کتاب حرف دلت را بزن
معرفی کتاب حرف دلت را بزن
کتاب حرف دلت را بزن نوشتهٔ اورن جی سوفر و ترجمهٔ آزاده حسنی است و نشر مون آن را منتشر کرده است. این کتاب رویکردی ذهنآگاهانه به ارتباط بدون خشونت دارد.
درباره کتاب حرف دلت را بزن
ما در زندگی با روشهای مختلفی ارتباط برقرار میکنیم. بسیاری از ما فکر میکنیم اصلیترین شکل ارتباط خلاصه میشود به صحبتکردن، کلماتی که برمیگزینیم و نحوهٔ ابراز احساسات هنگام بیان آن کلمات. تعامل سنگبنای همهٔ روابط ماست و کیفیت زندگیمان تا حد زیادی تحتتأثیر الگوهایی است که هنگام گفتوگو به کار میبریم. علاوهبراین، در زمان برقراری ارتباط از عاداتی پیروی میکنیم که به رابطهٔ ما با خودمان و جامعه قالب مشخصی میدهند.
اورن جِی سوفر در کتاب خارقالعادهٔ حرف دلت را بزن به بررسی دقیق نکات ظریف و زیادی میپردازد که در نحوهٔ صحبتکردن ما نهفتهاند. او با این کار از دو دسته الگو پرده برمیدارد: آنهایی که هماهنگی و بهروزی به ارمغان میآورند و آنهایی که صرفاً به رنج و درماندگی بیشتر میانجامند. دیدگاهها و روشهای این کتاب کمک بسزایی به التیام درونی و دگرگونی اساسی میکنند که ما به هر دوی آنها نیاز مبرم داریم؛ نه صرفاً در زندگی فردیمان که در جوامعمان و در سرتاسر این کرهٔ خاکی. اورن در زمینهٔ تمرینهای ذهنآگاهی، درمان جسمی و ارتباط بدون خشونت کاملاً آموزش دیده است. او بینش و مهارت لازم را در اختیارمان قرار میدهد تا ارتباط را به محملی برای صمیمیت، صداقت و محبت بیشتر تبدیل کنیم و زندگی اجتماعیمان را بهسمت مساوات و آرامش بیشتر سوق دهیم.
کتاب حرف دلت را بزن با ارائهٔ چهارچوبهای نظری و داستانها و مثالهای فراوان، ابزارهای مفیدی معرفی میکند تا نسبت به الگوهای عادتشدهمان آگاهتر شویم؛ همچنین با طرح پیشنهادهای متعدد و واضح نشان میدهد که چگونه با ملاطفت و کارایی بیشتری ارتباط برقرار کنیم. اورن نقش مهم همدلی در گوشدادن به دیگران را بررسی میکند و راهکارهای دقیقی برای پرورش این حس در وجودمان ارائه میدهد. او مینویسد: «ارتباط صرفاً به آنچه میگوییم ربطی ندارد؛ ارتباط یعنی چه نیتی داریم و سخنمان را چگونه به زبان میآوریم.»
سوفر با بیانی واضح تمرینهایی ارائه میکند که بهکمک آنها افکار، دریافتها و احساساتمان را بشناسیم و درک کنیم. همچنین توضیح میدهد که این عوامل چگونه، غالباً ناخودآگاه، بر سخنان ما و انگیزههایمان تأثیر میگذارند. اگر از این مسائل غافل شویم، اغلب اوقات در دام شرطیشدگی اسیر میشویم و نمیتوانیم بهسمت آزادی درونی و پیوند بیشتر قدم برداریم.
این کتاب نقشهای دقیق و جامع برای تقویت ارتباط هوشمندانه است و یادآوریهای ارزندهاش در طول روز راهنمای شما هستند.
طبق یکی از شالودههای این کتاب، برقراری ارتباط، مانند هر هنر دیگری، نیازمند تمرین است. پس از کسب مهارتهای پایه میتوانیم کمکم با روشهای متنوعی فکر کنیم، حرف بزنیم و با دیگران به تعامل بپردازیم و با سخنانمان به هماهنگی و بینش بیشتری در زندگی دست یابیم.
خواندن کتاب حرف دلت را بزن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند در نحوهٔ تعامل خود با دیگران تغییرات بزرگ ایجاد کنند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب حرف دلت را بزن
«وقتی پا به این جهان میگذاریم، حساس و کاملاً وابستهایم و مستعد یادگیری زبان. از همان لحظهای که متولد میشویم، ارتباط در مرکز زندگیمان قرار میگیرد.
نوزاد انسان وقتی زاده میشود این توانایی ذاتی را دارد که هریک از هفتهزار زبان دنیا را فرابگیرد. هرچند در هفتهها و ماههای اول برای مخابرهٔ نیازهایش به دیگران فقط دو ابزار در اختیار دارد: گریه و خنده. پس از آن مغز ما رشد میکند و نورونهای آن قابلیت پیدا میکنند که ضربآهنگ، صدا، آهنگ و وسعت صدای زبان طبیعی را تشخیص دهند. ما در همان دوران کودکی زبان را بهسرعت فرامیگیریم؛ حالا هر زبانی که شرایط (یا تقدیر) سر راهمان قرار دهد.
همراه با فراگیری این نظام که شامل آواها، کلمات و دستورزبان است، یاد میگیریم چطور احساساتمان را بروز دهیم و چطور نیازهایمان را مطرح کنیم و راههای رسیدن به خواستههایمان را میآموزیم. درنهایت، اگر همهچیز خوب پیش برود، خواندن را میآموزیم و از نشانههای اجتماعی پیچیدهتر استفاده میکنیم؛ یعنی استعاره، اصطلاح و شوخی را یاد میگیریم. ما همهٔ این کارها را از طریق شنیدن، پرسیدن، مشاهده و تکرار میآموزیم.
وقتی با زبان به عضویت خانوادهٔ انسان درمیآییم، طبیعتاً تمام الگوهای ارتباطیای را که جزئی از خانواده، گروه قومیتی، طبقهٔ اجتماعی، جنسیت، جامعه و فرهنگ غالب ما هستند یاد میگیریم. برخی از ما میآموزیم که برای ابراز نیازهایمان فضای امنی در اختیار نداریم؛ برای همین سعی میکنیم با مراقبت از دیگران، زمینهٔ مراقبت از خودمان را فراهم بیاوریم. برخی از ما میآموزیم که با زور به خواستههایمان برسیم، برای همین نظرمان را با جسارت ابراز میکنیم و سعی میکنیم از همه قویتر یا باهوشتر جلوه کنیم. برخی میآموزیم که جامعه به نیازهایمان بهایی نمیدهد؛ بنابراین سنگدل میشویم و با بخش حساس وجودمان قطع ارتباط میکنیم. گاهی اوقات هم ممکن است متوجه شویم زمینهای فراهم شده تا نیازهایمان را ابراز کنیم و درعینحال پیوندمان با دیگران را هم حفظ کنیم و به این طریق به حلوفصل امور بپردازیم.»
حجم
۴۶۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه
حجم
۴۶۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه