دانلود و خرید کتاب تبسم نور صدیق قطبی
تصویر جلد کتاب تبسم نور

کتاب تبسم نور

نویسنده:صدیق قطبی
انتشارات:انتشارات اریش
امتیاز:
۴.۳از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب تبسم نور

کتاب الکترونیکی تبسم نور؛ داستان یک ایمان نوشتهٔ صدیق قطبی در انتشارات اریش چاپ شده است. این کتاب قبلاً با عنوان تبسم نور؛ روایتی از یک مسلمانی، در احوال شیخ احمد بخارایی چاپ شده بود.

درباره کتاب تبسم نور

صدیق قطبی، نویسندهٔ تبسم نور، می‌گوید:

ابتدا فکر نمی‌کردم روایت تا این حد، دنباله‌دار شود. احمد بخارایی در درون من حقیقت داشت، نه در بیرونم. شاید او وجود خارجی نداشته باشد، اما داخلی که دارد. احمد بخارایی سرمایه‌ٔ انفسی من بود برای عرضه نگاهی که به یک مسلمانی خوب دارم.

اما راستش را بخواهید هر چه از او نوشتم، برایم واقعی‌تر شد. حالا دلتنگش شده‌ام. کاش می‌شد سفری به بخارا بروم و ساعتی کنار مزارش بنشینم. این منم بر سر خاک تو، که خاکم بر سر…

ای بخارا شادباش و دیر زی…

حکایت احمد بخارایی، حکایت یک آه بلند است. یک تمنای شیرین. به قول خودم:

«همه‌ٔ حرف‌های ما

ترجمه‌ٔ ناقص یک آه بلندند

آهی به بلندی عمر کوتاه‌مان

همه‌ٔ حرف‌های ما

آه…»

درباره صدیق قطبی

صدیق قطبی، نویسنده و شاعر، متولد ۱۳۶۳ در شهر تالش، استان مازندران است. او مؤلف کتاب‌های «به تو رأی می‌دهم» (مجموعه‌شعر)، «دیدار با شاعران»، «دیدار با آقای آبی»، «قلب قرآن»، «دینداری خوب»، «نزدیکترین مخاطبِ من باش»، «در مدار مهر»، «سمت روشن زندگی»، «نشان اهل خدا» و «حکمت‌های ابن عطا اسکندری» است.

کتاب تبسم نور را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به مطالعه در حوزه‌های ادیان و عرفان پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب تبسم نور

نماز صبح که تمام می‌شود، شیخ احمد بخارایی رو به ما می‌کند و می‌خواند: «وَالضُّحَی. وَاللَّیلِ إِذَا سَجَی. مَا وَدَّعَک رَبُّک وَمَا قَلَی. وَلَلْآخِرَةُ خَیرٌ لَک مِنَ الْأُولَی» بعد نفس بلندی می‌کشد و می‌گوید:

«عزیزان! اگر بنا بود تنها به یک چیز غبطه بخورم، به حالی غبطه می‌خوردم که محمد مصطفی پس از شنیدن این آیات تجربه کرد. چه حلاوتی دارد که بشنوی خداوند تو را وانگذاشته و بی‌مهر نشده است. چه سعادتی است این اطمینان که فراموش نشده‌ای و از نظر نیفتاده‌ای: ’مَا وَدَّعَک رَبُّک وَمَا قَلَی‘. خدا می‌داند پیامبر چه ذوقی کرده با شنیدن این بشارت و کبوتر روحش چه بالی گشوده و سپس در چه اطمینان و امنیتی آرام گرفته است.

آدمی‌زاد برای ادامهٔ زندگی به بشارت نیاز دارد. اهل بشارت باشید. بکوشید تا نگاه‌تان و لبخندتان، سکوت‌تان و کلام‌تان و جملهٔ حرکات و سکنات‌تان، حاوی بشارت باشد. وقتی دل‌تان از محبت سبز شود، وقتی نگاه‌تان شسته و بی‌غبار باشد، وقتی کلام‌تان عاری از تشویش باشد، آن‌وقت حضورتان سرشار از بشارت است. سکینه است. برای همدیگر، در جلوت و خلوت، دعا کنید. آرزوهای خوب کنید. نه با شتاب، نه با تصنع، نه از سرِ عادت. نه! از صمیم دل و با همهٔ قلب‌تان. چشم در چشم هم بدوزید و زیباترین آرزوها را برای هم به زبان بیاورید. حتماً آن بشارتِ ایمنی‌بخش، منتشر خواهد شد.

خداوند منّان به پیامبرش می‌گوید وقتی صدقات و بخشش‌های مالی مسلمانان را دریافت می‌کنی در حق‌ّ‌شان دعا کن؛ چراکه دعای تو برای آنها مایهٔ تسلّی و تسکین است: ’وَصَلِّ عَلَیهِمْ إِنَّ صَلاتَک سَکنٌ لَهُمْ.

می‌گوید: «وقتی مومنان نزد تو آمدند به آنها سلام کن و بشارت بده که پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است: ’وَإِذَا جَاءَک الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِآیاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَیکمْ کتَبَ رَبُّکمْ عَلَی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ‘

بیایید ما هم مظهر بشارت خدا باشیم. با حضورمان بر رحمت او گواهی دهیم. با حضور، محبت، آمرزش و لبخندمان. با دعاها و آرزوهامان. خوشا آنان که بشیرند؛ اهل بشارتند.»

شیخ احمد بخارایی یک‌پارچه شور و جذبه شده است. انگار بوی پیراهن یوسف را شنیده است. هرچه از بشارت می‌گوید چراغ‌های بیشتری در چشمانش متولد می‌شود. اشتیاقش شعله می‌کشد و با دعایی به گفتارش خاتمه می‌دهد:

«آرزو می‌کنم حضور و وجودمان، سراسر، بشارت باشد.»

Eghbal Jahangiri
۱۴۰۱/۰۶/۱۴

آب دستتان هست، بگذارید زمین و این کتاب رو بخونید. دست خودتون نیست؛ تا تمومش نکنید، ازش دل نمی‌کَنید.

نازنین صالحی راد
۱۴۰۳/۰۵/۲۴

این کتاب فوق العادس ... همین! :)

’تِلْک الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ‘؛ سرای آخرت از آن کسانی است که به دنبال برتری‌جویی در زمین نیستند.
fereshteh
پس اکنون این سه چیز باقی می‌ماند: ایمان و امید و محبت، لیک بزرگ‌ترین آنها محبت است.‘»
majid daniali
چرا در سورهٔ مزمل آمده عبادت و عمل شبانه، راست‌تر و اثرگذارتر است؟» «احساس کرده‌ای که گیاهان و درختان در شب، هوشیارتر و بیدارترند؟ دقت کرده‌ای که باغِ خانه‌تان شباهنگام از چه احساسات رنگینی آکنده است؟ شب صداهای آسمانی بهتر شنیده می‌شود. ’شب خیز که عاشقان به شب راز کنند‘ ...»
کاربر ۵۵۴۶۸۴۳
بیایید طوری قرآن بخوانیم که قرآن نیز ما را بخواند. ’آن سرای آخرت را برای کسانی قرار می‌دهیم که در زمین هیچ برتری و تسلّط و هیچ فسادی را نمی‌خواهند؛ و سرانجامِ (نیک) برای پرهیزکاران است. ‘
fereshteh
اگر زندگی و جنب‌وجوش و تقلاهای‌مانْ با خدا که نور جهان است در پیوند نباشد هیچ است. اگر زندگی صرفِ دل نشود، اگر دل حول محبت نگردد، اگر محبت از حضور خداوند اعتبار نگیرد... آه! اگر درد خدا در من و تو پایان گیرد، چه بازی پوچی می‌شود زندگی! چه بازی بیهوده‌ای!»
Mehr
پس اکنون این سه چیز باقی می‌ماند: ایمان و امید و محبت، لیک بزرگ‌ترین آنها محبت است.‘»
کاربر ۵۵۴۶۸۴۳
وَدَّعَک رَبُّک وَمَا قَلَی‘. خدا می‌داند پیامبر چه ذوقی کرده با شنیدن این بشارت و کبوتر روحش چه بالی گشوده و سپس در چه اطمینان و امنیتی آرام گرفته است.
کاربر ۵۵۴۶۸۴۳
دانستن اهمیتِ اساسی ندارد مگر وقتی‌که به محبت بینجامد. این
fereshteh
«بسم الله الرحمن الرحیم» مهم‌ترین قاعدهٔ فهم قرآن است. نه‌تنها «طُفیل هستی عشقند آدمی و پری» که هستیِ خدا نیز بر محبت استوار است. بکوش هر سخن و کردارت، به رنگ رحمت باشد.
کاربر ۵۵۴۶۸۴۳
گاهی از گل‌ها پرستاری می‌کنم و در معنای لطیف این آیه درنگ می‌کنم: «فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا» خدا مریم را به نیکویی پذیرفت و چون گیاهی نیکو پرورش داد. وقتی همسرِ عمران، دختر خود، مریم، را از کاروبارِ جهان آزاد کرد و به خدا سپرد، دعا کرد خدایا از من بپذیر! این بذرِ کوچک را باغبانی کن. چراکه برای بذرِ آدمی نیکوتر از تو باغبانی نیست:
کاربر ۵۵۴۶۸۴۳

حجم

۱۶۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۹ صفحه

حجم

۱۶۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۹ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان