دانلود و خرید کتاب وطن فقط یک سرزمین نیست کارین کوسترر ترجمه صدیقه وجدانی
تصویر جلد کتاب وطن فقط یک سرزمین نیست

کتاب وطن فقط یک سرزمین نیست

دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب وطن فقط یک سرزمین نیست

کتاب وطن فقط یک سرزمین نیست نوشته کارین کوسترر است کتاب وطن فقط یک سرزمین نیست، داستان زندگىِ قبل از جنگ و در حين جنگ یک خانواده بوسنيايى در يوگسلاوى سابق است.

درباره کتاب وطن فقط یک سرزمین نیست

در حال حاضر، دنیا بیش از انتقام به صلح و عدالت نیاز دارد، این کتاب علیه هیچ ملتی، حتی صرب‌ها، نوشته نشده و کتابی ضدّ جنگ، ضدّ خون‌ریزی و ضدّ ملی‌گرایی منفی است و صلح و آشتی را ترویج می‌دهد. 

ادیتا دوگالیچ، دختر شانزده نوجوانی است که زمان جنگ بوسنی به همراه خانواده‌اش به آلمان فرار می‌کنند، در کتاب وطن فقط یک سرزمین نیست، نویسنده خاطرات این خانواده را از زندگی در بوسنی قبل و در حین جنگ روایت می‌کند. خاطره هایی که با افراد خانواده هم ادامه پیدا می‌کند و همگی توصیف درد‌ها، رنج ها و شادی‌های آنها است. ادیتا در این کتاب توضیح می‌دهد چطور زندگی عادی و حتی خسته کننده‌اش ناگهان به یک فرار برای زنده ماندن تبدیل شده است. او توضیح می‌دهد چطور خودش و خانواده‌اش در انتظار پایان جنگ و بازگشت به وطن روزشماری می‌کنند

بخش اصلى كتاب را اديتا، كه شانزده سال دارد، روایت مى‌كند و در بخش‌های دیگر، پدر و مادر و برادرش، ادو، نيز توضيحاتى مى‌دهند. از دوستان اديتا، از مدرسه‌اش، از آداب و رسوم مسلمانان بوسنيايى، از بوسنى و مناظر اسرارآميز رود «درينا» نيز صحبت مى‌شود و از جنگ، آن گونه كه خانواده دوگاليچ آن را تجربه كرده و پشت سر گذاشته است، سخن به ميان مى‌آيد، سرنوشت اين خانواده، از اكثر خانواده‌هاى پناهنده بوسنيايى خيلى بهتر است و حتی مى‌توان گفت كه آنان جزو خوش اقبال‌ها بوده‌اند؛ زيرا همه زنده ماندند و خوشبختانه، مورد ظلم و تعدى قرار نگرفته‌اند.

خواندن کتاب وطن فقط یک سرزمین نیست را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به روایت‌های واقعی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب وطن فقط یک سرزمین نیست

گاهی اوقات، جمهوری بوسنی هرزگوین یک یوگسلاویِ کوچک نامیده می‌شد. زیرا مانند دولت یوگسلاوی، از فرهنگ‌ها و ملیّت‌های گوناگون تشکیل شده بود. در این جمهوری، بیش‌تر از همه، مسلمانان و بعد صرب‌ها و کراوات‌ها زندگی می‌کردند. صرب‌ها مسیحیِ ارتدوکس و کروات‌ها کاتولیک‌اند. همهٔ ما در یک دولت سوسیالیستی زندگی می‌کردیم که در آن، مذهب به طور مستقیم تحت حمایت قرار نداشت. برای مثال، پدر من از اعضای حزب کمونیست به شمار می‌رفت،؛ اما مادرم، با آن‌که کمونیست بود، به خدا اعتقاد داشت. در آن زمان کمونیست بودن خیلی مهم بود و سببِ کسبِ شخصیت می‌شد. به این سبب، اگر پدر من یک مسلمانِ معتقد بود، هرگز رئیس شعبهٔ بانک نمی‌شد. اما من از کمونیسم، فقط آن جنبه را که انسان حق ندارد انسانِ دیگر را استثمار کند و کارخانه‌ها به کارگران تعلّق دارد، می‌پسندیدم و بیش‌تر به سنت‌های اسلامی خودمان پای‌بند بودم. من قرآن می‌خواندم و انجیل را نیز مطالعه می‌کردم. 

ما، در مدرسه یاد گرفتیم که جوسیپ براز تیتو۱۱ مرد بزرگی است. چریک‌های کمونیست یا پارتیزان‌ها در جنگ جهانی دوم، سرزمین خود را از دست آلمانی‌های فاشیست، که تحت رهبری هیتلر قرار داشتند، نجات دادند. یوگسلاوی یک سرزمین آزاد بود و شهروندان اجازه داشتند هر وقت که می‌خواستند، از کشور خارج شوند. مهم‌ترین شعار پارتیزان‌ها برادری و وحدت بود که نشان می‌داد ملیّت‌های گوناگون یوگسلاوی با هم متحدند و در مقابل هم نمی‌ایستند و این موضوع، تا زمانی که تیتو زنده بود، کاملاً عملی بود.

تیتو در ماه مه سال ۱۹۸۰ فوت کرد و هزاران نفر به آرامگاه او آمدند و سوگواری کردند. هزاران نفر از مردم دنیا هم به کومرووتس جایی که تیتو متولد شده بود، می‌رفتند و از آن‌جا بازدید می‌کردند. روز تولد تیتو در یوگسلاوی تعطیل رسمی بود و به این مناسبت، یک مسابقه‌یِ دوِ سراسری برگزار می‌شد. برای برگزاری این مسابقه، از یک ماه قبل تدارک می‌دیدند.

فهرست کتاب وطن فقط یک سرزمین نیست

  • مقدمه
  • پیشگفتار مترجم
  • ما فراری هستیم
  • وطن فقط یک سرزمین نیست
  • بوسنی هرزگوین یک یوگسلاویِ کوچک بود
  • ما مسلمان هستیم
  • مدرسه، دوستان و کافه عقرب
  • ! تغییرات
  • جنگ
  • در فرار و گریز
  • بر پدر چه گذشت؟
  • فرار هم چنان ادامه داشت
  • بازگشت زیرکانه
  • شهر شیاطین
  • کرواسی ـ مجارستان
  • آلمان
  • استتار
  • کبوترهای مسجد و قوهای سیاه
  • در انتظار صلح و آزادی
  • نامه سوتلانا
sara.kh
۱۴۰۲/۰۱/۲۵

باید سرنوشت کشورهای دیگر و اشتباهات آنها را خواند و درس گرفت تا خدای نکرده یک روز این اشتباهات و اتفاقات برای کشور خودمان پیش نیاید.

وقتی به آن روزها فکر می‌کنم،‌ درمی‌یابم که تا چه اندازه قدرنشناس و از زندگی‌ام ناراضی بودم! حتی قبل از جنگ، آرزو می‌کردم به کشور دیگری بروم و شاید هم در آرزوی وطن دیگری بودم، به‌خصوص، اشتیاق زیادی به زندگی در آمریکا داشتم و این موضوعی است که امروز وقتی دربارهٔ آن فکر می‌کنم، به نظرم خیلی عجیب می‌آید.
sara.kh
متوجه تأثیر تلویزیون شدم که می‌توان از طریق آن، حتی انسان‌ها را به قتل رساند. زیرا اگر من یک جوان ناآگاه صرب بودم، با دیدن این فیلم‌ها اسلحه به دست می‌گرفتم و به جان مسلمانان می‌افتادم. اما تمام جنایت‌هایی که صرب‌ها در بوسنی انجام می‌دادند، به نام مسلمانان تمام می‌شد. اما بیش‌تر مردم دنیا نمی‌دانستند که ما مسلمان‌ها، جنگ را شروع نکرده‌ایم، اسلحه دست صرب‌ها بود و ما پناهنده شده بودیم.
sara.kh
تلویزیون صربستان مرتب پیام انتقام‌گیری می‌فرستاد. آن‌ها در فیلم‌هایشان، جنازه‌های دوستان و وابستگان ما را نشان می‌دادند و ادعا می‌کردند که این‌ها صربی هستند و به دست مسلمانان کشته شده‌اند ما، درمانده و مستأصل و با دلی پُردرد، با دروغ‌هایی که مانند لجن متعفّنی بر سرورویمان می‌ریخت و ترس از تجاوز و بی‌حرمتی و کشتار بی‌رحمانه محاصره شده بودیم.
sara.kh

حجم

۸۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۸۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۳۸,۰۰۰
۱۹,۰۰۰
۵۰%
تومان