کتاب رسانه و سبک زندگی
معرفی کتاب رسانه و سبک زندگی
کتاب رسانه و سبک زندگی نوشته عباس معلمی است. کتاب رسانه و سبک زندگی مجموعه مقالاتی پیرامون سینما، تلویزیون و سبک زندگی است.
درباره کتاب رسانه و سبک زندگی
انقلاب شکوهمند اسلامی ایران بیش از آنکه یک انقلاب ضد استبدادی داخلی و یا حتی ضداستعماری باشد، آغازی برای یک انقلاب جهانی علیه تمدن مادی و فاسد غرب است؛ وبیش از آنکه یک انقلاب اقتصادی و یا حتی سیاسی (به معنای متداول) باشد یک انقلاب فرهنگی است. این انقلاب داعیهدار تمدن اسلامی و زمینه سازی ظهور است. محور تمدن مادی موجود، اقتصاد است که فرهنگ و سیاست را «خدمات» اقتصاد محسوب میکند. درحالیکه در تمدن اسلامی اقتصاد زمینهساز رشد و تعالی فرهنگ و سیاست به معنای «تولی و ولایت» است. این تمدن، مدل و شاخصهای خاص خود را میخواهد که متأسفانه نسبت به آن بیتوجهی و یا کمتوجهی شده است؛ و هنوز بعد از قریب چهل سال شاخصهای اقتصادی معیار برنامهریزیهای خرد، کلان و پیشرفت کشور است. سبک زندگی یا همان تعلقات، دانشها و آدابورسوم اجتماعی، خانوادگی و فردی، مهمترین محل بروز یک فرهنگ است و رسانهها بهویژه رسانه ملی تأثیرگذارترین ابزار تثبیت یا تغییر فرهنگ به حساب میآیند. این کتاب مجموعه نوزده مقاله یا گفتوگوی فرهنگی مهندس عباس معلمی است که از نیمه دوم دهه هفتاد تاکنون در نشریات و سایتهای گوناگون منتشر شده است. وجه مشترک این مطالب سبک زندگی و رسانه است و بعضی از ابعاد این دو را بررسی میکند.
خواندن کتاب رسانه و سبک زندگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به دانش رسانه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب رسانه و سبک زندگی
س: در تمدن اسلامی که با حکومت عباسیان آغاز شد، فلسفه از یونان وارد دنیای اسلام گردید؛ اما مخالفتهایی صورت گرفت و شاگردان امام صادق(ع) و امام هادی(ع) کتابهایی نوشتند؛ ولی با اصلاحات یا اضافاتی تحت عنوان فلسفه اسلامی در حوزههای علمیه مورد قبول واقع شد که ریشه آن مباحث به همان یونان باستان که ارسطو و افلاطون آن را پایهگذاری کردهاند، برمیگردد. ارسطو در بحثهایش، کتابی در موضوع تئاتر با نام بوطیقا دارد. ولی تئاتر هیچوقت در تمدن اسلامی جایگاهی پیدا نکرد و هیچگاه مورد پذیرش قرار نگرفت؛ چرا چنین بحثی اتفاق افتاد؟ مبنایی که هنر، خصوصا تئاتر دارد، چیست؟ چرا با داشتن زیربنایی فلسفی و عقلی عقل نیز که در اسلام جایگاه دارد بحثی مثل تئاتر که هنری فردی است و از ذهنیت یک فرد برخاسته، در اسلام جایگاهی ندارد؟ کلمه محمل انتقال فرهنگ ماست
ج: بسمالله الرحمن الرحیم. هر فرهنگ و مکتبی برای انتقال از یک نسل به نسل دیگر و یا انتقال از یک سرزمین به سرزمین دیگر محتاج ابزارهایی است؛ این هنر است که یک مکتب را از یک نسل به نسل دیگر منتقل میکند؛ آنهم با زبانی شیرین و در قالبی دوست داشتنی و پذیرفتنی. مکتبهای مختلف متناسب با مبانی خودشان، هنرهای مختلفی دارند. در مکتب اسلام برای «کلمه» ارزش خاصی قائل شدهاند و بزرگترین معجزهای که برای پیامبر اسلام(ع) ذکر شده، قرآن است؛ هرچند معجزههای دیگری و ازجمله همه معجزههای سایر انبیا(ع) را پیامبر اسلام (ص) داشتهاند؛ ولی بزرگترین معجزهای که برای پیامبر (ع) گفته شده، قرآن است که آن هم در قالب کلمات عرضه میشود. برهمین اساس در فرهنگ ما شعر جایگاه ویژهای پیدا میکند. بعضی از عرفا، فلاسفه و اخلاقیون ما سعی کردهاند از هنر شعر استفاده کنند و مفاهیم ارزشی خود را در این قالب بریزند و به وسیله شعر ، آن مفاهیم را به نسل دیگر منتقل کنند. به همین علت هم میبینیم که شعر در فرهنگ و روح و جان ما جایگاه ویژهای دارد و مطالبی که بهصورت شعر و در قالبی آهنگین بروز پیدا میکنند برای ما دلنشین است. یعنی شعر در وجود ما نسل به نسل جایگاه پیدا کرده است.
حجم
۳٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۸ صفحه
حجم
۳٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۸ صفحه