کتاب اثر مرکب
معرفی کتاب اثر مرکب
کتاب اثر مرکب مشهورترین کتاب سخنران و نویسنده مشهور دارن هاردی است و با ترجمه ناردین مثنایی نجیبی منتشر شده است.
درباره کتاب اثر مرکب
در ابتدا بدانید کسب موفقیت سخت است. این فرآیند پر زحمت، ملالآور و گاهی اوقات حتی خستهکننده است. ثروتمند شدن، شخصی نافذ و رتبه اول شدن در زمینهٔ رشتهٔ خودتان آهسته و دشوار است اما اگر راه را بدانید میتوانید راحت در این مسیر قدم بردارید.
اثر مرکب یک راهنمای عملی است که به شما یاد میدهد چگونه برای خود یک سیستم داشته باشید و آن را کنترل کنید و مهارتی کسب کنید که بتوانید آن را مطابق نیازها و امیال خودتان شکل دهید. به محض انجام این کار دیگر چیزی وجود ندارد که نتوانید به آن برسید.
اثر مرکب مبتنی بر اصلی است که من در زندگی خودم و دورههای آموزشیام به کار بردهام. تصمیمات تو سرنوشت و تقدیرت را رقم میزنند. آینده همان چیزی است که تو آن را میسازی. تصمیمات بیاهمیت که هر روز میگیرید، یا شما را به سمت زندگی دلخواهتان سوق میدهند و یا به بیراهه میکشانند.
این کتاب همان برنامهٔ عملی دقیق و ملموس است. اجازه دهید کتابی که در دست دارید خواستههایتان را دگرگون کند. پیش فرضهایتان را از بین ببرد و کنجکاویتان را برانگیزد و به زندگیتان ارزش ببخشد. از این کتاب به عنوان ابزاری مفید استفاده کنید.
این کتاب در مورد موفقیت و آنچه که واقعا برای دستیابی به موفقیت لازم است، نوشته شده است. این کتاب، دربرگیرندهٔ مطالبی است که واقعا مهم هستند و هیچ مطلب اضافی و حاشیهای در آن وجود ندارد. چه چیزهایی واقعا مهم هستند؟ چه عاملی واقعا مؤثر است؟ کدام اصول اساسی هستند که با تمرکز روی آنها و کسب مهارت، سیستم عاملی را به وجود میآورند که شما را به اهداف مدنظرتان برساند و به شما کمک کند که به شیوهٔ دلخواهتان زندگی کنید. این کتاب دربرگیرندهٔ همان اصول است. اصولی که سیستم عاملی را به نام اثر مرکب به وجود میآورند.
خواندن کتاب اثر مرکب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که در زندگی بهدنبال موفقیت هستند پیشنهاد میکنیم.
درباره دارن هاردی
دارنهاردی، نویسنده، سخنران و مشاور آمریکایی است که تا سال ۲۰۱۵ ناشر مجله موفقیت یکی از پرتیراژترین مجلات دنیا بوده است. او از کودکی با پدرش بزرگ شده و او را یکی از بهترین مربیان خود میداند. دارن در سن ۱۸ سالگی تجارت خود را آغاز کرد و در ۲۷ سالگی به یک جوان میلیونر تبدیل شد. مجله موفقیت به او این امکان را داد تا با مدیران برجسته، کارآفرینان برتر و قهرمانان مصاحبه داشته باشد و همین موضوع باعث شد تا پرده از راز موفقیت آنها بردارد. او در شبکههای اجتماعی و وبلاگش استراتژی و اصول موفقیت را با روشهایی که خودش آزمایش کرده و به نتیجه رسیده است با مردم به اشتراک میگذارد. او میگوید که دوست دارد همه از تمام پتانسیل زندگی خودشان استفاده کنند. او مدیرعامل خیریه کودکان نامرئی است که به کودکانی که برای سرباز شدن در کشورهای آشوب زده دزدیده میشوند کمک میکنند تا راه زندگیشان را پیدا کنند. او مشهورترین مقالات نیویورک تایمز را مینویسد و چندین کتاب مشهور دارد که بهترین آنها اثر مرکب است.
بخشی از کتاب اثر مرکب
آیا شنیدهاید که میگویند: «کسی که آهسته و پیوسته میرود برنده است»؟ آیا تا به حال قصهٔ لاکپشت و خرگوش صحرایی را شنیدهاید؟ خانمها و آقایان، من همان لاکپشت هستم. اگر به من زمان کافی بدهید، هر کسی را در هر زمان و رقابتی شکست میدهم. چرا؟ نه به خاطر اینکه من برترین یا باهوشترین و یا سریعترین فرد هستم. من برنده میشوم، به خاطر اینکه عادتهای مثبتی را در خود گسترش دادهام و در این راه پشتکار و ثبات داشتهام. در کل دنیا کسی نیست که به اندازه من به پشتکار و پایداری در امور اعتقاد داشته باشد. من مصداق زنده برای اثبات این نکته هستم که پشتکار و ثبات کلید نهایی موفقیت است. در عین حال ممکن است همین نکته یکی از بزرگترین دامهایی باشد برای افرادی که تقلا میکنند به هدف خود برسند. بیشتر افراد نمیدانند که چگونه در مسیر خود پایدار باشند. اما من میدانم. و از این بابت سپاسگزار پدرم هستم. در اصل او نخستین استاد من بود که قدرت اثر مرکب را در من برانگیخت.
پدر و مادرم وقتی فقط هجده ماهه بودم از هم جدا شدند. و پدرم به عنوان یک والد تنها من را بزرگ کرد. او از آن پدرهای ملایم و مهربان نبود. در گذشته مربی تیم فوتبال دانشگاه بود و برای رسیدن به موفقیت به من خیلی سخت میگرفت. ممنونم از پدر. هر روز صبح ساعت شش مرا از خواب بیدار میکرد. آن هم نه با یک نوازش آرام روی شانه یا حتی زنگ ساعت و صدای رادیو. خیر، من هر روز صبح با صدای برخورد مداوم وزنههای آهنی به کف بتونی گاراژ خانه که کنار اتاق خوابم بود، بیدار میشدم. از خواب بیدار شدن من درست مثل افتادن از یک ساختمان نیمهکاره بود. پدر یک تابلوی بزرگ «نابرده رنج گنج میسر نمیشود» روی دیوار گاراژ نصب کرده بود و در حین ورزش کردن به آن خیره میشد. چه باران میبارید و چه برف و تگرگ و چه در هوای آفتابی، پدر هر صبح با لباس ورزشی کهنهاش آنجا بود. او هرگز یک روز را هم از دست نمیداد. طوری که شما میتوانستید بر اساس برنامهٔ او ساعت خود را تنظیم کنید. کارهای من حتی از کارهای یک خانم خانهدار و یک باغبان هم بیشتر بود.
حجم
۵۷۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۵۷۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
نظرات کاربران
خیلی عالیه. یک مشاور و راهنمای بی عیب و نقص هست. کافیه فقط بخوای ب گفته هاش عمل کنی. از ابتدای مقدمه کتاب تا آخرش که شروع ب خوندن کنی. هرچقدر که رو به جلو پیش بری بیشتر انگیزه پیدا