کتاب سفر میرا
معرفی کتاب سفر میرا
کتاب سفر میرا نوشتۀ پت دیبو با ترجمۀ عسل لاهوری و بازنویسی علیرضا رحیمی و ویرایش سیما آبی در انتشارات سروش به چاپ رسیده است. این کتاب مصور، در دستۀ داستانهای نوجوان فرانسه قرار داد. باغبان پیری به نام بالانوس پیش از مرگ دانهای اسرارآمیز به دخترش میرا میدهد تا آن را در سرزمینی مناسب بکارد. میرا برای پیدا کردن زمین مناسب این دانه باید سفری را آغاز کند.
درباره کتاب سفر میرا
کتاب سفر میرا در دستهبندی موضوعی داستانهای نوجوان فرانسه قرار دارد. کتاب مصور است و با تصاویر رنگارنگ، داستان را برای خواننده نوجوان زنده میکند.
سفر میرا داستان سفری برای کاشتن عشق، برکت، روزی و فداکاری است. باغبان پیری به نام بالانوس، در دقایق پایانی عمرش، فرزندانش را فراخواند تا داراییهایش را میان آنها تقسیم کند. به پسر بزرگش باغی بزرگ و زیبا داد. باغی که سالیان طولانی با عشق روی آن کار کرده بود. به پسر دومش خانهای بزرگ و چشمنواز داد. تنها دختر باغبان، میرا نام داشت. او به میرا یک کیف پارچهای ساده داد. کیفی که سالها آن را مخفی کرده بود. این کیف هیچ نداشت جز یک سوراخ روی آن. این کار بالانوس تعجبآور بود؛ زیرا دخترش میرا را بسیار دوست داشت.
بالانوس راز آن کیف عجیب را توضیح داد. او همچون پدر و پدربزرگش رؤیایی داشت. رویایی که جرئت نکرده بود برای تحققش قدم بردارد. رؤیای آنها کشف زمینی مناسب بود که حاصلخیز و مناسب برای کشت آن بذز اسرارآمیز باشد. میرا باید آن بذر را میگرفت و به سفر میرفت. پدر گفت که این بذر از زمان تولد خورشید برای زمینی خاص در نظر گرفته شده است. میرا باید این زمین را پیدا میکرد. زمینی سرسبز و حاصلخیز که رودخانههای خروشان در آن جاریست. با درختانی سربهفلک کشیده در دو سوی آن. بالانوس به میرا گفت هر زمان که طی سفر در رؤیایت مرا دیدی، بذر اسرارآمیز را همانجا بکار. بهزودی آن زمین تبدیل به باغی میشود. همانجا خانهات را بساز و برای مهماننوازی مسافران آماده کن.
بالانوس مرد و سفر میرا برای یافتن آنچه بهشت میتوان خواند آغاز شد.
خواندن کتاب سفر میرا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به دوستداران داستانهای نوجوان و ماجراجویی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سفر میرا
«در آن دوردستها، در شرق، نزدیک جایی که خورشید هر روز صبح طلوع میکند، باغبان پیری به نام بالانوس با سه فرزندش زندگی میکرد. او در آخرین شب عمرش، فرزندانش -دو پسر و یک دختر- را فراخواند تا داراییهایش را میان آنها تقسیم کند. باغبان همهی عمر خود را برای مراقبت از زمینها و باغهایش صرف کرده بود؛ اما خوب میدانست که باید با دستهایی خالی راهی سفر آخرت شود.»
حجم
۲۳٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۶ صفحه
حجم
۲۳٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۶ صفحه