دانلود و خرید کتاب سرزمین هزار دالان فرانسیس هاردینگ ترجمه آزاده کامیار
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب سرزمین هزار دالان اثر فرانسیس هاردینگ

کتاب سرزمین هزار دالان

امتیاز:
۴.۱از ۱۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سرزمین هزار دالان

کتاب سرزمین هزار دالان نوشتهٔ فرانسیس هاردینگ و ترجمهٔ آزاده کامیار است و انتشارات پرتقال آن را منتشر کرده است. انتشارات پرتقال با هدف نشر بهترین و با کیفیت‌ترین کتاب‌ها برای کودکان و نوجوانان تأسیس شده؛ پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.

درباره کتاب سرزمین هزار دالان

کتاب با توصیف شخصیتی به نام گرندیبل آغاز می‌شود که در فصلی تاریک، مطمئن شد چیزی در قلمرو او در دالان‌های پنیر زندگی می‌کند. از سروصدایش می‌توانست بفهمد از موش بزرگ‌تر است و از اسب کوچک‌تر. شب‌ها وقتی بر دامنهٔ کوه بالای سرشان بارانی سنگین می‌بارید و هزارتوی پهناور دالان‌های کاوِرنا با موسیقی چک‌چک قطره‌ها پر می‌شد، آن مهمان ناخوانده برای خودش آواز می‌خواند؛ شاید خیال می‌کرد صدایش به گوش هیچ‌کس نمی‌رسد. گرندیبل فوراً شک کرد که دسیسه‌ای در کار باشد. کلی قفل و میله از دالان‌های خصوصی او در برابر مابقی شهر زیرزمینی محافظت می‌کرد. امکان نداشت چیزی بتواند وارد شود. البته پنیرسازان رقیب او نابکار و ناقلا بودند. حتماً یکی از آن‌ها ترتیبی داده بود که جانور شروری را پنهانی به آنجا وارد کند تا او را از بین ببرد، یا از آن هم بدتر، پنیرهایش را خراب کند. اما واقعا او جانور شروری نبود؛‌ بلکه موجودی بود که انگار با گرندیبل و بقیهٔ اعضای شهر کاورنا فرق می‌کرد. در شهر زیرزمینی کاورنا، انسان‌ها شبیه مردمان عادی نبودند. آن‌ها صورتشان، همچون برف بکر و از هر حس و نشانی تهی بود. اما در این شهر شغلی وجود داشت به اسم صورتگری که باید حالات صورت را به مردمان کاورنا یاد می‌دادند؛ آن هم در ازای دریافت دستمزد.

در این دنیای تاریک و مملو از بدگمانی، نِوِرفل، دخترکی بدون خاطره و حافظه، با صورتی که هرکس او را می‌دید، دهانش از حیرت باز می‌ماند، ناچار بود تمام‌مدت نقاب به چهره بزند، زیرا صورت او، خلاف چهره‌ٔ تمام مردم آن سرزمین، همچون آینه تمام احساسات و عواطفش را نشان می‌دهد. این صورت نمی‌توانست دروغ بگوید. به همین دلیل تهدیدی مهیب و گنجی بود که نمی‌شد از آن گذشت؛ صورتی که قرار است کشته هم بدهد.

خواندن کتاب سرزمین هزار دالان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به نوجوانان ۱۴ سال به بالا پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب سرزمین هزار دالان

هفت سال پس از آن روز سرنوشت‌ساز، در ساعتی ظلمانی می‌شد موجودی استخوانی را دید که در کنار گرندیبل جست‌وخیز می‌کرد. پیرمرد قالب بزرگی پنیر سفیدِ گیسو را روی یک شانه گرفته و با دسته‌کلیدی که از مشتش بیرون زده بود غرغرکنان و دولادولا در میان دالان‌ها پیش می‌آمد.

دخترک دیگر آن موجود کوچک نیمه‌جان نبود که جا به جا به صورتش پنیر چسبیده بود و با مژه‌های سفید رو به استاد پنیرساز پلک بر هم می‌زد و ترس به دلش می‌انداخت. به استادش، به آن مرد عبوس، جدی، کم‌حرف، سرسخت و باملاحظه در گفتار و رفتار هیچ شباهتی نداشت. با اینکه خیلی سعی می‌کرد این‌طور نباشد، لاغر بود و انگار بی‌قراری و چابکی چفت‌وبست استخوان‌های درازش شده بود، پاهایش آرام نمی‌گرفتند و آرنج‌هایش مدام به آنچه در قفسه‌ها بود می‌خوردند و آن‌ها را واژگون می‌کردند. موهایش را به‌شکل انبوه بی‌سروسامانی از گیس‌های کوتاه و قرمزرنگ بافته بود تا شاید توی صورتش یا توی پنیر و هزار و یک چیز دیگر نریزد.

هفت سال گذشته بود. هفت سال در میان دالان‌های پنیر پشت سر گرندیبل، که با شانه‌هایی خمیده دلوهای شیر یا قابلمه‌های موم داغ را با خود می‌برد، رفته بود. هفت سال تمام چرخاندن قالب‌های پنیر از این‌سو به آن‌سو، تبدیل کردن آن‌ها به پنیر چدار، همچون میمون بالا رفتن از قفسه‌های چوبی و عریض پنیرها، بو کشیدن ملاقهٔ پر از پنیر خمیری برای دانستن اینکه پنیر رسیده یا نه. 


نظرات کاربران

AMIr AAa i
۱۴۰۱/۰۲/۰۵

بسیار عالی. واقعا چرا اینقدر تعداد خوانندگانش کمه أخه

کاربر ۴۲۵۴۱۹۴
۱۴۰۰/۱۲/۲۴

خب داستان یه دختر به نام نورفل هست که در سرزمینی هست که افراد اونجا نمیتونند احساسی که درونشون هست رو روی صورتشون بیارن و تنها افراد به افراد رده بالا صورت میدن و نورفل برخلاف ادم های اونجا صورتش

- بیشتر
Hediyeh
۱۴۰۱/۰۴/۰۶

نورفل یک دختر بی‌نظیر و قطعا شخصیتی به‌یاد موندنی در ذهن من...شجاع برای رسیدن حقایق و... درکل کتاب عالی بود...ترجمه‌اش خیلی روون نبود و من نتونستم اونطور دلخواه با کتاب انس بگیرم و در آخر و در اواسط ترجمه بهتر شد...ولی

- بیشتر
گمشده در دنیای کتاب ها :(
۱۴۰۲/۰۵/۰۲

نورفل یه دختریه که یه فرق بزرگ با همشهریاش داره اون ببخلاف همه ی اونا میتونه احساساتش رو روی صورت نمایان کنه . اما همشهری های اون نه! "نورفل با پشتکارش یک کار بزرگ رو اغاز میکنه..... عالی ترین عالی ترین ها بود.

saga
۱۴۰۱/۰۶/۰۱

کتابی خیلی عالی با ترجمه خیلی خوب

کاربر ۴۶۰۶۷۹۴
۱۴۰۱/۰۴/۰۸

سلام به همه. این کتاب واقعا محشره،نویسنده مکان و روند پیشروی داستان رو به خوبی توصیف و بین کرده. متنش روون بود اما میتونست ترجمه بهتری داشته باشه ولی در کل خیلی داستان زیبایی داره واقعا آذم غرق داستانش میشه و واقعا

- بیشتر
pokytor
۱۴۰۱/۰۸/۲۴

زیبا بود مخصوصا آخرش رو وقتی تصور میکنی حس خیلی خوبی به ادم میده

pari(:
۱۴۰۱/۰۷/۰۷

من نسخه فیزیکیش رو خوندم و خوشم نیومد ازش فضای دارکی داشت

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۹۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۴۸ صفحه

حجم

۴۹۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۴۸ صفحه

قیمت:
۱۰۶,۰۰۰
تومان