کتاب شطحیات حلاج و تجربه دینی
معرفی کتاب شطحیات حلاج و تجربه دینی
کتاب شطحیات حلاج و تجربه دینی نوشتهٔ علیاکبر ضیایی است و انتشارات بین المللی امین آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب شطحیات حلاج و تجربه دینی
نویسندهٔ این رساله رفتارهای دینی حلاج را بهعنوان یکی از معروفترین شخصیتهای تصوف از دیدگاه عصب روانی، عصبی و رفتاری مورد بررسی قرار داده است تا به آخرین دستاوردهای علمی در خصوص طبیعت تجربههای دینی غیر اصیل دست یابد. او تلاش کرده است تا با تفکیک تجربهٔ دینی اصیل از غیر اصیل نشان دهد که تجربههای دینی و معنوی غیر اصیل در صوفیان بیشتر به علائم سایکوزی شباهت دارد و تجارب آنان برگرفته از اختلالات سایکوزی مرتبط با اختلال خلقی و اولیه است. دلایل این فرضیه در هر موردی با تشخیصهای متفاوتی موردبحث و بررسی قرار گرفته است. محدودیتهای مرتبط با آزمایشهای تشخیصی گذشتهنگر نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است. نویسنده برای پاسخ به این سؤال که چگونه پیروان آنان گرد آن شخصیتها جمع شدهاند و سیستمهای اعتقادی جدید به ظهور رسیده و جاودانه شدهاند به مدلهای اجتماعی آسیبشناسی روانی و پویایی گروهی نیز پرداخته است.
علیاکبر ضیایی به یک روش تازه در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی DSM برای شناسایی بروز این نوع اختلال روانی دستیافته است. این یافتهها از این فرضیه پشتیبانی میکنند که افراد با اختلالات خلقی و اولیه مرتبط با علائم سایکوزی میتوانند سبب ایجاد تأثیرات بزرگی بر تمدن نیز بوده باشند. امید است این پژوهش بتواند زمینه را برای کمک به افرادی که تحتتأثیر آموزشهای صوفیانه و عرفانهای کاذب دچار بیماریهای روحی و روانی و اختلالهای سایکوتیک میشوند فراهم کند.
خواندن کتاب شطحیات حلاج و تجربه دینی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ عرفان و تصوف و روانشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شطحیات حلاج و تجربه دینی
تجربه دینی اصیل و غیر اصیل
از نوشتههای دانشمندان عصبشناسی الهیات چنین استنباط میشود که منظور آنان از تجربه دینی کلیت دین شامل اعتقادات، باورها، آئین دینی و مناسک نمیباشد، بلکه یک نوع احساس در ارتباط با "تکلم به زبانها"، توهم دیداری، توهم شنیداری، احساس یگانگی و وحدت با عالم هستی و یا ماوراءالطبیعه، احساس بی مکانی و بی زمانی و هر احساس غیرعادی در ارتباط با دین است. تجربه دینی با تعریفی که از آن ارائه شد بر اساس دیدگاه مؤمنان و نه ملحدان دارای دو نوع اصیل و غیر اصیل است. نوع اصیل آن همان مکاشفه، الهام، رؤیای صادقه، فنای فی الله و تخلیه روح از جسم انسان در مراحل نهائی سیروسلوک و یا همان احساس بی زمانی و بی مکانی در اثر ریاضت شرعی و استدامت بر دعا و ذکر و انجام فرایض و نوافل است و نوع غیر اصیل آن همان اختلالات روانی مرتبط با "تکلم به زبانها"، توهمات دیداری و شنیداری با مضامین دینی و احساس بیمکانی و بیزمانی بر اساس ریاضت غیرشرعی همچون مدیتیشن و تمسک به عرفان کاذب میباشد.
برای تفکیک تجربه دینی اصیل از غیر اصیل باید به آموزههای دینی خود و سرمایههای فکری و معنوی باقیمانده از گذشتگان و بزرگان دینی رجوع کنیم. ما فراگرفتهایم که علوم و معارف انبیاء علیهمالسلام و امامان معصوم در ادامه راه انبیاء نزدیکترین راه برای وصول به حقایق هستی و معارف حقیقی و تجارب اصیل دینی هستند و اگر تجربهای از این چشمه زلال سیراب و یا الهام نگرفته باشد، در آن صورت باید با بکار گرفتن عقل و نقل که همان قرآن کریم و سنت نبوی و اهلبیت علیهمالسلام است به ارزیابی آن تجربه بپردازیم. تجربهای که با عقل و نقل در تعارض باشد بدیهی است که نمیتوان دستاوردهای منقول از صاحب تجربه را یک تجربه اصیل دینی دانست و این احتمال وجود دارد که در اثر ریاضتهای غیرشرعی و افتادن به مسیرهای انحرافی دچار علایم سایکوتیک شده باشد و بررسی علمی چنین افرادی باتوجهبه رهنمودهای دینی میتواند به ارائه راهحلهایی برای معالجه آنان کمک نماید. برخی میگویند که صوفیان غیر متشرع به شرع همانند راهبان و صوفیان مسلمان غیر سالک به طریق اهلبیت علیهمالسلام چون حلاج و جنید و شبلی و همانند آنها نیز تجارب معنوی صحیحی داشتهاند و انحصار حقایق به اهلبیت علیهمالسلام درست نمیباشد که در پاسخ میگوییم: فرموده پیامبر اکرم است که من شهر علم هستم و علی درب آن است و هر کس میخواهد وارد شهر شود باید از درب آن وارد شود، بنابراین ورود به شهر از درب و از پنجره نیز امکانپذیر است و میتوان به حقایقی از علوم بهغیراز مسیر امام علی علیهالسلام دستیافت، اما این ورود از دیدگاه پیامبر اکرم غیرقانونی است و طبیعتاً فردی که بهجای درب از پنجره و دیوار استفاده کرده است به مشکلاتی راه خواهد یافت که در مسیر طبیعی آن یعنی ورود از درب چنین مشکلاتی نمیداشت؛ بنابراین شاید بخشی از یافتههای عرفانی عرفانهای کاذب و راهبان متصوفه مسیحی و یهودی نیز درست و مطابقت با واقع باشند و از علایم اختلالات روانی سایکوتیک نباشند، اما تنها راه شناخت اصالت آنها مطابق با عقل، قرآن و سنت پیامبر اکرم و اهلبیت علیهمالسلام است، بنابراین اگر فردی غیر متشرع و یا سالک به طریق غیر اهلبیت بهگونهای رفتار کرد که تجربه دینیاش با شرع مقدس و طریقت اهلبیت علیهمالسلام مطابقت داشته باشد در آن صورت ما نمیتوانیم بهراحتی آن تجربه را جزو علایم سایکوتیک بدانیم و چنین وانمود سازیم که فرد دچار اختلالات روانی سایکوتیک بوده است. اگر چنین فردی به راهها و توصیههای معنوی اهلبیت علیهمالسلام عمل مینمود در آن صورت هم در سرعت کمتری و هم با مشقت کمتری به حقایق هستی و مقامات معنوی دست مییافت، ولی از جهت مطابقت رفتار و کردار آن فرد با سیره اهلبیت و تعالیم آنان ممکن است به حقایقی از عالم معنویت هم رسیده باشد و بنابراین تخصصاً از بحث ما خارج هستند. در این پژوهش به صوفیانی اشاره میشود که به علت پیمودن مسیرهای عرفان کاذب و ریاضتهای غیرشرعی و در اثر اختلالات روانی به شطحیات روی آوردهاند و از نظر علمی میتوان آنان را در زمره بیماران روانی با علائم سایکوتیک برشمرد. در اواخر قرن بیستم مردی با گرایشهای تعصبآمیز مسیحی با اسکیزوفرنی پارانویائی در یک ارزیابی عصبشناختی گفت که او میتواند اذهان دیگران را بخواند و سالهاست که صداهایی را بهصورت الهام درباره دوستان و غریبهها و مانند آنها میشنود. او معتقد بود که خداوند او را برگزیده است تا بشریت را راهنمائی کند. پزشکان با تجویز داروهای ضد سایکوزی توانستند از علائم سایکوزی مذکور تا حدودی بکاهند و پس از یک دوره درمان صداهای الهامی نیز کمتر به گوش وی میرسید و مدتی بعد هم چنین پندارهایی برای وی به وقوع نمیپیوستند. او از پزشکان معالج میپرسید: "از کجا میدانید که آن صداها واقعی نیستند؟" "از کجا میدانید که من مسیح موعود نیستم؟" او در تأیید میگفت: "خدا و فرشتگان در انجیل با مردم سخن میگفتند."
حجم
۸۲۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۹ صفحه
حجم
۸۲۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۹ صفحه
نظرات کاربران
کتاب ۵۰۹ از کتابخانه همگانی (بینهایت)، نویسنده در این مقاله به صوفیانی اشاره می کند (اختصاصا به حلاج) که به علت پیمودن مسیرهای عرفان کاذب و ریاضت های غیرشرعی و در اثر اختلالات روانی، به شطحیات (سخنان خلاف شرع و چیزهای