدرت احساس بد بدون شما مربوط میشود. هرچه رفتارهای ممنوعکنندهٔ اولیه در کودکتان خفیف بوده باشند، احتمال حملهٔ منتقد درونی در بزرگسالی او کمتر خواهد، بود. اما اگر پیامهای نیرومندی دربارهٔ نادرستی اعمال یا بد بودن در کودکی به او داده شده باشد، حملات منتقد درونی در بزرگسالی شدیدتر خواهد بود.
مهم است بدانید کلمات و عبارتهای معینی، پیامهای اخلاقی مهمی بههمراه دارند. اگر بچهای بشنود که تنبل یا خودخواه است، عملکرد بدی دارد یا بیمصرف و بیفایده است، با احساسی ماندگار از بدی و نادرستی رها میشود. در واقع این شرایط هرگز فراموش نمیشوند.
بنابراین شما بهعنوان والد باید مراقب باشید که:
۱. در ارتباط با کودکتان از چه کلمات و عباراتی استفاده میکنید. آیا کلام شما حمایتکننده است یا تحقیرآمیز؟
۲. بذر چه افکاری را در ذهن کودکتان میکارید؟ آیا این افکار ناتوانکننده و تضعیفکنندهٔ عزتنفسش است یا این افکار موجب میشود کودک خود را فردی قوی، قابل، ارزشمند و دوستداشتنی در نظر بگیرید؟
۳. او را با چه باورهایی مجهز میکنید؟ آیا باورهایش باعث ناخشنودی، تخریب ارتباطات، ناتوانکننده و مخرب عزتنفسش است یا برعکس؟
۴. چه صدایی را در ذهن کودکتان تقویت میکنید؟ آیا صدای ذهن کودک به منتقدی تبدیل خواهد شد که پیوسته از کودک عیبجویی، شکایت، سرزنش و بدگویی میکند؟ اگر نه، از کجا مطمئن هستید؟
عزتنفس کودکتان محوری است که تمام زندگی او بر حول آن میچرخد.»
حجم
۱۵۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۵۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه