دانلود و خرید کتاب صوتی دستکش‌ های لیمریک

کتاب صوتی دستکش‌ های لیمریک یکی از داستان‌های مجموعه داستان‌های کوتاه از زنان بزرگ جهان اثر، ماری. اج وردت است. این داستان ماجرای یک خانواده را تعریف می‌کند که برای رفتن به کلیسا آماده می‌شوند، غافل از این که چه ماجراهایی قرار است برایشان رخ بدهد...

نسخه صوتی این داستان را با ترجمه مرضیه حسین مردی و صدای سپینود دلبر حساس می‌شنوید.  

کتاب صوتی دستکش‌ های لیمریک را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

اگر از طرف‌داران داستان‌های صوتی کوتاه هستید، شنیدن کتاب صوتی دستکش های لیمریک می‌تواند شما را به یک تجربه لذت‌بخش دعوت کند. 

بخشی از کتاب صوتی دستکش های لیمریک

صبح یکشنبه‌ یک روز زیبای پاییزی است. زنگ‌های کلیسای هرفورد نواخته میشود و همه‌ی مردم دسته‌دسته در لباس‌های شیک و قشنگ خود به کلیسا می‌روند. 

آقای هیل در حالیکه پایین پله‌ها ایستاده بود فریاد می‌زند: خانم هیل! فی‌بی؟ صدای زنگ کلیسا میاد و هیچکدومتون حاضر نیستید! ناسلامتی من متولی کلیسام... 

در حالی‌که فی‌بی از پله‌ها پایین می‌آمد جواب داد: من حاضرم پاپا... به نظر خیلی مرتب و سرحال بود به‌طوری که گره از ابروان پدر سرسخت و عبوسش باز شد و در حالی‌که دختر دستکش‌هایش را دست می‌کرد فقط توانست به او بگوید: بچه جون قبلا هم باید این دستکش هارو می‌پوشیدی...

خانم هیل در حالیکه کاملا آماده و مرتب بود و از پله‌ها پایین می‌آمد، فریاد زد: قبلا می‌پوشید؟

قبلا؟ اون بهتر میدونه که اونا رو نباید اصلا دستش کنه! مخصوصا وقتی به کلیسا میره.

آقای هیل جواب داد: تا جایی که من میدونم این دستکش ها دستکش های خوبین. اما مهم نیست. درست اینه که ما سر وقت معین توی کلیسا روی نیمکت خانوادگیمون منتظر باشیم. اما ما اینجا واستادیم و داریم درباره دستکش و این چیزای بی معنی صحبت می‌کنیم.

و سپس هر دو بازویش را برای همسر و دخترش پیش آورد و عازم کلیسا شدند....