دانلود و خرید کتاب در جستجوی فرخنده علیرضا مجابی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب در جستجوی فرخنده اثر علیرضا مجابی

کتاب در جستجوی فرخنده

دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب در جستجوی فرخنده

کتاب الکترونیکی «در جستجوی فرخنده»نوشتهٔ علیرضا مجابی در روشنگران و مطالعات زنان چاپ شده است.

درباره کتاب در جستجوی فرخنده

موضوع رمان در جست‌وجوی فرخنده، دربارهٔ مصائب زنان و دختران افغان و ازجمله فرخنده ملک‌زاد، دختر جوان افغان است که به‌خاطر پاره‌کردن تعویظ و در‌افتادن با یکی از نمادهای خرافه در شهر کابل به ناحق مورد اتهام سوزاندن قرآن قرار می‌گیرد. به موازات این جریان، رمان به شرح ناملایمات زندگی فرخنده‌ای دیگر در مهاجرت می‌پردازد تا به مخاطب نشان بدهد که این بی‌عدالتی‌ها خاص قلمرو جغرافیایی نیست و مردان ستمگر و کشنده‌ٔ زنان، در هر قلمروی دیگری هم که حضور داشته باشند مسبب بروز فاجعه خواهند بود و به ستمگری و خشونت علیه زنان ادامه خواهند داد . فصول مختلف کتاب روایتی داستانی و گاه مستندوار از این تلاش بی‌سرانجام و نمادین در مهاجرت یا سرزمین مادری است.

کتاب در جستجوی فرخنده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به مطالعهٔ داستان‌هایی با موضوع تبعیض علیه زنان به‌ویژه در افغانستان پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب در جستجوی فرخنده

«فرخنده ناخودآگاه تصویر شیما در ذهنش ظاهر شد. ده سال جلوتر که بصورت تصادفی او را در تلویزیون دیده بود و هنوز از حسرت سد شکنی و بدعتش بیرون نیامده بود. حسرت خنده‌های شیرین و معصومانه‌ای که به خاطر تفاوت در پوشش و زر و زیپ و طرز گپ و گفت با جوانان در یک تلویزیون خصوصی برای همیشه خاموش شده بود، روزی که یکی از مجاهدین با اسلحه وارد منزل او شده و با طرح این استدلال که شیوهٔ لباس پوشیدن او در تلویزیون، دعوت او از مردان به هماغوشی است از او خواسته بود همراهش برود:

«تو مال من، راه بیفت.»

شیوا در مقابل زور دست به مقاومت زده و اظهار کرده بود، کار در تلویزیون شغل اوست و ارتباطی به دعوت از مردها ندارد و مهاجم فریب خورده با شلیک چند گلوله در پیشانی او از محل گریخته بود:

«مجاهد هر زنی ره هوس کنه، به‌دست میاره.»

فرخنده بیشتر طاقت نیاورد و زبان به تمسخر عایشه گشود:

«منظور شما چی هست؟ چی رقم جاسوسی... تو قدم‌های مه ره تعقیب می‌کنی؟!»

فرخنده درنگی کرد و پلک‌هایش را به هم زد:

«نالهٔ مادرشه شنیدی؟ هرکسی در اشتباه شدنه میتانه، هیچ‌کس صادق بودن ره نمی‌تانه. برت پیشنهاد میتم خود ره در مورد خانم‌ها مورد منازعه نسازی. قشر اناس هراس بسیار از بی‌عقلی ذکور دیته، هوسشان سر خانم‌ها بسیار خوش پیش می‌ره.»

عایشه باز به او چنگ و دندان نشان داد:

«سیل کو بری کی دل می‌سوزانه... مادر شیطان؟ به فایدهٔ تو نیست‌ای قبیل اشخاص ره قبول کنی، مه وظیفهٔ دینی خود ره بر دوش می‌کشم، از تو حساب خواهم پرسید...»

فرخنده بیشتر درنگی نکرد و از مدرسه بیرون زد. فایزه هم در تعقیب قدم‌های او از محفل درس خارج شد و یواشکی موبایلش را از کیف بیرون آورد:

«غم نبینی فرخنده جان، به دختر هوشیاری مثل تو حرفی ره متذکر نمی‌شوم. از مدرسه نگریز. من هم زیاد خوش نیستم، بعضی گپ‌ها ره از گردنم بیرون کردم. نگریز فرخنده جانم... دور هم باشیم، بهتره کمی هم در زندگی‌مان شیرینی باشه. خیلی حرفا ره گفتن نمی‌تانم.» »

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۳۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۲۷ صفحه

حجم

۱۳۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۲۷ صفحه

قیمت:
۳۱,۵۰۰
تومان