دانلود و خرید کتاب پاییز در راهرو هادی منوری
تصویر جلد کتاب پاییز در راهرو

کتاب پاییز در راهرو

نویسنده:هادی منوری
امتیاز:
۳.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پاییز در راهرو

کتاب پاییز در راهرو نوشتهٔ هادی منوری است که انتشارات سپیده‌باوران آن را منتشر کرده است. این کتاب دربردارنده‌ٔ گزیده‌ای از سروده‌های هادی منوری، در قالب‌ شعر نو است.

دربارهٔ کتاب پاییز در راهرو

هادی منوری در این اثر شعرهایش را برای مادری که از دست داده می‌سراید و هویت شعرهایش فقدان مادر است. هر شعر در هر صفحه دارای استقلال اما هم‌زمان دارای به‌هم‌‌پیوستگی‌اند و نوعی تنوع در عین وحدت قابل مشاهده است.

شاعر بر موضوعی متمرکز است که به آن تعلق عاطفی و اجتماعی دارد و از زوایای گوناگونی به یک پدیده نظر دارد.

این تعلق به گونه‌ای است که انگار در تمامی زندگی شاعر حضور و بروز دارد.

هادی منوری در کتاب پاییز در راهرو توانمندی خود را در نگریستن چندجانبه به یک موضوع را نشان داده است. او به زیبایی رابطهٔ عاطفی مادر و فرزند را به نمایش می‌گذارد.

این مجموعهٔ شعر مملو از عواطف عمیق است.

دربارهٔ هادی منوری

هادی منوری در سال ۱۳۴۴ در مشهد به دنیا آمد. وی دارای مدرک دکتری رشتهٔ داروسازی است و هم‌اکنون شاعر، نویسنده و پژوهشگر است. اغلب آثار او در زمینه‌های نثر ادبی، سفرنامه، شعر و پژوهش‌های ادبی است.

هادی منوری از شاعران مشهور خراسان است و سه دهه تجربه‌ٔ شاعری و فعالیت اجرایی در در زمینهٔ شعر دارد. او بیشتر اشعارش را در قالب کهن می‌کند اما مجموعهٔ شعر پاییز در راهرو در قالب شعر سپید است.

او تاکنون دبیری جشنواره‌های گوناگونی مثل ۴ دوره جشنوارهٔ بین‌المللی انتخاب کتاب سال رضوی، ۳ دوره جشنوارهٔ شعر دفاع مقدس، ۲ دوره افتتاحیه جشنوارهٔ بین‌المللی شعر فجر، ۴ دوره جشنوارهٔ شعر رضوی، جشنواره‌های فاطمی، علوی، علمدار و... را نیز بر عهده داشته است.

خواندن کتاب پاییز در راهرو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ علاقه‌مندان به شعر نو پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب پاییز در راهرو

«پدرم می گفت: تو شاعری 

و خانه پر میشد از پری های مهربان.

سپیده که سر زد 

این کتاب مال تو شده بود

 تو که از همه افسانه ها بزرگ‌تری

 و در رگ های کلمات جریان داری

 آنقدر حرارت لب‌هایت سرخ است

 که هیچ اناری در پاییز فراموشت نمی کند.


صدایت را فراوان نکن

 دلم را نلرزان

 می ترسم آوار شوم بر دست‌هایت.

به من نگاه کن با بغضی که از پیراهنم آویزان است

 می‌خواهم از رگ‌هایم بیشتر فریاد بزنی

 و از دکمه آخر پیراهنم 

بیرون بریزی.


دختر شاه پریان همسایه ماست

 و صبح ها باغچه را آب می‌دهد

 و هر روز یک استکان چای برایم می‌آورد

 با دارچین فراوان. 

چشم های عسلی‌اش

 زنبورها را گمراه می کند. 

او مرا دوست دارد 

و نامم را به حروف ابجد می‌داند.

فراوان باش

 در جشن دانه‌های گندم

 قحطی که از مصر بگذرد،

 تمام آبهای جهان تبخیر می شود

 و هفت گاو نر مزارع را شخم می زنند

 تا کلمات ممنوعه بروید.


باید نفس کشید

حتی اگر تمام درخت‌ها را بریده باشند

باید نفس کشید حتی اگر گلویت را...

من می مانم و شعر می گویم

با پیراهنی که تو را پوشیده

با هوایی که

از ریه‌های تو بیرون می‌آید و

عطر گیاهی که سه‌شنبه‌های تنت را پررنگ می‌کند.»

خصلتِ پاییز
۱۴۰۲/۱۱/۲۶

خیلی اصطلاحات زیبایی توش به کار رفته بود،دوسش داشتم😍❤️

می‌خواهم نامم را با حروف دیگری بنویسم شاید چاپخانه‌ها اندوهم را منتشر کنند.
یك رهگذر
اسمت را اگر بر برگ‌ها بنویسم تکثیر می‌شوی و رازِ با تو بودنم فاش خواهد شد.
یك رهگذر
همه دروغ می‌گویند حتی کبوتران چاهی بغداد شاعران سرزمین حلب و بادهایی که از دوردست می‌آیند. همه دروغ می‌گویند حتی من که دوستت دارم.
یك رهگذر
می‌گذرد سخت می‌گذرد شب‌های تنهایی. تنهایی سخت می‌گذرد من اما یکی از همین شب‌ها ماه را بغل می‌کنم و صورتم گل می‌اندازد. تو زیبا می‌شوی آنقدرکه زغال نارنج‌ها گر بگیرد.
یك رهگذر
مادرم پژمرده می‌شود چون آفتاب بعدازظهر و بچه‌ها احساس می‌کنند خورشید که نباشد تکلیف پیاده‌روها را چه کسی روشن می‌کند؟
یك رهگذر
کدام سنگ قبر اسم مرا در خود می‌پیچد؟ این جمعیت کبود میراث کدام طایفه را زار می‌زند؟ مادرم آرام نگاه می‌کند و زیر لب می‌گوید این مرگ چقدر هیمنه دارد!
یك رهگذر
من هرگز نمی‌میرم اما غم موریانه‌ای است که چشم‌هایم را خوب می‌شناسد.
یك رهگذر
حالا چون آفتابی بی‌رمق لای دره‌های خمیده گم شده‌ام. من شهابی به زمین خورده‌ام چه کسی مرا پیدا خواهد کرد؟
یك رهگذر

حجم

۵۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۵۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۱۲,۰۰۰
تومان