دانلود و خرید کتاب وقت هر دلتنگی پروین علی‌پور
تصویر جلد کتاب وقت هر دلتنگی

کتاب وقت هر دلتنگی

انتشارات:نشر کتاب چ
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب وقت هر دلتنگی

کتاب وقت هر دلتنگی نوشته پروین علی‌پور است. این کتاب را کتاب چ منتشر کرده است. نشر چ بخش کودک انتشارات چشمه است. 

درباره کتاب وقت هر دلتنگی

این کتاب مجموعه داستان‌هایی جذاب برای نوجوانان است، داستان‌هایی که در آن کودکان در مرکز داستان‌اند و قصه‌ها و تجربه‌های بامزه می‌سازند و شما را به خنده می‌اندازند. این کتاب مجموعه‌ای از داستان‌های چتر زلف، صفحهٔ مُرده‌ها، پیاده‌رو، نیمکتِ آخر، دوشنبه‌ها، پیراهنِ آبی، مُشاعره، اَلنگو، قولِ شرف، زیرِکاردررو و زَرنگیس است.

این کتاب خواننده نوجوان را با خودش همراه می‌کند و روایت جذابی است. 

خواندن کتاب وقت هر دلتنگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام نوجوانان علاقه‌مند به داستان پیشنهاد می‌کنیم. 

بخشی از کتاب وقت هر دلتنگی

چتر زلف تازگی‌ها مُد شده بود و بیش‌تر دخترهای دبیرستانی، بخصوص سال اولی‌ها، چتری داشتند.

چندبار سبک و سنگین کردم. هربار کفهٔ خواهرم سنگین‌تر شد. این بود که، تا سرِ مادر را دور دیدم، قیچی‌به‌دست، روبه‌روی خواهرم نشستم.

هاج‌وواج نگاهم کرد. پرسید: «واقعاً؟ واقعاً می‌خوای برام چتری بزنی؟»

«به شرطی که قول بدی، تو خونه چتریت رو بالا بزنی که مامان متوجه نشه.»

فریاد زد: «قول می‌دم؛ قول... قولِ شرف!»

و من قِژقِژ برایش یک چتری تَروتمیز زدم!

مادر سرزده از راه می‌رسد و او را که هنوز هیجان‌زده دورِ خودش می‌چرخد، کُنج ایوان گیر می‌اندازد.

لبخند به لب از پشت پنجره تماشایشان می‌کنم و منتظر می‌مانم تا خواهرم از دست مادر دربرود.

که می‌رود!

خُب...

حالا دیگر وقتش هست که بُزِ گر پا به میدان، نه... پا به ایوان بگذارد! به دیوار ایوان تکیه می‌دهم. حواسم هست که لام تا کام حرفی نزنم که مادر را عصبانی نکنم! که اَمان بدهم هر چه فریاد است، بر سرِ من بزند،‌ و حسابی سبک شود.

سبک که شود، کار تمام است! فقط می‌مانَد کمی شوخی،‌ کمی خودشیرینی، کمی زبان‌بازی تا دل مهربانش نرم شود و از سرِ تقصیراتم بگذرد. همیشهٔ خدا که همین بوده، ولی انگار امروز، «همیشهٔ خدا»‌ نیست!

مادر فریاد نمی‌زند. سر تکان نمی‌دهد. حتی نگاهم نمی‌کند. با رنگ‌وروی پریده و چشم‌های غمگین به پایین خیره شده است.

خواهرم لبِ پاشویهٔ حوض نشسته، چتر زلفش را در آب تماشا می‌کند و ریزریز می‌خندد.

مانده‌ام چه کنم! فقط می‌دانم دیگر نه شوخی کارساز است، نه خودشیرینی، و نه زبان‌بازی.

هنوز دنبال راه چاره می‌گردم که خواهرم سرش را کج می‌کند و ما را کنار نرده‌های ایوان، تنگِ دلِ هم، می‌بیند. شاید خیال می‌کند ماجرا به خیروخوشی تمام شده است!

مثل برق از جا می‌پَرَد، بال‌بال می‌زند و تندتند برایمان بوس می‌فرستد!

یکهو چیزی به ذهنم می‌رسد. خودم را پس می‌کشم و آهسته می‌گویم: «می‌بینی مامان؟ می‌بینی چه‌قدر خوشحاله؟ دیگه مطمئنه که هم‌کلاس‌هاش نمی‌تونن جای زخم بالای ابروش رو ببینن و مسخره‌اش کنن!»

مادر زبانش باز می‌شود.

«جای زخم؟»

هانی
۱۴۰۳/۰۳/۱۱

نمونه که خیلی جذاب بود

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۷۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۲۷,۰۰۰
۱۳,۵۰۰
۵۰%
تومان