کتاب روزبهان بقلی
معرفی کتاب روزبهان بقلی
کتاب روزبهان بقلی نوشتهٔ کارل ارنست و ترجمهٔ مجدالدین کیوانی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعهٔ تصوف و عرفان؛ عرفان و شطح اولیاء در تصوف اسلامیِ نشر مرکز محسوب میشود.
درباره کتاب روزبهان بقلی
روزبهان بقلی از شخصیـتهای اصلی و برجستـهٔ تصـوف ایـرانی است که تا چندی پیش از شهرتـی در آن حد که سـزاوار اوست برخوردار نبود و شاید یکی از دلایل این امر دشواری و دیریابی نوشتههایش و بیان بیش از حد استعاری و انتزاعـی او بوده است. با این همـه، برخـی از بدیعترین و خارقالعادهترین اندیشهها و تصورهای عرفانی را در مصنفات این عارف عشقبازِ جمالپرستِ رؤیاپرور میتـوان یافـت که طریق وصـول به کمال معنـوی را در عشـق و زیبـاپرستی میجسـت و آثار صوفیانـهاش جهانی پررمز و راز و خیـالانگیز و صحنههایـی سخت تخیلـی و رؤیاآمیز ترسیم میکنند که تصورش برای ذهن آدمی ناممکن مینماید.
گـرچـه روزبهـان در مقـام عارفـی استثنـایی، بنیـانگذار یک طـریقت، شخصیتی متنفّذ و معروف، و مؤلف کتـب و رسـالات متعـدد در تفسیـر و فقه و اصول محل اعتنا اسـت اما آنچـه بیـشتـر درخور توجه و تحقیق اسـت عـالَـم درونـی او، جـهـان انـدیـشـه و ذهـنیـت او، و «رؤیتهـا» و مکاشفههایی است که سراسر عمر وی مشحون آنهـا است و این کتاب نیز به همهٔ این جنبهها، به ویژه تشریح و تحلیل علمـی و روانشنـاختی تجربههای شهودی و باطنی این شخصیت شگفتانگیز، پرداخته است.
نوشتهٔ کارل اِرنْسْت، استاد مطالعات دینی در دانشگاه کارولینای شمالی که در معرفی ابومحمد روزبهان بقْلی فسائی، معروف به شیخ شَطّاح یا شطاحِ فارس، یکی از عرفای سترگ ایرانی، تألیف کرده است. گرچه روزبهان در زمان حیات خود و تا یکی دو سده پس از وفاتش در شیراز، شهرتی و اعتباری فراگیر داشته، تدریجاً در غبار گمنامی فرو رفته، به قسمی که در قرون اخیر جز در حلقههای خواص، همهجا در ایران ناشناخته مانده است، و هرجا که سخن از عارف و عرفان در میان است کمتر اشارهای به نام وی میرود. در تاریخ ایران کمبریج و تاریخهایی که یان ریپکا و هرمان اِتِه درباره ادبیات فارسی نوشتهاند هیچ ذکری از روزبهان نشده، و استاد ذبیحالله صفا نیز فقط در یک مورد اشاره گذرایی به او و تفسیر عرائس البیان او کرده است. در کتاب روزبهان بقلی به پارهای از علل گمنام ماندن نسبی شیخِ شطّاح اشاره شده است.
گرچه روزبهان در مقام عارفی استثنایی، بنیانگذار طریقت روزبهانیه، شخصیتی متنفّذ و مورد توجه در عهد خود، و مؤلف کتب و رسالات متعدد در تفسیر، فقه، اصول و تصوف محّل اعتناست، امّا عالَم درونی اوست که بیشتر در خور توجه و تحقیق و شناسائی است. شناخت زندگی ظاهری، مسندداری و ارشاد، ارتباطات خانوادگی و اجتماعی، و سرنوشت طریقت روزبهانیه پس از درگذشتِ بنیانگذار آن، مشکل چندانی ندارد. آنچه تحقیق و تحلیل علمی و روانشناختی میطلبد جهان اندیشهها و ذهنیات اوست. برجستهترین جنبه حیات روحی روزبهان، «رؤیتها» و مکاشفههای اوست که زندگی او را در سرتاسر عمر پر کرده است. دنیای روزبهان دنیای مکاشفهها و صحنههایی روحانی است که وی در اوقات مختلفِ غالب روزها و شبهای عمر دیده است.
نویسندهٔ کتاب روزبهان بقلی، مقداری از زندگی ملموس و مشهود روزبهان و سوابق و لواحق زندگی خانوادگی او را شرح داده، امّا عمده عنایت او به زندگی باطنی و روحی این مردِ شگفتانگیز بوده است. این جنبه از زندگی روزبهان بیشتر در کشفالاسرار او به تصویر کشیده شده است.
چون مقدار زیادی از ناشناخته ماندن روزبهان ــ خصوصاً اندیشههای عرفانی وی ـ بر اکثریت فارسی زبانانِ کتاب خوان، به سبب فقدان یا قلّتِ کتب و رسالاتی به فارسی درباره جهات فکری او بوده است، اثر تحلیلی و روشنگرانه آقای ارنست را باید گام مبارکی دانست در جهت پر کردن بخشی از این جای خالی.
خواندن کتاب روزبهان بقلی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران عرفان اسلامی، زبان و ادبیات فارسی و همچنین دوستداران عارف بزرگ، روزبهان بقلی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب روزبهان بقلی
«داستان معمول زندگی روزبهان بقلی در شماری گزارشهای زندگینامهای محفوظ مانده است. دراینجا میخواهم صرفاً خلاصهای از آن گزارشها را عرضه کنم، و در هر مورد منبع اطلاعات خود را ذکر نمایم و نشان دهم که در کجا نوشتههای خود شیخ مؤید یا ناقضِ اطلاعات نویسندگان متأخرتر است، زیرا این تفاوتها بعداً مورد بررسی و مطالعه قرار خواهد گرفت.
زندگی روزبهان در دورانی که مارشال هاجْسن آنرا «دوره وسطای متقدمِ» تاریخ اسلام میخواند، در ایران رخ داد. خلافت عباسی در بغداد پس از نیمه سده چهارم/دهم، به سرعت سقوط کرد. امواج تازهای از اتحادیههای چادرنشینان صحاری آسیای مرکزی به شهرهای متمدن ایران و عراق سرازیر شدند. ترکان سلجوقی مسلمان شدند و به زودی به حمایت خلفای سنّی مذهب شتافتند و با علمای دین و صوفیان درِ اتحاد و اتفاق زدند. آنان سلطه خود را بر ایران تثبیت کردند، و به خطّهای دست انداختند که سالها بعد در ۱۰۴۹/۴۴۱-۱۰۵۰، روزبهان در آن زاده شد. شیراز، مدفن روزبهان، پایتخت سلغریان، یکی از چند سلسله نیمه مستقل اتابکان، شد. اتابکان نایبانِ اسمی پادشاهان سلجوقی بودند که نخست به عنوان مُقطَعان خراجگزار سلاجقه، سپس خوارزمشاهان، و سرانجام مغولان، قدرت واقعی یافتند. سلغریان به مدت ۱۲۰ سال، از ۱۱۴۸/۵۴۳ تا ۱۲۷۰/۶۶۸ که مغولان بالاخره مستقیماً بر فارس دست انداختند، استقلال خود را حفظ کردند. آشوبهای سیاسی و رقابت بر سرِ قدرتْ آن دوران را به روزگاری متلاطم تبدیل کرد، گرچه سالهای آرامشی نیز وجود داشت.
تقریباً همه زندگینامهنویسان اتفاق نظر دارند که روزبهان بقلی در ۱۱۲۸/۵۲۲ در شهر پَسا (در عربی، فسا) دیده به جهان گشود. تنها مخالفِ این تاریخ ماسینیون است که ۳۶/۵۳۰-۱۱۳۵ را پیشنهاد میکند. به شهادتِ خودِ روزبهان، که در فصل بعد تماماً گزارش خواهد شد، وی در خانوادهای دیلمیالاصل به دنیا آمد و کودکی او در میان مردمی که فاقد هر احساس دینی بودند سپری شد. او از تجربههای روحانی که در سنین سه، هفت، و پانزده برایش حاصل شده بود یاد میکند، امّا فقط این آخرین را به عنوان «کشف» حقیقی به شمار میآورد. چنان رویدادی باید در ۴۳/۵۳۷-۱۱۴۲ رخ داده باشد. در یکی از زندگینامهها گفته میشود که نخستین کشف او در سنّ بیست و پنج اتفاق افتاده است. بنابراین باید در ۱۱۵۲/۵۴۷-۱۱۵۳ بوده باشد، اگرچه بیست و پنج به راحتی میتواند خطای نُسّاخ باشد که به جای پانزده نوشته شده است. به هرحال، روزبهان دکه سبزی فروشی، دَخل، و موجودی دکان خود را رها کرد، و به مدت یک سال و نیم (یا، طبق گزارشی متأخرتر، شش و نیم سال) در بیابان سرگردان گشت. آنگاه حدود ۹-۴/۵۳۸-۱۱۴۳ (یا، به گفته ماسینیون، در ۹-۴/۵۴۸-۱۱۵۳)، روزبهان به جمع صوفیان پیوست، آنان را خدمت کرد، انضباط آنها را فرا گرفت، و قرآن را مطالعه و حفظ کرد. اینکه او کجا اقامت کرد یا برای چه مدتی، ما نمیدانیم، امّا گزارش میدهد که یکی از رؤیتهای آغازین خود را بر بام رباطی تجربه کرد. ماسینیون به تبعیت از گزارشهای متأخرتر، معتقد است که روزبهان با رِباط خانواده بنو سالبه در شیراز در ارتباط بود؛ او در آنجا احتمالاً به کتابخانهای غنی دسترسی داشت که شامل تألیفات حلّاج بود. روزبهان آنگاه به پَسا بازگشت و مرید شیخ جمالالدین ابیالوفاء بن خلیل الفسائی شد؛ جمالالدین شخصیتی است که چیزی غیر از گزارش روزبهان درباره او نمیدانیم. معذلک، این جمالالدین تنها معاصری است که روزبهان (به غیر از پسر خودش) در زندگی نامه خود نوشت خویش از او نام میبرد.»
حجم
۶۴۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۶۴۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه