کتاب قوانین ناپلئون
معرفی کتاب قوانین ناپلئون
کتاب قوانین ناپلئون نوشتهٔ ویلیام دیتریش و ترجمهٔ رضا اسکندری آذر است و انتشارات گوتنبرگ آن را منتشر کرده است. این کتاب حاوی درسهایی از ناپلئون بناپارت برای موفقیت در کار و زندگی است.
درباره کتاب قوانین ناپلئون
کتاب قوانین ناپلئون تنها گزیدهای از جملات قصار ناپلئون نیست. حتی یک زندگینامهٔ کامل از او نیست، هرچند، صفحاتش اطلاعاتی دربارهٔ دوران او در اختیارتان قرار خواهند داد. این کتاب به شما کمک میکند تا زندگی و حرفهٔ خودتان را از دریچهٔ لنز نقلقولها و حکایاتی ببینید که افکار، موفقیتها و شکستهای ناپلئون را به تصویر میکشند. او مخاطب را درس میدهد و سرگشته میکند.
فصلهای کتاب بر اساس پندهای این ژنرال و امپراتور تنظیم شدهاند و پندها تماماً از سخنان و مثالهای ناپلئون برداشت شدهاند.
اگرچه در این کتاب به کرّات از بناپارت نقلقول میشود، مورخان گاهی، جملات قصار را از منابعی گسترده استخراج کردهاند. بهعلاوه، در زمان ناپلئون از سیستم ضبط صوت دیجیتال خبری نبود، بنابراین بسیاری از سخنانی که به او نسبت میدهند، در واقع، حرفهایی هستند که دیگران از قول ناپلئون گفتهاند.
بناپارت صرفنظر از سایر گفتهها و ریاکاریهایش، چنین شخصیتی داشت، چون میگویند او کسی بود که سانسور و پروپاگاندا به شکل امروزیشان را اختراع کرد. ناپلئون تمام مدت، بهقصد جهتدهی عقاید مخاطبانش مینوشت که معروفترین نمونههایش در بولتنهای ارتش قابلمشاهده بودند، چون در آنها پیروزیهایش را بزرگ و شکستهایش را کوچک نشان میداد. اگر در تاریخ یک نفر برای جهتدهی عقاید مخاطبش تلاش کرده باشد، همانا ناپلئون است و این کار را حتی در خاطرات تبعید در سنت هلن و روزهای پایانی عمرش ادامه داد. منظور ناپلئون از گفتهٔ مذکور این بود که نویسنده باید بگذارید حقایق خودشان برای مخاطب سخن بگویند.
خواندن کتاب قوانین ناپلئون را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
یافتههای این کتاب درسهایی عملی برای مدیران کسبوکار، کارآفرینها، افسران نظامی، کارمندها، دانشجوها و تمام کسانی است که بلندپرواز هستند یا برایشان سؤال است که در زندگی باید چهکار کنند.
بخشی از کتاب قوانین ناپلئون
«دشمنان ناپلئون او را متهم میکردند به اینکه بهدنبال هیچچیز نیست غیر از سلطه بر دنیا و بزرگ جلوه دادن خودش. همه با کاریکاتوری که از شخصیتش ساختهاند، آشنایی داریم: قدکوتاه، راسخ، دیوانهٔ قدرت و ناشکیبا. از آن آدمهایی که ورد زبانشان «من» است.
اینها تا حدودی حقیقت دارند. (هرچند، همانطور که بعدتر خواهیم دید، قدش به نسبت میانگین قد مردم فرانسه در آن دوران، کاملاً متوسط بود).
با اینحال، این خلاصه از خصوصیات که توسط دشمنانش (مثلاً انگلستان) نشر داده شده، با تصویری که ناپلئونِ فوقموفق از خودش داشت، فرق میکرد. بلندپرواز؟ شک نکنید. شیفتهٔ افتخار؟ بله، چون او به شهرت زنده بود. تشنهٔ قدرت؟ این نقلقولش را بخوانید: «قدرت معشوقهٔ من است. برای بهدست آوردنش سختتر از آن تلاش کردهام که اجازه دهم کسی از چنگم درش بیاورد.»
اما او اعتقاد داشت که نهتنها بهخاطر خودش یا حتی فرانسه، بلکه برای آرمانهای انقلاب فرانسه میجنگد. او زمانی گفت: «انقلاب آرمانی است که برای خودش سرنیزه پیدا کرده. انقلاب خود من هستم.»
معنی این حرف چه بود؟ آرمانهای انقلابیای که ناپلئون پایهگذاری و اجرا میکرد، شامل پایان دادن به فئودالیسم، رواج شایستهسالاری بهجای نسبسالاری، مدارس سکولار، آزادی مذهبی، تساوی در برابر قانون، حقوق مالکیت، مدیریت شرافتمندانه و کارآمد، و حمایت از علم و هنر بودند.
ناپلئون بر این باور بود که سرنیزههایش اصلاحات را در وطنش برقرار خواهند کرد و از اینرو، روش خاصی برای نظامیگریاش۳ داشت. بنا به ادعای خودش، کشورگشایی از نظر او، نجات تودهٔ مردم بود. او مثل جورج واشنگتن نبود، چون این مرد امریکایی سلطنت را نپذیرفت و داوطلبانه از مقام ریاستجمهوری بازنشسته شد. اما ناپلئون سردیسی از جورج واشنگتن را در کاخ تویلری نگه میداشت و وقتی واشنگتن در ۱۷۹۹ درگذشت، شورای اول فرانسه ده روز عزای عمومی اعلام کرد.»
حجم
۱۲۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه
حجم
۱۲۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه
نظرات کاربران
واقعا ناپلئون یکی از شخصیت های تاریخی مورد علاقه منه . این کتاب توضیحات خوبی درمورد طرز فکر و استراتژی ذهنی و نقاط ضعف های ناپلئون گفته ک مطمئنا تو زندگی هرکس بدرد میخوره .
کتاب خوبی هست و شخصیت ناپلئون رو توضیح میده و تو انتخابات و تصمیم ها به شما کمک کنه،کتاب بیشتر راجب تاریخ هست تا شخصیت ناپلئون(روانشناختی نیست زیاد)