کتاب هشت گفتار درباره فلسفه موسیقی (جلد اول)
معرفی کتاب هشت گفتار درباره فلسفه موسیقی (جلد اول)
کتاب هشت گفتار درباره فلسفه موسیقی (جلد اول) نوشته و پژوهش داریوش صفوت، موسیقیدان و محقق برجستهٔ موسیقی است. هشت گفتار درباره فلسفه موسیقی پنج جلد دارد و هر جلد شامل هشت گفتار میشود. مجموعه سخنرانیها و صحبتها و پژوهشهای دکتر صفوت درمورد موسیقی اصیل ایرانی در این کتابها، توسط انتشارات ارس به چاپ رسیدهاند. ارتباط میان موسیقی، عرفان، معنویت و اخلاق از موضوعهای بارز این گفتارهاست.
درباره کتاب هشت گفتار درباره فلسفه موسیقی (جلد اول)
کتاب هشت گفتار درباره فلسفه موسیقی (جلد اول) مجموعهای است از تعدادی از مقالات و رسالات و سخنرانیهای داریوش صفوت که به مناسبتهای گوناگون دربارهٔ فلسفهٔ عرفانی موسیقی ایران تدوین و عرضه شده است. تمام مقالات بر اساس موازین عرفانی (یعنی علم خداشناسی) تدوین شده، از این رو مقالهای که چند سال قبل دربارهٔ خداشناسی و دینمداری نگاشته شده، سرآغاز این مجموعه قرار دارد. این مقاله برگرفته از مقدمهای است که صفوت، چند سال قبل بر ترجمهٔ فارسی رسالهٔ علم و دین نوشته است. رسالهٔ علم و دین گزارشی است از گفتوگوی دوستانه و سادهٔ بزرگترین دانشمندان فیزیک قرن بیستم (که همگی دارای جایزهٔ نوبل فیزیک بودهاند) دربارهٔ علم و دین. این گزارش را یکی از دانشمندان حاضر در آن جلسه، به نام ورنر هایزنبرگ نوشته است.
گفتار دوم این مجموعه اختصاص به سخنرانیای دارد که در سال ۱۳۸۱ در تالار وحدت به مناسبت بزرگداشت استاد ابوالحسن صبا ایراد شده است.
هر گفتاری باید متکی به اصول اولیهای باشد که نویسنده و خواننده (یا گوینده و شنونده) هر دو، آن را قبول داشته باشند. ناگفته پیداست که بدون چنین توافقی بحث به نتیجه نمیرسد. علت بینتیجه و عقیم ماندن بسیاری از گفتوگوها نیز عدم توافق پیشاندیشههای اصحاب گفتوگو است. این نوع اصول اولیه را در منطق، اصل موضوع یا پیشاندیشه مینامند. اصل موضوع در این گفتار، اصالت عرفان است. بدیهی است اگر کسی به اندیشههای عرفانی اعتقاد نداشته باشد، این گفتار مقبول او نخواهد بود، مگر آنکه خود پژوهش کند و از طریق تجربیات شخصی و مشاهدات عینالیقین، حقیقت را احراز کند. در گفتار سوم صفوت میخواهد موسیقی را از طریق اندیشههای عرفانی تعریف کند.
در گفتار چهارم در خصوص رابطهٔ متقابل موسیقی و روح بحث میشود. البته در ابتدا این دو اصطلاح، یعنی موسیقی و روح تعریف میشوند.
در گفتار پنجم، نخست به تاریخ پیدایش و تکوین موسیقی ایرانی اشاره شده است که تاریخ مستند آن از ۴۰۰۰ سال ق. م. ـ تاریخ تقریبی مهاجرت اقوام آریایی به ایران ـ شروع میشود و در طول تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین، تحول و تکامل بسیار یافته و امروز به صورت مجموعهای از آهنگهای پخته و قوام یافته به دست ما رسیده است. سپس مبنای عرفانی مقاله و زمینه مباحث آن و نیز فهرست ویژگیهای اساسی موسیقی ایران بیان شده است.
گفتار ششم پژوهشی است دربارهٔ فلسفهٔ موسیقی، شامل سه بخش: مسئله مشروعیت موسیقی از دیدگاهی تازه، در ۱۲ بند/ بیان تفاوت بین فلسفهٔ موسیقی و علم موسیقی، فهرستی از تعداد ۶۰ سؤال درباره فلسفهٔ موسیقی/ اصل علیت در موسیقی، در ۱۲ بهره.
نکتهای که باید بدان اشاره کرد این است که تاکنون هیچ کتابی دربارهٔ فلسفه موسیقی ایرانی تدوین نشده است. شاید یکی از علتهای آن این باشد که موضوع و غرض و ابواب این بحث بر پژوهشگران روشن نبوده؛ البته در کتب قدما، ضمن بحثهای فنی و تخصصی، به پارهای از نکات فلسفی موسیقی هم اشاره شده است. ولی تاکنون تحقیق مستقلی در این زمینه به عمل نیامده، و الگویی در دست نیست تا بتوان بر اساس آن، به بسط مطالب پرداخت؛ و به همین علت ورود به این مبحث دشوار است.
گفتار هفتم از این قرار است: در تاریخ تمدن ایران دورهای هست که میتوان آن را دورهٔ عرفانی نامید. این دوره در صدر اسلام به وجود آمد و در واقع ثمرهٔ شیرین اسلام است. از ویژگیهای این دوره، ظهور عرفای بزرگی است که با شاهکارهای هنری و علمی خود، رفیعترین بنای اندیشگی (ایدئولوژی) و جهانبینی انسان مدار و انسان دوستانه را پدید آوردند. اگر به دیدهٔ تحقیق به تاریخ این دوره و آثار شگفتانگیز آن بنگریم، به این نتیجه میرسیم که در عصر ما، که عصر فنآوری و دانشوری است، اگر بخواهیم در زمینهٔ تقابل فرهنگهای جهان، متاعی تقابلپذیر عرضه کنیم، جز عرفان انسانگرای ایرانی دستاورد دیگری نداریم. حتی میتوان پا را فراتر گذاشت و گفت: تنها راه نجات بشر از تنگناها و تضادهای تباهکنندهٔ زندگی اجتماعی کنونی، رویکرد به راهبردها و راهکارهای تحققپذیر و واقعگرای عرفای ایرانی است. ناگفته پیداست که مقولهای چنین بنیادین و حیاتی نیاز به گفتارها و نوشتارهای گستردهای دارد. از این رو در این گفتار تنها به موسیقی این دوره پرداخته شده است.
گفتار هشتم ترجمهٔ دو فصل پایانی (فصلهای ۱۷ و ۱۸) کتابی است به زبان فرانسه که سال ۱۳۴۵ (۱۹۶۶) در پاریس تحت سرپرستی شورای بینالمللی موسیقی انتشار یافته و نیز چاپ دوم آن، بعد از گذشت ۴۰ سال به وسیلهٔ همان ناشر و بدون هیچ تغییر منتشر شده است. فصل ۱۷ دربارهٔ معیارهای موسیقیدان اصیل ایران است، و فصل ۱۸ دربارهٔ وضع موسیقی اصیل ایرانی است در جامعهٔ امروز ایران.
خواندن کتاب هشت گفتار درباره فلسفه موسیقی (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب هشت گفتار درباره فلسفه موسیقی (جلد اول) را به علاقهمندان و پژوهشگران موسیقی و همچنین کسانی که در زمینهٔ فلسفه و عرفان فعالیت میکنند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب هشت گفتار درباره فلسفه موسیقی (جلد اول)
با نگاهی به خدایان اساطیری و ارتباط آنان با موسیقی، تأکید بر وجه الهی موسیقی بارز میشود؛ مثلاً در یونان باستان اختـراع موسـیقی بـه آپولـون خدای شعر، موسیقی و غیبگویی، و مظهـر روشـنی و زیبـایی نـسبت داده شده بود، معبدی به نام او در دلفی شهر باستانی یونان بر پا بـود و پیـروان کیش او با نواختن ساز و با آوازهای دسته جمعی به عبادت مشغول بودنـد؛ و یا به اورفئـوس موسـیقیدان، آوازهخـوان و شـاعر، همـو کـه بـه دنبـال همسرش ائورودیکه به عالم ارواح رفت، اما نتوانست شـرط را نگـاه دارد و به پشت سر ننگرد، و جبراً به زمین بازگشت، که رفتن او به عـالم ارواح و بازگشت او به زمین، تمثیلی از برای حکمت باطنی و زندگیهـای متـوالی شد. در مصر، اختراع موسیقی به تحوت، خدای مصری عالم غیب، و وکیل خدای مصری خورشید (رع) در شب، ایزد ماه و ستارگان، و بـه اوزیـریس خدای اصلی هرم خدایان مصر، پسر آسمان و زمین، منسوب بود. و یـا در میان هندوان، اختراع موسیقی به برهما، خدای خـدایان، آفریـدگار عـالم و دیگـر خـدایان و تمـامی موجـودات، و در میـان عبرانیـان بـه یوبـال، از شخصیتهای تورات قبل از طوفان نوح منتسب بود.
***
خداوند سرشت بشر را طوری ساخته است که کشش و علاقهٔ زیادی به زیبایی دارد. منشأ این جاذبه، آن حدیث معروف است که میفرماید: کنْتُ کنْزاً مَخْفِیاً فَاحْبَبْتُ اَنْ اُعْرَف فَخَلَقْتُ الْخَلْقَ لِکی اُعْرَف.
یعنی: گنج پنهان بودم پس دوست داشتم شناخته شوم، پس خلق را (یعنی مخلوقات را) خلق کردم برای این که شناخته شوم.
در این حدیث نکته ظریفی است که اگر به آن توجه نکنیم، به خداوند سبحان صفت بشری نسبت میدهیم و به این ترتیب به وادی کفر سقوط میکنیم. معنی ظاهری این حدیث این است که خداوند العیاذُ بالله نیاز به این داشت که شناخته شود، و این کفر محض است؛ زیرا خداوند بینیاز مطلق است (اَللهُ صَمَد). و نیز فرموده است: سُبْحانَاللهِ عَمّا یصِفوُنَ، یعنی خدا منزه است از آنچه وصف میکنند (سوره ۳۷ ـ آیه ۱۵۹). برای رفع این اشکال، میتوان از بین تفسیرهای مختلف، این توضیح عرفانی را مطرح کرد که اساس خلقت عالم بر محبت (فاحببت) و شناخت خدا (لکی اعرف) قرار داده شده است. به عبارت دیگر خداوند دستگاه خلقت را برای این خلق فرموده که مخلوقات، از دولت جاذبهٔ محبت (یا به قول عرفا: عشق الهی)، کمکم به شناخت خدا برسند؛ و به این طریق بتوانند از فیض فیاض لایزال مؤبداً برخوردار گردند.
حجم
۳۲۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۳۲۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه