کتاب روانشناسی پول
معرفی کتاب روانشناسی پول
کتاب روانشناسی پول نوشتهٔ مورگان هازل و ترجمهٔ سحرالسادات موسوی است و انتشارات کلید آموزش آن را منتشر کرده است. درسهایی جذاب دربارهٔ ثروت، طمع و شادمانی که هرگز قدیمی نمیشوند در این کتاب آمده است. موضوع این کتابْ آموزش کاربردی و جذاب موفقیت مالی و شامل پرسشهای کلیدی هر فصل، خلاصه گرافیکی کتاب و طرحهای مفهومی است.
درباره کتاب روانشناسی پول
مبنای کتاب روانشناسی پول این است که موفقیت مالی خیلی به هوش بستگی ندارد و بیشتر به رفتارتان مربوط میشود. آموزشرفتار، کار سختی است، حتی برای آدمهای باهوش.
نابغهای که نمیتواند احساسات خود را کنترل کند، با مشکلات مالی روبهرو میشود. برعکس آن هم دُرُست است. اگر مردم عادی که هیچ آموزش مالی ندیدند و طبق معیارهای رسمی، باهوش بهحساب نمیآیند، یکسری مهارتهای رفتاری را انجام بدهند، میتوانند ثروتمند بشوند.
موفقیت مالی سخت نیست. مهارت آسانی است که نحوهٔ رفتار در آن از دانش مهمتر است.
اسم این مهارت آسان را روانشناسی پول میگذاریم. هدف کتاب این است که با ارائهٔ داستانهای کوتاه به شما بگوید مهارتهای آسان دربارهٔ پول، مهمتر از بخش فنی آن است. هدف نویسنده این است که کمک کند همه بتوانند در حوزهٔ مسائل مالی تصمیمات بهتری بگیرند.
طی این کتاب، بیست گزینه از مهمترین خطاها، اشتباهها و دلایل رفتار بد مردم با پول مطرح میشود.
بیست فصل، پیش روی شماست. در هر فصل به موضوعی پرداخته شده که از مهمترین مشخصههای روانشناسی پول باشد. با اینکه موضوع همهٔ فصلها مشترک است، میتوانید هر فصل را جدا بخوانید.
خواندن کتاب روانشناسی پول را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ کسانی که میخواهند پولدار شوند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب روانشناسی پول
«یکبار «جانباگِل» بنیانگذار شرکت وَنگارد که سال ۲۰۱۹ از دنیا رفت، داستانی دربارهٔ پول گفت و در آن به نکتهای اشاره کرد که ما خیلی به آن توجه نمیکنیم. داستان این است: میلیاردری که مدیر صندوق پوشش ریسک بود، در شِلترآیلند مهمانی برگزار کرد. کورتونهگات (نویسنده مشهور) آنجا به دوست خود جوزفهِلر میگوید: «همهٔ پولی که با نوشتن کتابِ بهشدت محبوبت یعنی تبصرهٔ ۲۲ بدست آوردی، به اندازهٔ درآمد یکروز میزبان است.»
هِلر در جواب میگوید: «آره درسته، ولی من یک ویژگی دارم که آن ندارد... من قانعام.»
قانع بودن. اینطور حرف زدن دربارهٔ این کلمه، من را مات و مبهوت کرد، آن هم به دو دلیل: اولاً، در زندگی خیلی چیزها به من داده شده بود و ثانیاً، جوزفهِلر با دقت و ظرافت زیادی، آن حرف را زد.
انگار در جامعهٔ امروز حد و حدودی برای قانع بودن وجود ندارد. دو مثال برای شما میآورم که ببینید قانع نبودن چقدر خطرناک است. ببینیم چه درسهایی میشود از این دو مثال گرفت؟
«راجاتگوپتا» در کلکته به دنیا آمد و در نوجوانی پدر و مادر خودش را از دست داد. مردم آن موقع دربارهٔ آدمهای خوششانسی که از همان ابتدای تولد در ناز و نعمت هستند، حرف میزدند، اما گوپتا جزء این دسته نبود.
حیرت انگیز است که از آن نوع زندگی در کودکی، امروز به چنین جایگاهی رسیده است.
گوپتا در چهل سالگی مدیرعامل مککِنزی شد که معتبرترین شرکت مشاوره در دنیاست. سال ۲۰۰۷ بازنشسته شد تا یک کاری در سازمان ملل متحد و مجمع جهانی اقتصاد انجام بدهد. در کارهای خیر با بیلگیتس همراه میشد. عضو هیئت مدیرهٔ پنج شرکت بود. گوپتا که متولدِ محلهای فقیرنشین در کلکته بود، حالا یکی از مردهای موفق دنیاست.
گوپتا خیلی ثروتمند است و سال ۲۰۰۸ ثروت او صدمیلیون دلار گزارش شده بود. باور نکردنی است. با احتساب ۵ درصد سود سالانهٔ این مقدار پول، ساعتی ۶۰۰ دلار به پول او اضافه میشود.
او میتوانست با این همه پول هر کاری دلش میخواست بکند. میگویند گوپتا دوست نداشت میلیونر باشد، او دلش میخواست میلیاردر باشد، بدجوری هم میخواست.
گوپتا عضو هیئتمدیرهٔ شرکت گُلدِنساکس شد که ثروتمندترین سرمایهداران دنیا در آن شرکت بودند. یکبار یکی از سرمایهداران از موعد پرداخت سهام به آنها یاد کرد و گفت: «فکر کنم گوپتا دلش میخواهد جزء این گروه باشد. این گروهِ میلیاردرهاست.»
در نتیجه، گوپتا یک روش کلاهبرداریِ پولساز پیدا کرد.
سال ۲۰۰۸ شرکت گُلدِنساکس دچار بحران مالی شد. وارنبافت میخواست پنج میلیارد دلار پول در بانک بگذارد تا آن شرکت را از ورشکستگی نجات بدهد. گوپتا که یکی از اعضای هیئت مدیره بود، قبل از همه از این کار باخبر شد که اطلاعات با ارزشی بود. حیات شرکت در هالهای از ابهام قرار داشت و قطعاً حمایت بافِت باعث میشد ارزش سهام شرکت به سرعت بالا برود.»
حجم
۳۶۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۳۶۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
نظرات کاربران
سلام مورگان هازول یک نویسنده ماهر است وستون نویس نابغه ی نیز هست من عاشقشم وکتاب روانشناسی پول واقعا پول رو از نظر روانی بررسی میکند هیچ وقت به شما نمیگویند چیکار کنید ایده ها امادست انتخاب کنید