کتاب عذاب دوست داشتن
معرفی کتاب عذاب دوست داشتن
کتاب عذاب دوست داشتن مجموعهشعری از عبدالجبار کاکایی است و انتشارات کتاب نیستان آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب عذاب دوست داشتن
عبدالجبار کاکایی از شاعران و ترانهسرایان بنام و حرفهای این روزهای ایران است. او برای بسیاری از خوانندههای مطرح ایرانی ترانه سروده و اغلب ترانههای او را مردم از بر هستند؛ بدون اینکه بدانند شاعر آنها چه کسی است. کتاب عذاب دوست داشتن مجموعهای از ترانههای او برای خوانندگان مطرح است. رضا صادقی، علی لهراسبی، محمد اصفهانی، محسن یگانه، فریدون آسرایی، نیما مسیحا و مانی رهنما چند تن از این خوانندگان هستند.
شعر یکی از راههای انتقال احساسات است. شاعر برای بیان حقیقت احساسات و عواطفش به زبانی نیاز دارد که او را از سردی مکالمه روزمره دور کند و بتواند با آن خیالش را معنا کند و شعر همین زبان است. با شعر از زندگی ماشینی و شلوغ روزمره فاصله میگیرید و گمشده وجودتان را پیدا میکنید. این احساس گمشده عشق، دلتنگی، دوری و تنهایی و چیزهای دیگری است که قرنها شاعران در شعرشان بازگو کردهاند.
شعر معاصر در بند وزن و قافیه نیست و زبان انسان معاصر است. انسان معاصری که احساساتش را فراموش کرده است و به زمانی برای استراحت روحش نیاز دارد. شاعر در این کتاب با احساسات خالصش شما را از زندگی روزمره دور میکند و کمک میکند خودتان را بهتر بشناسید. این کتاب زبانی روان و ساده دارد و آیینهای از طبیعتی است که شاید بشر امروز فرصت نداشته باشد با آن خلوت کند. نویسنده به زبان فارسی مسلط است و از این توانایی برای درک حس مشترک انسانی استفاده کرده است.
خواندن کتاب عذاب دوست داشتن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ترانههای معاصر فارسی پیشنهاد میکنیم.
درباره عبدالجبار کاکایی
عبدالجبار کاکایی ۱۵ شهریور ۱۳۴۲ در ایلام به دنیا آمد. او شاعر و ترانهسرای ایرانی است. کاکایی شاعر بسیاری از تیتراژهای سریالهای تلویزیونی است. او همان ابتدای تولد به همراه خانواده در عراق سکونت گزید و هنگامی که یک سال و نیم بیشتر به ایران بازگشت. کاکایی دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در زادگاه خود گذراند و در سال ۱۳۶۰ دیپلم اقتصاد گرفت. در سال ۱۳۶۱ به تهران آمد و تحصیلات خود را تا مقطع کاردانی زبان و ادبیات فارسی در دانشسرای تربیت معلم ادامه داد. وی در سال ۱۳۶۴ وارد دانشگاه شهید بهشتی تهران شد و در سال ۱۳۶۸ مدرک کارشناسی زبان و ادبیات فارسی را دریافت کرد.
کاکایی به منظور ادامه تحصیل در سال ۱۳۷۱ به جمع دانشجویان دانشگاه آزاد مرکز تهران پیوست و در سال ۱۳۷۳ مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی را اخذ کرد. او در تهران سکونت گزید و کارمند رسمی وزارت آموزش و پرورش شد، اما فعالیتهای خود را بیشتر در زمینهٔ سرودن شعر، نقد و بررسی، اجرای برنامههای ادبی در صدا و سیما و فعالیت در مطبوعات متمرکز کرد.
علاقهٔ کاکایی بیشتر معطوف به قالبهای غزل و مثنوی است. از کاکایی مقالات و نقدهای فراوانی پیرامون شعر این روزگار در مطبوعات درج شده است. او در برخی از همایشهای سراسری شعر که در سطح کشور برگزار میشود به عنوان دبیر، مدیر اجرایی و عضو هیئت علمی مسئولیت داشته است.
آثار او از این قرار هستند:
آوازهای واپسین، مجموعه شعر، همراه، ۱۳۶۹
مرثیهٔ روح، مجموعه شعر، حوزه هنری، ۱۳۶۹
سالهای تاکنون، مجموعه شعر، محراب اندیشه، ۱۳۷۲
حتی اگر آیینه باشی، مجموعه شعر، اهل قلم، ۱۳۷۵
نگاهی به شعر معاصر ایران، نقد و بررسی، عروج، ۱۳۷۶
گزیده ادبیات معاصر، شمارهٔ ۷، انتشارات نیستان، ۱۳۷۸
بررسی تطبیقی ادبیات پایداری جهان، نشر پالیزان، ۱۳۸۰
زنبیلی از ترانه، منتخب غزل، لوح زرین، ۱۳۸۱
فرصت نایاب، مجموعه شعر، انجمن شاعران ایران، ۱۳۸۵
با سکوت حرف میزنم نشر علم، ۱۳۸۹
هرچه هستم از تو دورم، رسانهٔ طلایی، ۱۳۸۶
باغ خیالی، نشر لوح زرین، ۱۳۸۸
با تو این ترانهها شنیدنی است، نشر فصل پنجم، ۱۳۹۰
بی چتر و بارانی، نشر شانی، ۱۳۹۱
حق با صدای توست، نشر تکا، ۱۳۸۷
بر شانههای باران، سی دی، ۱۳۸۶
بانوی آب، آلبوم آثار، ۱۳۹۱
از تو دورم آلبوم آثار ۱۳۸۷
دنیای بی آواز، نشر فصل پنجم، ۱۳۹۲
حبس سکوت، نشر فصل پنجم، ۱۳۹۱
تاوان کلمات، نیستان، ۱۳۹۴
عذاب دوست داشتن، نیستان، ۱۳۹۵
لاو هات، نیستان، ۱۳۹۵
حال من دست خودم نیست، فصل پنجم، ۱۳۹۶
بخشی از کتاب عذاب دوست داشتن
«آسمون بغضشُ خالی میکنه
آدمُ حالی به حالی میکنه
کوچهها رنگ زمستون میگیرن
شیشهها بخار و بارون میگیرن
آدما چتراشونُ وامیکنن
گریۀ ابرو تماشا میکنن
نمیخوان مثل درختا تر بشن
از دل قطرهها با خبر بشن
نمیخوان بیهوا خیس آب بشن
زیر بارون بمونن خراب بشن
اما تو چترتُ بستی کبوتر
زیر بارونا نشستی کبوتر
رفتی و سنگا شکستن بالتُ
اومدی هیچکی نپرسید حالتُ
بعضیها دشمنای خونی شدن
بعضیها غول بیابونی شدن
بعضیها میگن که بارون کدومه
بوی نم شُرشُر ناودون کدومه
آسمون تا بوده آفتابی بوده
مث روز اولش آبی بوده
دیدی آسمون خراب شد سر ما
غصه شد وصلۀ بال و پر ما
حالا تو سایه نشینی مث من
خوابای ابری میبینی مث من
چقد اینجا میخوری خون جگر
کبوتر عصاتُ بنداز و بپر
خواننده و آهنگساز: فریدون آسرایی
تنظیم: بهروز صفاریان
***
بمون با من، گل تشنه، ببین دل بستن آسونه
ولی دل کندن عاشق مث ِدل کندن از جونه
چراغ گریه روشن کن، شب دلشوره و رفتن
کنار این شب زخمی، بمون با من، بمون با من
ببین امشب به یاد تو، فقط از گریه میبارم
حلالم کن تو میدونی دل بی طاقتی دارم
تماشا کن صدایی که به دست بادها دادی
تماشا کن چراغی که به تاریکی فرستادی
میون رفتن و موندن، کنار تو گرفتارم
تن بی سر، سر بی تن نگو دست از تو بردارم
اگه بعد از تو میمونم، اگه بعد از تو میپوسم
خدا حافظ، خدا حافظ، تو رو با گریه میبوسم
خواننده: محمد اصفهانی
آهنگساز: آرمان موسی پور»
حجم
۵۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۲۵ صفحه
حجم
۵۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۲۵ صفحه