کتاب علم اخلاق یا حکمت عملی
معرفی کتاب علم اخلاق یا حکمت عملی
کتاب علم اخلاق یا حکمت عملی نوشتهٔ محمدعلی بامداد و حاصل گردآوری «محمود بامداد» است. نشر سنجاق این کتاب را بهصورت الکترونیک منتشر کرده است.
درباره کتاب علم اخلاق یا حکمت عملی
کتاب علم اخلاق یا حکمت عملی که آن را یکی از ارزشمندترین آثار ادب ایران دانستهاند، در سال ۱۳۳۸ جایزهٔ کتاب سال سلطنتی را دریافت کرد. این کتاب به موضوعاتی همچون وجدان و ایثار و حق و تکلیف و آرمان و هدف و جبر و اختیار و خلق و اخلاق و... پرداخته است. با مطالعهٔ این اثر نظرات محمدعلی بامداد در باب محیط اجتماعی، هوی و هوس و اراده و عادت و غریزه و روح و قلب و... را درخواهید یافت. این نویسنده علم اخلاق را علم زندگانی دانسته؛ ازاینرو کوشیده است از این پنجره به بررسی نوع بشر بپردازد. با او همراه شوید.
نشر سنجاق زیرمجموعهٔ «طاقچه» برای ناشر - مؤلفان است. نشر سنجاق از صفر تا صد انتشار کتاب کنار مؤلفان و مترجمان است و آنها را با ارائهٔ باکیفیت تمام خدمات لازم، پشتیبانی و همراهی میکند. این نشر سفارش انتشار کتاب و اثر در هر حوزهای (داستان و رمان، کتابهای علمی، کتاب شعر، تبدیل پایاننامه به کتاب و…) را میپذیرد. کتابها با این انتشارات، منتشر میشوند، میتوانند بهدست میلیونها مخاطب برسند و نویسنده میتواند با فروش کتابش درآمدی ماهانه کسب کند. این انتشارات برای افرادی است که میخواهند کتاب جدیدی منتشر کنند و برای افرادی است که پیش از این، کتابی منتشر کردهاند و اکنون میخواهند نسخهٔ الکترونیکی آن را منتشر کنند.
خواندن کتاب علم اخلاق یا حکمت عملی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
درباره محمدعلی بامداد
محمدعلی بامداد (فرزند «رفیعالممالک») در سال ۱۲۶۳ خورشیدی در مشهد به دنیا آمد و در سال ۱۳۳۰ در تهران درگذشت. او اندیشمند، قاضی، ادیب، روزنامهنگار و نمایندهٔ مجلس شورای ملی در دوران پهلوی بود. تحصیلات مقدماتی و سطوح را در خراسان به پایان رساند. برای استفاده از محضر «آخوند خراسانی» در درس خارج، بهقصد مهاجرت به نجف، به تهران آمد، اما ازآنجاکه ورود او به تهران همزمان با افتتاح مجلس شورای ملی و سلطنت محمدعلیشاه قاجار و آغاز تحول حکومت استبدادی به مشروطیت بود، به مشروطهخواهان پیوست و در تهران ماندگار شد. از طرف مردم بهنمایندگی انجمن شهر و سپس به ریاست شهرداری مشهد انتخاب شد. این مشغولیت با طغیان محمدعلیشاه مصادف و به امر شاه معزول و محکوم به اعدام شد، اما با تحمل مشقات فراوان خود را به تهران رساند و به آزادیخواهان مرکز ملحق شد و مورد توجه و علاقه و اطمینان آنها قرار گرفت. بهدرخواست آزادیخواهان، مأموریت خطیری به او محول شد تا به اصفهان عزیمت کند و اسباب همکاری بختیاریها را با مشروطهطلبان تهران فراهم کند. با تلاش بسیار موفق شد که حسن تدبیر این مهم را مدیریت کند و مدتی با بختیاریها در اصفهان به سر برد.
محمدعلی بامداد ابتدا نویسنده و سردبیر روزنامههایی از قبیل «آفتاب» و «شورا» بود؛ تا اینکه در اوایل جنگ جهانی اول به تأسیس روزنامهٔ «بامداد روشن» اقدام و در آن حملاتی سخت به متجاوزین به خاک ایران و قرارداد ۱۹۱۹ وثوقالدوله کرد. نشریه بهدستور وثوقالدوله تعطیل و محمدعلی بامداد به کاشان تبعید شد. در مراجعت از کاشان و انتشار مجدد روزنامه، پس از سقوط وثوقالدوله و خروجش از ایران و روشنشدن اوضاع سیاسی، به اصرار دوستانش که در کابینهٔ سپهدار رشتی عضویت داشتند به خدمت وزارت فرهنگ درآمد. او را به ریاست ادارهٔ معارف انتخاب کردند. سپهدار بهاحتمال قصد کودتا با سالار جنگ و همراهی میرزا کوچک خان، بامداد را مورد بیمهری قرار داده و روانهٔ زندان کرد؛ سپس با کمک «سید ضیاءالدین» از زندان خلاصی پیدا کرد ولی از پذیرفتن همکاری با سید ضیا امتناع ورزید. در سال ۱۳۰۳ خورشیدی رئیس ادارهٔ فرهنگ و اوقاف فارس شد. زندگی سیاسی او مدتها ادامه یافت. محمدعلی بامداد مسلط به دو زبان فرانسه و عربی و از فضلا و ادبای ایران بود. او در حافظشناسی و تسلط به شناخت افکار حافظ در ردیف حافظشناسان بزرگ ایران جای داشته است. برخی از آثار مکتوب او عبارتند از «حکمت عملی یا علم اخلاق» (در دو جلد)، «حافظشناسی یا الهامات خواجه» و «ادب چیست و ادیب کیست؟».
بخشی از کتاب علم اخلاق یا حکمت عملی
«اراده چیست؟
اراده تصمیمی است بر انجام عمل یعنی حالت روحیهایست که برای اقدام و اجرای مراد، انتظاری ندارد، عمل اجرا شده، عمل ارادی نامیده میشود.
توضیح: کارگاه مغز همواره گرم فعالیت است و تصوّراتی بدوی و بوسیله حواس یا در نتیجه تتابع افکار از خاطر میگذرند ولی آنچه از خاطر خطور کرد و تصوّر شد مورد توجّه و اهمیت نیست. بلکه بپارهای از آن تصوّرات اهمیت داده میشود. همینکه بتصوّر و خاطری اهمیت داد همانجا وقفه کرده و شروع به سنجش مینماید.
سهولت و اشکال حصول مراد، یا محال و ممکن بودن آن، سود و زیان مترتّب بر مقصود و چگونگی تهیه وسائل انجام را در نظر آورده و بعد از موازنه، قضاوت و تشخیص کامل مقدّمات حالت تصمیم حاصل میشود و چنانچه در هریک از این مقدّمات و مراحل طرف نفی، غالب گردد تصمیم حاصل نخواهد شد. مثلاً فکر میکنید که وقت فراقت یا روز تعطیل را چگونه بگذرانید؟ اینجا تصوّراتی پیش میآید از رفتن بخارج مثلاً یا منزل دوستان، یا تفرّجگاههای شهر، یا ماندن در منزل و سرگرم شدن با کارهای منزلی، یا کتاب خواندن و غیره، مقایسه و سنجش مابین این متصوّرات شروع میشود و هرگاه یکی از آنها بر دیگران ترجیح یافت و از تمام جهات خوشآیند شد بر انجام آن تصمیم اتخاذ و بلافاصله لباس عمل برخود میپوشد، وگرنه از منزل خارج نمیشوید. اساساً معنی اراده این است و هر توجّه یا قصد یا خواستی را اراده نباید گفت.
غیر از حرکات انعکاسی مانند برهم زدن پلکها مثلاً در مواجهه چشم با شعاع خیرهکننده یا در مواقع مواجههٔ خطر دستها را حائل قرار دادن یا افعال عبثی مانند بازی کردن با تسبیح، ریش، سبیل و غیره که یکی ناشی از غریزهٔ حبّ بقا و دیگری از غریزهٔ تفریح است، بقیه اعمال بشری مستقیم یا غیرمستقیم ارادی هستند و اعمال معمولی و عادی که اوقات ما را مشغول کرده و بقدری سریع انجام میگیرند که تصوّر میشود اراده را در آنها دخالتی نیست همه ارادی میباشند، منتهی از روی اراده استمراری که فعل ارادی از کثرت تکرار، تمکّن یافته و عادت شده است بدلیل اینکه همین اعمال عادی هرگاه بمانعی برخورد فوراً قضاوت و سنجش و جدال درونی شروع و بالاخره بر ترجیح یک طرف تصمیم گرفته میشود. مثلاً شما هر روز صبح بوقت معین از خوابگاه برخاسته و بعد از شست و شوی و تناول چاشتی برای انجام وظیفه از خانه خارج میشوید، لکن در یکروز زمستان که سرما شدید و برف و باد سخت باشد تصور مشقت خروج از منزل در نفس انتباهی تولید میکند که امروز در منزل بمانید. از طرفی هم عاطفه وظیفهشناسی به مبارزه این تصوّر تازه؛ برخاسته جدال و قضاوت در نفی و اثبات آغاز میشود تا یکی از آندو فکر غالب و دیگر مغلوب گشته نوبت به تصمیم برسد. اینجا قوّت و ضعف روحیه تمام تأثیر دارد که انسان را بطرف انجام وظیفه سوق داده یا به تنبلی و استراحت بکشاند. آری انسان در پیمودن مراحل حیات یا حوادث سخت و صعب مواجه است و حتّی با پیشآمدهای مابین مرگ و حیات طبیعی، یا مرگ و حیات شرافتی و همین دوراهیها محک بزرگی و کوچکی ضعف و قوّت اشخاص است. تربیت یعنی پرورش روحیه برای همین است که شخص در مقابل هر پیشآمد ناملایمی تسلیم نشود و با ارادهٔ نیرومند بر مشکلات فایق آید. اگر این دوراهیهای مشکل و خطرناک نبود گوهر اشخاص و نیروی اراده بزرگان چگونه تشخیص داده میشد.
متنبی چه خوب گفته:
«لَولا اَلمَشَّقةُ سادَ الناسُ کُلُهُمْ
اَلْجُودُ یُعْدِمُ وَ الْاِقدامُ قَتّالُ»»
حجم
۵۲۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۳۷
تعداد صفحهها
۵۴۷ صفحه
حجم
۵۲۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۳۷
تعداد صفحهها
۵۴۷ صفحه