دانلود و خرید کتاب مغازه خودکشی ژان تولی ترجمه نازنین جباریان صابر
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب مغازه خودکشی

کتاب مغازه خودکشی

نویسنده:ژان تولی
انتشارات:انتشارات شانی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۶از ۸ رأیخواندن نظرات

برای دریافت این کتاب و خواندن و شنیدن هزاران کتاب دیگر، اپلیکیشن طاقچه را به صورت رایگان نصب کنید.

مشخصات کتاب

انتشارات

انتشارات شانی

نوع

pdf

دسته‌بندی

داستان خارجی

حجم

۹۸۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

معرفی کتاب مغازه خودکشی

کتاب مغازه خودکشی نوشتهٔ ژان تولی و ترجمهٔ نازنین جباریان صابر است و انتشارات شانی آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب مغازه خودکشی

داستان مغازه خودکشی در زمان و مکان نامشخصی اتفاق می‌افتد؛ دوره‌ای آخرالزمانی که انسان‌ها بسیاری از منابع طبیعی را نابود کرده‌اند. زمانی که دیگر گلی نیست و هوا بسیار آلوده‌ است. خودکشی عادی و شادی غیرعادی است. مردم افسرده و مالیخولیایی برای پایان‌دادن به عذاب زندگی‌شان به مغازهی خودکشی می‌آیند و خانوادهٔ تواچ، صاحب آن مغازه، تمام تلاششان را در خدمتگزاری به مشتریان خود صرف می‌کنند. برای هر طبع یک راه خلاصی وجود دارد؛ از طناب‌های دار و گلوله گرفته تا انواع سم و گیاهان کشنده و تیغ‌های آلوده به کزاز. در مغازهٔ خودکشی برای پایان دادن به زندگی همه چیز پیدا می‌شود؛ تجارتی منتهی به مرگ.

داستان نیز با این توصیف آغاز می‌شود: مغازهٔ کوچکی کــه هرگز هیــچ نور خورشیدی در آن رخنـه نمی‌کرد. تنهــا پنجـرهٔ مغــازه کــه در سـمت چـپ در ورودی قــرار داشـت، پشــت انبوهـی مخــروط کاغـذی و جعبه‌هـای مقوایــی پنهــان شــده بــود و یــک تختــه ســیاه از دســتگیرهٔ پنجــره آویــزان بــود. نــور ریســه‌های نئونــی روی ســقف، انــدام پیرزنــی را کــه بــه ســمت نــوزاد درون کالســکهٔ خاکســتری رنــگ می‌رفــت روشــن کــرده بــود. ِ«اِ، داره می‌خنده!» و اینگونه خواننده به داستان عجیب‌غریبی پا می‌گذارد که البته خیلی از دنیای اکنون ما فاصله ندارد و می‌شود رد پایش را پیدا کرد. 

خواندن کتاب مغازه خودکشی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران داستان‌های خارجی با تم فلسفی و مرگ‌اندیشی و کمدی سیاه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب مغازه خودکشی

«آلِــن! چنــد بــار دیگــه بایــد بهــت بگــم؟ وقتــی مشــتریا از مغــازه بیــرون مــیرن، بهشــون نمیگیــم بــه امیــد دیــدار! بلکـه میگیـم خـدا نگهـدار. چـون دیگـه قـرار نیسـت هیـچ وقــت ببینیمشــون. کــی میخــوای ایــن رو تــو اون کلــهٔ پوکــت فــرو کنــی؟»

لوکـرز تـووآچ کـه بـا عصبانیـت درون مغـازه ایسـتاده بـود، درون دسـت مشـت شـدهٔ لرزانـش کـه پشـتش نگـه داشـته بــود، یــک برگــه کاغــذ مخفــی کــرده بــود. کوچک‌تریــن پســرش در حالــی کــه شــلوارک پوشــیده بــود، مقابلــش ایســتاده بــود و بــا شــیطنت بــه او خیــره شــده بــود. مــادام تــووآچ بــه طــرف پســرش خــم شــده بــود و داشــت بــا عصبانیـت او را توبیـخ می‌کـرد و وظایفـش را بـه او یـادآوری می‌کــرد.

«و یه چیز دیگه...»

در حالی که داشت ادای پسرش را درمی‌آورد ادامه داد: «میشـه وقتـی مـردم مـیان مغـازه، دسـت از «صبحتـوووون بخیــر!» گفتــن بــرداری؟ تــو بایــد وقتــی اونــا مــیان مغــازه بهشــون بگــی «روز مزخرفــی داشــته باشــین مــادام» یا «امیــدوارم دنیــای بهتــری رو تجربــه کنیــن!» و لطفــا لطفــا دسـت از لبخنـد زدن بـردار! میخـوای بـا ایـن کارات همـهٔ مشـتریامون رو فـراری بـدی؟! چـرا این همـه دوسـت داری چشــمات رو تــوی حدقــه بچرخونــی و انگشــتات رو بغــل گوشــات تکــون بــدی و بــه مــردم خوشــامد بگــی؟ ایــن کارات رو اعصابمــه! اگــه اینجــوری پیــش بــره بایــد بهــت پوزه‌بنــد ببندیــم تــا حرفامــون رو گــوش کنــی.»

معرفی نویسنده
عکس ژان تولی
ژان تولی

ژان تولی (توله) (متولد ۲۶ فوریه‌ی ۱۹۵۳، سن‌لو، مانش، فرانسه) تصویرگر، فیلمساز، نویسنده، کارتونیست و مجری تلویزیونی اهل فرانسه است. این نویسنده بیش از بیست رمان و کتاب تحسین‌شده، از جمله کتاب مشهور مغازه‌ی خودکشی را در کارنامه‌ی خود به ثبت رسانده است. بسیاری از آثار تولی در تئاتر یا سینما مورد اقتباس قرار گرفته‌اند و کتاب‌های او نیز در ۲۴ کشور ترجمه شده‌اند. تولی به واسطه‌ی فعالیت‌های ادبی و سینمایی خود برنده‌ی جوایزی از جمله جایزه‌ی prix trop virilo شده است. او همچنین نویسنده‌ی کتاب‌های دیگری از جمله آدم‌خواران، فرشته‌ی سمی، کتابی بر پایه‌ی زندگی‌نامه‌ی شاعر فرانسوی، پل ورلن و بیوگرافی افرادی از جمله آرتور رمبو و فرانسوا ویون است.

سارا خانم
۱۴۰۳/۰۲/۱۷

از خواندن کتاب لذت بردم و مطمنا بر خواننده کتاب اثر مثبت و شگرفی داره ولی آخه پایانش چرا اینطور شد 😢 اصن شوکه شدم

Mina
۱۴۰۱/۰۱/۱۲

ایده داستان ۴ پرداختن به داستان و نثرش صفر! پایان داستان کل داستان و ایده ی اولیه رو زیر سوال میبرد. میتونم آخر داستان رو برای خودم توجیه کنم اما فکر میکنم بیشتر از اینکه ایده ای پشتش نبود. پایانی

- بیشتر
مهدی
۱۴۰۱/۱۱/۱۶

اصلا خوشم نیومد آخر داستان هیچ معنی نمیده مگر آلن فرشته بوده؟