کتاب بیگانه
معرفی کتاب بیگانه
کتاب بیگانه نوشتهٔ آلبر کامو و ترجمهٔ جلال آل احمد است. انتشارات الهام نور این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان فلسفیِ فرانسوی دربارهٔ مردی است که پس از تشییع جنازهٔ مادرش به اعدام محکوم میشود.
درباره کتاب بیگانه
کتاب بیگانه رمانی نوشتهٔ آلبر کامو نویسندهٔ فرانسوی در سال ۱۹۴۲ است. از مضمون و چشمانداز این رمان اغلب بهعنوان نمونهای از فلسفهٔ موسوم به پوچانگار و فلسفهٔ اگزیستانسیالیسم یاد میشود؛ گرچه خود کامو مورد دوم را رد کرد. این اثر برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات سال ۱۹۵۷ شد. چاپ اول بیگانه شامل ۴۴۰۰ نسخه بود، ولی خوب فروش نرفت. اما بهتدریج با استقبال خوبی روبهرو شد؛ بخشی از آن بهدلیل مقالهٔ «ژان پل سارتر» در «توضیح بیگانه»، در آستانهٔ انتشار این رمان بود. رمان بیگانه ۴ بار به انگلیسی و همچنین به زبانهای بسیار دیگری ترجمه شده است. این رمان از آثار کلاسیک ادبیات قرن بیستم بهشمار میرود. همچنین این رمان ۲ بار بهصورت فیلم درآمده است.
«مامان امروز مرد.» این جملهای است که رمان بیگانه با آن آغاز میشود؛ سرآغازی مشهور در حوزهٔ ادبیات داستانی در جهان. این کتاب داستان مردی درونگرا به نام «مرسو» را تعریف میکند که پس از نشییع جنازهٔ مادرش، مرتکب قتل میشود و در سلول زندان در انتظار اعدام میماند. داستان در دههٔ ۱۹۳۰ میلادی و در الجزایر رخ میدهد. درنتیجه این رمان به ۲ بخش تقسیم میشود؛ به ترتیب ارائه: پیش و پس از قتل.
در قسمت نخست، مرسو در مراسم تدفین مادرش شرکت میکند و درعینحال هیچ تأثر و احساس خاصی از خود نشان نمیدهد. مرسو بهعنوان انسانی بدون هیچ اراده به پیشرفت در زندگی ترسیم میشود. او هیچ رابطهٔ احساسیای بین خود و دیگران برقرار نمیکند و در بیتفاوتی خود و پیامدهای حاصل از آن زندگیاش را سپری میکند. او از این که روزهایش را بدون تغییری در عادتهای خود میگذراند، خشنود است.
در قسمت دوم کتاب محاکمهٔ مرسو آغاز میشود. در اینجا شخصیت اول داستان برای اولین بار با تأثیری که بیاعتنایی و بیتفاوتی برخورد او بر دیگران میگذارد، روبهرو میشود. او اتهام راست بیخدابودن خود را بدون کلامی میپذیرد. او به اعدام محکوم میشود. آلبر کامو در این رمان آغازی برای «فلسفهٔ پوچی» خود که بعد به چاپ میرسد، فراهم میآورد.
خواندن کتاب بیگانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر فرانسه و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره آلبر کامو
آلبر کامو (Albert Camus) فیلسوف و روزنامهنگار مشهوری است که در ۷ نوامبر ۱۹۱۳ در الجزایر فرانسه در خانوادهای فقیر به دنیا آمد. او با داستانهایی که نوشت در سال ۱۹۵۷ موفق شد جایزهٔ نوبل ادبیات را از آن خود کند. به دلیل «آثار مهم ادبی که بهروشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر میپردازد»، او پس از «رودیارد کیپلینگ» جوانترین برندهٔ جایزهٔ نوبل بوده است.
آلبر کامو در سال ۱۹۴۹ یک اتحادیهٔ بینالمللی تأسیس کرد. اساس کار این اتحادیه، «محکومکردن هر ۲ ایدئولوژی شکلگرفته در آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی» بود. آندره بروتون نیز یکی از اعضای آن بود.
آلبر کامو در طول دوران فعالیتش رمانها و نمایشنامههای بسیاری را نوشت؛ رمانهای «طاعون»، «سقوط»، «بیگانه»، نمایشنامهٔ «کالیگولا»، نمایشنامهٔ «صالحان»، «افسانهٔ سیزیف» و «خطاب به عشق» که مجموعه نامههای عاشقانهٔ او و ماریا کاسارس است، از آن جملهاند.
آلبر کامو در ۴ ژانویهٔ ۱۹۶۰ در ۴۶سالگی در ویلبلویل فرانسه بهعلت یک سانحهٔ رانندگی چشم از دنیا فروبست.
درباره جلال آل احمد
سید جلالالدین سادات آلاحمد در ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در خانوادهای مذهبی و روحانی در محلهٔ سید نصرالدین شهر تهران به دنیا آمد. او نویسنده، روشنفکر سوسیالیست، منتقد ادبی و مترجم ایرانی، پسرعموی سید محمود طالقانی و همسر سیمین دانشور بود. او در دههٔ ۱۳۴۰ به شهرت رسید و در جنبش روشنفکری و نویسندگی ایران تأثیر بهسزایی گذاشت. او دانشآموختهٔ رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی در دانشسرای عالی تهران بود. تحصیل را تا دورهٔ دکترای ادبیات فارسی ادامه داد، اما سرانجام از ادامهٔ آن صرفنظر کرد.
جلال آلاحمد در جوانی (با حفظ گرایشهای مذهبی)، بهنوعی، به روحانیت پشت کرد و نیز به جریان توده پیوست. او تأثیری گسترده بر جریان روشنفکری دوران خود داشت و افزون بر نگارش داستان، به نوشتن مقالات اجتماعی، پژوهشهای مردمشناسی، سفرنامهها و ترجمههای متعدد نیز میپرداخت. میتوان مهمترین ویژگی ادبی آلاحمد را نثر او دانست؛ نثری فشرده، موجز و درعینحال عصبی و پرخاشگر که نمونههای خوب آن را در سفرنامههای «خسی در میقات» یا ناداستان «سنگی بر گوری» میتوان دید و خواند.
نخستین مجموعهٔ داستان او «دیدوبازدید» نام داشت.
او در سال ۱۳۲۶ دومین کتابش «از رنجی که میبریم» را همزمان با کنارهگیری از حزب توده چاپ کرد؛ کتابی که بیانگر داستانهای شکست مبارزاتش در این حزب است.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بهعنوان ضربهای سنگینی بر پیکر آزادیخواهان، آلاحمد نیز افسرده شد. او در این سالها کتابی را تحت عنوان «سرگذشت کندوها» به چاپ رساند. کتابهای اورازان، تاتنشینهای بلوک زهرا و مدیر مدرسه در همین دوران نوشته شدند.
از میان خدمات این نویسنده و متفکر به ادبیات فارسی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
معرفی آلبر کامو به جامعه ادبی؛ با ترجمههایی از آندره ژید، یونگر، اوژن یونسکو و داستایوسکی،
معرفی بیشتر شعر نو نیمایی و کمک به گسترش آن،
حمایت از شاعرانی چون احمد شاملو، نصرت رحمانی و حمایت از جوانان دیگر،
ایجادکردن جهشی بیسابقه در نثر فارسی با نثر خودش،
ایجاد تشکلهای ادبی و صنفی، از جمله کانون نویسندگان ایران و انتشار مقالات گوناگون.
جلال آلاحمد را ادامهدهندهٔ راهی میدانند که ویش از وی، محمدعلی جمالزاده و صادق هدایت در سادهنویسی و استفاده از زبان و لحن عموم مردم در محاورات، آغاز کرده بودند؛ استفاده از زبان محاورهای بهوسیلهٔ جلال به اوج رسید و گسترش یافت.
برخی از داستانهای آل احمد:
پنج داستان (۱۳۵۰)، نفرین زمین (۱۳۴۶)، سنگی بر گوری (نوشتهٔ ۱۳۴۲، چاپ ۱۳۶۰)، نون والقلم (۱۳۴۰)، مدیر مدرسه (۱۳۳۷)، سرگذشت کندوها (۱۳۳۷)، زن زیادی (۱۳۳۱)، سه تار (۱۳۲۷)، از رنجی که میبریم (۱۳۲۶)، دید و بازدید (۱۳۲۴) و...
مقالهها:
«گزارشها» (۱۳۲۵)، «حزب توده سر دو راه» (۱۳۲۶)، «هفت مقاله» (۱۳۳۲)، «غرب زدگی» (۱۳۴۱)، «کارنامه سه ساله» (۱۳۴۱)، «ارزیابی شتابزده» (۱۳۴۳)، «یک چاه و دو چاله» (۱۳۵۶)، «در خدمت و خیانت روشنفکران» (۱۳۵۶)، «اسرائیل، عامل امپریالیسم» و...
مشاهدات و سفرنامهها:
اورازان (۱۳۳۳)، تاتنشینهای بلوک زهرا (۱۳۳۷)، جزیرهٔ خارک درّ یتیم خلیج فارس (۱۳۳۹)، خسی در میقات (۱۳۴۵)، سفر به ولایت عزرائیل (۱۳۶۳)، سفر روس (۱۳۶۹) و...
ترجمهها:
تشنگی و گشنگی اثر اوژن یونسکو (۱۳۵۱ - با همکاری منوچهر هزارخانی)، چهل طوطی، قصههای کهن هندوستان (با سیمین دانشور، ۱۳۵۱)، عبور از خط اثر ارنست یونگر (با محمود هومن، ۱۳۴۶)، مائدههای زمینی اثر آندره ژید (با پرویز داریوش، ۱۳۴۳)، کرگدن اثر اوژن یونسکو (۱۳۴۵)، بازگشت از شوروی اثر آندره ژید (۱۳۳۳)، دستهای آلوده اثر ژان پل سارتر (۱۳۳۱)، سوءتفاهم اثر آلبر کامو (۱۳۲۹)، بیگانه اثر آلبر کامو (با خبرهزاده، ۱۳۲۸)، قمارباز اثر فئودور داستایوفسکی (۱۳۲۷)، محمد و آخرالزمان اثر پل کازانوا (۱۳۲۵) و...
جلال آل احمد ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ درگذشت.
بخشهایی از کتاب بیگانه
«هنگامی که بیدار شدم، فهمیدم چرا رئیسم موقع تقاضای دو روز مرخصی ناراضی به نظر میرسید؛ زیرا امروز شنبه بود درستش را بخواهم بگویم این را فراموش کرده بود. ولی هنگام بیدار شدن، این مطلب به فکرم رسید. خیلی طبیعی بود که اربابم فکر کرده است من با روز یکشنبهام چهار روز تعطیل خواهم داشت و این برای او نمیتوانسته است خوش آیند باشد. اما از طرفی اگر آنها مادرم را به جای امروز دیروز بخاک سپردند تقصیر از من نبود و از طرف دیگر به هر صورت من شنبه و یکشنبهام را زیاد در اختیار داشتم. مسلما این مرا از آن باز نمیداشت که در همان دم تا رضایتی اربابم را درک کنم.
به زحمت از بستر برخاستم. زیرا روز یکشنبه بسیار خسته شده بودم. وقتی که ریشم را میتراشیدم، از خود پرسیدم که چه میخواهم بکنم و تصمیم گرفتم به شنا بروم. برای رفتن به حمامهای بندر تراموای گرفتم. آنجا، در حوضهای شنا آب تنی کردم، آدمهای جوان بسیار بودند. در آب «ماری کاردونا» دوست قدیم اداریام را که همان وقتها خاطر خواهش بودم یافتم. گمان میکنم، او نیز همچنین بود. اما او اندکی بعد رفته بود و ما فرصت نیافته بودیم. کمکش کردم که روی کمربند لاستیکی بنشیند.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
نظرات کاربران
در یک کلمه عالی بود