دانلود و خرید کتاب ارتش خورشید ربکا رونهورس ترجمه امیراحمد کامیار
تصویر جلد کتاب ارتش خورشید

کتاب ارتش خورشید

معرفی کتاب ارتش خورشید

کتاب ارتش خورشید نوشته ریکا رونهوورس و ترجمه امیراحمد کامیار است. کتاب ارتش خورشید را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیت‌ترین کتاب‌ها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.

درباره کتاب ارتش خورشید

نیژونی بیگِی از بسیاری جهات یک دختر کلاس‌هفتمی معمولی اهل نیومکزیکوست. تنها آرزویش این است که در کاری مهارت پیدا کند تا به‌خاطرش در مدرسه به او احترام بگذارند. متأسفانه هیچ کاری جواب نمی‌دهد. تلاشش برای اینکه در اینترنت برای خودش شهرتی دست‌وپا کند به جایی نمی‌رسد. فرصتش برای تبدیل شدن به یک فوق‌ستارهٔ ورزشی را در بازی بسکتبال از دست می‌دهد. به‌زحمت از پس تدارک برنامه‌ای برای وقت‌گذرانی با تنها دوستش، دِیوِری، برمی‌آید و نمی‌تواند برادر کوچک‌تر هنرمندش، مَک، را از دست کتک‌های دشمنش، آدریَن کاتِلبوش، نجات بدهد.

انگار این‌ها کافی نیست، نیژونی مسئلهٔ کوچک دیگری هم دارد. تازگی‌ها اینجاوآنجا هیولا می‌بیند. به نظر نمی‌رسد هیچ‌کس متوجه شده باشد، اما نیژونی کاملاً مطمئن است که حتی آقای چارلز، مرد ثروتمندی که به پدرش پیشنهاد کاری جدید در اوکلاهاما داده، آدمیزاد نیست. بدتر اینکه انگار آقای چارلز دارد در خانوادهٔ بیگی دنبال چیز خاصی می‌گردد، زیرا نیژونی را یک‌جورهایی تهدیدی برای خودش می‌بیند.

حالا آن‌ها متوجه چیزی می‌شوند، او و برادرش قدرت‌هایی دارند که از آن خبر نداشته‌اند و حالا با این قدرت‌ها باید جهان را نجات دهند. موجوداتی شبیه به انسان‌ها آماده شده‌اند تا دنیا را نابود کنند و نیژونی و مک خواهر و برادری سرخ‌پوست از قبیله‌ی ناواهو باید جهان را نجات دهند.

خواندن کتاب ارتش خورشید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کودکانی که قصه دوست دارند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ارتش خورشید

بقیه که تعجب کرده‌اند، غرغرشان بلند می‌شود.

مربی تشر می‌زند: «دستت رو بیار پایین، نیژونی. تو همین‌جا کنار من می‌مونی.»

دستم را پایین می‌آورم. «اوه، درسته. اما من می‌تونم شوت آخر رو بزنم.»

مربی نگاهم می‌کند. همهٔ تیم نگاهم می‌کنند. کمی شق‌ورق‌تر می‌ایستم تا قدم خیلی بلند به نظر برسد. درواقع من قدوقواره‌ای ندارم. فوقش یک‌سانت‌ونیم بلندتر از مربی هستم.

خیلی جدی تکرار می‌کنم: «من شوت آخر رو می‌زنم.»

دیوری زیر لب می‌گوید: «نیژونی، مطمئنی؟» او بهترین دوستم است ـ باشد، تنها دوستم است ـ و همیشه هوای من را دارد، اما حالا به نظر کمی نگران می‌آید. چشم‌های قهوه‌ای‌اش از اضطراب پشت عینک تنگ شده و مردد لب‌هایش را روی هم فشار می‌دهد. با حالتی عصبی، دستی روی موهای خیلی کوتاه و فرفری‌اش می‌کشد. 

تأکید می‌کنم: «مثل آب خوردن. تو پاس می‌دی به من. من می‌رم می‌ایستم بالای نیم‌دایرهٔ زمین اون‌ها و... ویژ!... ایزوتوپ‌ها می‌برن!» مطمئن‌ترین لبخندم را تحویلش می‌دهم.

دیوری فقط چینی به پیشانی‌اش می‌اندازد.

مربی نگاه معناداری به بقیهٔ تیم می‌اندازد و می‌پرسد: «کس دیگه‌ای نمی‌خواد شوت آخر رو بزنه؟» همه سرشان را پایین می‌گیرند یا به آن‌طرف یا هر جایی غیر از چشم‌های مربی نگاه می‌کنند، چون هیچ‌کس نمی‌خواهد چنین مسئولیتی را قبول کند. مربی ناامید دوباره می‌پرسد: «هیچ‌کس نیست؟»

من گلویم را با صدای بلند صاف می‌کنم.

مربی رضایت می‌دهد و می‌گوید: «باشه، دیوری پاس می‌ده به نیژونی. نیژونی، تو شوت می‌زنی. آماده باش!»

حرکتی در سکوها توجهم را جلب می‌کند. هیولاست.

شاهدخت کتاب ها
۱۴۰۰/۱۱/۱۵

عاللییییسی بود و موضوع خوب و متفاوتی داشت داستان در مورد نیژونی است که در هیچ کاری موفق نمی شود.... اما تازگی ها توانسته هیولا ها را ببیند و آقایی که به پدرش پیشنهاد داده هم انسان نیست!! هیولا هایی در

- بیشتر
گمشده در دنیای کتاب ها :(
۱۴۰۲/۰۷/۱۵

به تازگی ، دانش آموز کلاس هفتم ، نیژونی بیگای ، توانسته است هیولاها را تشخیص دهد ، مانند مردی با لباس شیک که در بازی بسکتبال در بلورها حضور داشت. معلوم می شود که او آقای چارلز است ،

- بیشتر
un rat de bibliothèque
۱۴۰۰/۰۹/۱۲

داستان، داستان جذابیه. برای من که خیلی کتاب می خونم جدیده. با اینکه کتاب های رئال رو ترجیح می‌دم. گروه سنی رو در سایت زده +14 اما +12 هم می‌تونه بخونه.

(:
۱۴۰۰/۰۶/۲۵

خیلی جالب بود

فتانه
۱۴۰۲/۰۹/۲۹

به سختی تونستم کتاب تموم کنم برای سنین زیر ۱۲ سال شاید خوب باشه

برای پیروزی در آزمایش، باید بشناسید خویشتن خویش را چه کسی می‌پردازد بهای آزادی گمشدگان را؟
شقایق

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

قیمت:
۴۷,۶۰۰
تومان