دانلود و خرید کتاب حرف آخر زهرا مطلوبی
تصویر جلد کتاب حرف آخر

کتاب حرف آخر

نویسنده:زهرا مطلوبی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۸از ۱۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب حرف آخر

کتاب حرف آخر نوشته زهرا مطلوبی است. این کتاب را انتشارات آترینا برای تمام علاقه‌مندان به رمان عاشقانه منتشر کرده است.

درباره کتاب حرف آخر

نگارا دختری که در یک خانواده سنتی و مذهبی افراطی زندگی می‌کند، با پدری که عقاید خاصی دارد. او برای فرار از این وضع خفقان با مهراب ازدواج می‌کند، مهرابی که شبیه حاج احمد است با همان عقاید مذهبی و بسیار تندرو. مهراب با چشم باز اشتباه می‌کند، به بهانه ثواب کردن به دنبال صیغه کردن زنی بی‌پناه است و رضایت و امضای این خیانت را حاج احمد داده است و در پشت این اتفاق نگارایی که نابود می‌شود و قلبش آسیب می‌بیند. خاطرات بی‌بی از ازدواجش با حیدر بخش دیگری از داستان است که ما را به قلب تاریخ و زندگی زن دیگری می‌برد.  و در آخر شخصیت کیان است کیانی که آمده تا زندگی نگارا را تغییر دهد. در این میان دوستی رها و نگارا بخش جذاب دیگری از داستان است.

خواندن کتاب حرف آخر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب حرف آخر

از قوری بند زده پر نقش و نگار که اولین خرید از جهازش است؛ چای در استکان کمر باریک شاه عباسی مقابلم می‌ریزد. سرش را تکان می‌دهد و زیر لب «هی روزگاری» زمزمه می‌کند. دستش را روی گل‌های قالی می‌‌کشد و آشغال‌های ریزی را برمی‌دارد که به کف دستش می‌آید و در بشقاب کنار دستش خالی می‌کند. خیلی وقت‌ها دستانش کار و وظیفه‌ی جارو را به عهده می‌گیرد. هر کجا که نشسته باشد؛ دستش روی زمین می‌گردد و آشغال جمع می‌کند.

نگاهم بین گل‌های قالی چرخ می‌خورد. بی‌بی خم می‌شود و در کشویی و شیشه‌ای آشپزخانه را که رو به حیاط خلوت است باز می‌کند. باد به سرعت عطر مطبوع محبوبه‌ی شب را به مشامم می‌رساند و بی‌بی با لبخند نفس عمیقی می‌‌کشد. محبوبه شب آغوش باز کرده و قسمتی از دیوار آجری حیاط خلوت را گرفته است. کف حیاط موزاییک‌های سفید و سیاه شطرنجی قرار دارد که دور تا دورش پر شده از گل‌های شمعدانی و حُسن یوسف با یک کف‌شوی درست وسط حیاط که بی‌بی خیلی وقت‌ها تفاله‌های چای را آنجا خالی می‌کند. صندلی چوبی لهستانی زوار دررفته‌ای هم من کنار در گذاشته‌ام و گاهی در نیمه‌های شب، دور از چشم بی‌بی سیگار بهمن دود می‌کنم. یک بار که فیلتر سوخته‌اش را پیدا کرده بود؛ دو ساعت تمام رفت بالای منبر و موعظه‌ام کرد و آخرش هم گفت سیگار مضر است و هر وقت اوقاتم خوش نبود و خواستم حالم را از عزا دربیاورم؛ بنشینم ور دل خودش و چند کامی از قلیانش بگیرم. من خیلی وقت‌ها میلم نمی‌‌کشد که زبان در دهان بچرخانم و چیزی بگویم وَگرنه مجددا تکرار می‌کردم که «یک وعده قلیان با بسته‌ای سیگار برابری می‌کند و من فعلا قصد خودکشی ندارم که عادت‌های گه‌گدار شبانه‌ام را از سیگار به قلیان تغییر بدهم!»

بی‌بی ساده است؛ اما گمان می‌کنم شاید از قصد خودش را می‌زند به سادگی، به این‌که زبانم را به توضیح واضحات باز کند و تنها من حرف بزنم و متکلم‌وحده باشم؛ اما من هم برای هر چیزی زبان به توضیح باز نمی‌کنم. فقط مسائل مهم و اساسی را... مثل این‌که هندزفری‌ام را این بار کدام سوراخ و سنبه‌ای قایم کرده و یا دیگر شکلات تلخ‌هایم را برندارد حرارت بدهد، به آن شكر اضافه كند و آخر سر هم شکلات‌های بدریخت و بدقواره شیرین را شب‌ها از یخچال بیرون بکشم و با آشغال‌های خانه بیندازم در زباله‌دان سر کوچه! من تنها برای حرف‌های مهم و پراهمیت دهان باز می‌کنم.

mery
۱۴۰۳/۰۴/۱۵

داستان خیلی جذابی بود پیشنهاد میکنم حتما بخوانید ،اول داستان شاید خسته کننده باشه ولی خاطرات نگارا خیلی قشنگه البته دردناکه ولی پایان خیلی خوبی داره ، واقعا جای تاسف داره توی این دنیا مردهایی هستن که با اعتقادات سنتی

- بیشتر
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
۱۴۰۳/۰۱/۲۶

به نظرم کتاب متوسطی بود خیلی جاها گزافه گویی داشت و حوصله سر بود بعضی شخصیت های داستان هم دور از ذهن بودند

مرضیه
۱۴۰۲/۱۲/۱۵

نمیدونم‌چرا تاحالا نظری در باره این کتاب ثبت نشده ولی کتابی بود که به نظرم برای همه نسل‌ها مفید بود نسل جدید و تجربه شون از تعصبات بی‌جای بعضی از بزرگترهاوهمچنین متقابلا باز هم افرادی از نسل قدیم که درک

- بیشتر

حجم

۳۶۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۲۰ صفحه

حجم

۳۶۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۲۰ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان