کتاب فاکنر در دانشگاه
معرفی کتاب فاکنر در دانشگاه
کتاب فاکنر در دانشگاه نوشتهٔ فردریک ال. گوین و جوزف ال. بلاتنر و ترجمهٔ احد علیقلیان است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. این کتاب با مقدمهٔ داگلاس دی آغاز میشود.
درباره کتاب فاکنر در دانشگاه
در سالهای ۱۹۵۷ و ۱۹۵۸ فاکنر به مدت دو ترم نویسندهٔ مقیم در دانشگاه ویرجینیا بود. در این مدت چندین جلسهٔ پرسشوپاسخ با دانشجویان برگزار کرد. گفتوگوها بسیار جالب است و پاسخهای فاکنر دیدگاههای شخصی او را نمایان میکند که در هیچ کتابی یکجا نیامده است. از معنی کلمات و عبارات مبهم و قابل تفسیر در رمانها و داستانهای کوتاه فاکنر تا شخصیتها و عنوان کتابها و اشارات و تلمیحات و نمادها، نقش نویسنده در جامعهٔ مدرن، و شعر و شاعری، نظریهٔ ادبی، نژادپرستی و سیاست و فرهنگ و نقد ادبی و ادیبان و منتقدان، و منابع الهام نویسنده و کتابهایی که خوانده و نویسندگانی که بر او تأثیر گذاشتهاند و بسیاری مطالب دیگر که بسیار خواندنی است.
در این کتاب با آرای فاکنر دربارهٔ نویسندگان معاصرش مانند همینگوی، شروود اندرسن، جان دوس پاسوس و ارسکین کالدول و نیز شاعران معاصر آشنا میشویم. از جمله نکات جالب نوع کتابهایی که فاکنر خوانده و عادات او در کتابخوانی است. فاکنر میگوید که عهد عتیق، برادران کارامازوف، مادام بوواری و موبی دیک و بیشتر آثار دیکنز و بالزاک را هر سال میخواند و هر بار چیزهای تازهای در آنها مییابد و از آنها الهام میگیرد.
خواندن کتاب فاکنر در دانشگاه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند با دیدگاههای فاکنر درخصوص ادبیات، داستاننویسی و نقد ادبی آشنا شوند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فاکنر در دانشگاه
«پرسش: یک سگ کوچک [فایس] نقشی فرعی در «بود» بازی میکند و بهگمانم در چند داستان دیگر شما. خوب، آیا این سگ کوچک فقط یک سگ دورگه است یا یک سگ دورگهٔ غیرعادی که ممکن است شما آن را با چیزهای بدوی برابر بدانید؟
پاسخ: در زبان میسیسیپی ما معمولاً به هر سگ کوچکی گفته میشود ــ زمانی روباه یا تریر موشگیر بود که با سگ شکاری و سگ پرندهگیر و هرچی آمیزش کرده، اما در ناحیهٔ ما به هر سگ کوچکی فایس گفته میشود.
پرسش: آیا میتوانیم آن را نمایندهٔ چیزهای بدوی مثل خرس و جنگل بدانیم؟
پاسخ: نه، این سگ بهنحوی نقطهٔ مقابل خرس است. خرس نمایندهٔ چیزهای بدوی منسوخ بود. فایس نشان موجودی است که با محیط سازگار شده و شاید بگویید هنوز هم در رأس آن است. این سگ بهجای چسبیدن به زاد و ولد خودش و تبدیل شدن به یک موجود رو بهزوال منحط با نژاد خوبی که انتخاب کرده آمیزش کرده است. و بسیار باهوش و بسیار شجاع است. همهچیز بهزیان اندازهٔ اوست. اما هرگز ندیدم که یک فایس خودش را بهبزرگی هر چیز دیگری که دیده، حتی یک خرس، نداند.
پرسش: آقای فاکنر، این آدمها ــ آقای هیوبرت و ــ در چه طبقهای جا میگیرند؟
پاسخ: در آن زمان آنها اشراف محلی میسیسیپی بودند. آنجا همچنان سرحد بود. در نچیز آنها اثاث منزل زیبای امپراتوری داشتند ــ مردم پولشان را خرج اشیاء هنری و وسایل و لباسهای زیبا که از اروپا میآمد میکردند. در آن سرزمین این آدمها اشراف بودند اما همچنان مرزنشین بودند، هنوز هم بهنحوی مردان قدبلند با تفنگ دراز بودند. حتی شکوه آنها کمی شلختهوار بود و تظاهر به زندگی مانند دوکها و شاهزادهها میکردند اما زندگیشان با آدمهایی که در کلبهای با کف گلی زندگی میکردند تفاوت چندانی نداشت. نه، آنها نمایندهٔ اشراف بودند، ثروتمند بودند، مردان قدرت، صاحبان برده.»
حجم
۳۱۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۳۱۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه