دانلود و خرید کتاب روان شناسی سیاسی تجاوز جنسی در جنگ اینگر شلزباک ترجمه فاطمه روح‌الامینی
تصویر جلد کتاب روان شناسی سیاسی تجاوز جنسی در جنگ

کتاب روان شناسی سیاسی تجاوز جنسی در جنگ

معرفی کتاب روان شناسی سیاسی تجاوز جنسی در جنگ

کتاب روان شناسی سیاسی تجاوز جنسی در جنگ نوشته اینگر شلزباک است که با ترجمه فاطمه روح‌الامینی منتشر شده است. کتاب روان شناسی سیاسی تجاوز جنسی در جنگ به شکل موردی درباره جنگ بوسنی است.

درباره کتاب روان شناسی سیاسی تجاوز جنسی در جنگ

این کتاب قصد دارد با بیان برخی مطالعات روان‌شناسی سیاسی در زمینهٔ تجربه‌های تجاوز جنسی در جنگ بوسنی، این مطالعات را در بافتار سیاسی و نظری وسیع‌تری مفهوم‌آفرینی کند. فصل ۱ با بررسی چالش‌های روش‌شناختی در مطالعهٔ پیامدهای تجاوز جنسی در جنگ بوسنی، به بررسی اجمالی طرح پژوهش و گزینش مصاحبه‌شوندگان، روش و تحلیل مصاحبه، استفاده از مترجمان و ملاحظات اخلاقی می‌پردازد.

فصل ۲ تحلیلی روایت‌گونه از مصاحبه با پنج زن قربانی تجاوز جنسی در جنگ بوسنی را ارائه می‌دهد. باور عمومی بر این است که خشونت در درگیری‌های قومی به‌عنوان سلاحی برای تضعیف روحیهٔ کلّ جامعه به‌کار می‌رود و وجه‌تمایز آن عبارت است از تهاجم خشونت‌آمیز به داخل بدن قربانی که درنتیجه عزت نفس و منزلت فرد را مورد حمله قرار می‌دهد. ما با رساندن صدای زنانی که چنین مصیبتی را تجربه کرده‌اند و بیان تجربه‌هایشان، به تأثیرات گوناگون تجاوز جنسی در جنگ بر قربانیان مختلف، خانواده‌ها و روابطشان پی می‌بریم. تحلیل روایت‌گونه، امکان تحلیل تجربه‌های این زنان را از تجاوز جنسی در جنگ به‌عنوان تجربه‌ای متفاوت از دیگر آسیب‌های روانی جنگ و درعین‌حال امکان شناخت هم‌زمان کلّیت محل وقوع تجاوزهای جنسی در جنگ را فراهم می‌سازد. 

فصل ۳ اسناد خشونت جنسی در جنگ را از زمان جنگ جهانی دوم تا دههٔ ۱۹۹۰ به تصویر می‌کشد. این رویکرد بر عدم‌وجود خشونت جنسی در جنگ قبل از جنگ جهانی دوم دلالت ندارد، بلکه دشواری یافتن اسناد قبل از سال ۱۹۴۰ را نشان داده است. این فصل نشان می‌دهد که پدیدهٔ خشونت جنسی قبل از دههٔ ۱۹۹۰ شاید آن اندازه که تصوّر می‌شود، پنهان نبوده است. به‌عبارت‌دیگر، این حوادث عمدتاً مورد تحلیل سیاسی قرار نگرفته‌اند.

فصل ۴ نقاط عطف در مفهوم‌آفرینی‌های جدید خشونت جنسی در جنگ را نشان می‌دهد، یعنی حوادثی را بیان می‌کند که رویکردی سیاسی‌تر و مرتبط با برداشت کلّی از ماهیت جنسیتی درگیری‌های مسلحانه را مطرح کردند. این فصل نشان می‌دهد که در دههٔ ۱۹۹۰، خشونت جنسی در جنگ بیشتر موردتوجّه قرار گرفته و اسناد بیشتری دربارهٔ آن وجود دارد و درنتیجه واکنش بین‌المللی، از شیوه‌های صلح‌بانی تا صدور قانون دادخواهی کیفری بین‌المللی، تغییر یافت. همراه با این تحوّلات، ادبیات پژوهشی جدیدی در دههٔ ۱۹۹۰ به‌وجود آمد که تحلیل‌های جدید و سازمان‌یافته‌ای از خشونت جنگی جنسی ارائه داد. فصل بعدی به مفهوم‌آفرینی‌های مختلف خشونت جنسی در این ادبیات می‌پردازد.

فصل ۵ استدلال ادبیات پژوهشی در زمینهٔ خشونت جنسی در جنگ را در دههٔ ۱۹۹۰ شرح می‌دهد، مبنی‌بر اینکه خشونت جنسی سلاحی است علیه (الف) همهٔ زنان، برای بازتأیید مردانگی نظامی؛ (ب) زنان مورد هدف، به‌منظور حمله به هویت قومی / مذهبی / سیاسی زن و (ج) مردان و زنان مورد هدف، برای مردانه نشان‌دادن مجرمین و زنانه نشان‌دادن قربانی.

 فصل ۶، یک تحلیل گفتمانی از ۲۳ مصاحبه با بهداشتیاران محلی بوسنی در دو مرکز روان‌اجتماعی ارائه می‌دهد. مفروضات اصلی این مطالعه بر این مبنا ارائه می‌شوند که بسیاری از قربانیان تجاوز جنسی در جنگ ترجیح می‌دهند تا دربارهٔ مصائب خود سکوت کنند و بنابراین مطالعات این پدیدهٔ جنگی خاص تاحدودی برمبنای اظهارنظرهای محلی در این حوزه ارائه می‌شوند. تمرکز اصلی بر گفته‌های بهداشتیاران مصاحبه‌شونده دربارهٔ نحوهٔ کار خود با قربانیان خشونت جنسی در جنگ و پس از جنگ بوسنی است.

فصل ۷ با بررسی مفهوم «زنانگی خوب» به بررسی رابطهٔ بین تغییر اجتماعی _ سیاسی و ساختارهای اجتماعی جنسیت می‌پردازد. این فصل به‌طور دقیق‌تر نحوهٔ ساختاربندی روابط جنسیتی را در بافتارهای اجتماعی _ سیاسی مختلف و با روایت تغییر روابط جنسیتی، نحوهٔ ساختاربندی بافتارهای اجتماعی _ سیاسی را بررسی می‌کند.

فصل ۸ به بررسی اجمالی وضعیت موجود و دستاوردها و چالش‌های شناخت خشونت جنسی در جنگ از سال ۲۰۰۰ و پذیرش قطعنامهٔ ۱۳۲۵ شورای امنیت سازمان ملل متحد دررابطه‌با زنان، صلح و امنیت می‌پردازد.

فصل ۹ با این استدلال که تجاوز جنسی در جنگ را باید یک رابطهٔ خشونت‌آمیز دانست که در آن، مرد مجرم و زن قربانی است، یافته‌های مطالعه را به‌طور خلاصه بیان می‌کند. در این فرآیند، سایر مشخصه‌های مجرمین مرد و قربانیان زن چنان با سلسله‌مراتب جنسی می‌شوند که توانمندی از مردانگی و ضعف از زنانگی تبعیت می‌کند؛ یعنی توسّل به تجاوز جنسی در جنگ نه‌تنها نشانگر یک رابطهٔ سلسله‌مراتبی خشونت‌آمیز بین مجرم مرد و قربانی زن بوده بلکه سایر مشخصه‌ها را نیز به‌شیوه‌ای مشابه در جنگ قدرت سیاسی قرار می‌دهد. این فصل با پیشنهاداتی برای کارهای علمی و سیاسی در این حوزه خاتمه می‌یابد. 

اینگر شلزباک، اهل نروژ، که به‌عنوان استاد و پژوهشگر روان‌شناسی سیاسی در مرکز جنسیت، صلح و امنیت، مؤسسه پژوهش صلح اسلو و استادیار روان‌شناسی فرهنگ و جامعه در گروه روان‌شناسی دانشگاه اسلو مشغول به‌کار است، حرفه‌ پژوهشگری خود را با مطالعه شکل‌گیری هویت زنان در مناطق مورد‌ مناقشه آغاز کرد و رساله‌ دکتری خود را با موضوع پیامدهای تجاوز گروهی و خشونت جنسی در جنگ بوسنی ارائه داد.

نویسنده در کتاب روان‌شناسی سیاسی تجاوز جنسی در جنگ با بررسی تجربی و مطالعه موردی بوسنی، یک چارچوب مفهومی برای شناخت خشونت جنسی در جنگ و تأثیرات آن ارائه می‌دهد و یک الگوی روشمند را برای مطالعه خشونت جنسی در جنگ از دیدگاه سیاسی و روان‌شناختی پیشنهاد می‌کند. او با رویکرد جامع خود نسبت به تجارب بوسنی، قربانی‌شدن را مفهوم‌آفرینی می‌کند و این فرض را که مطالعه خشونت جنسی به‌دلیل سکوت قربانی کار بسیار دشواری است، به چالش می‌کشد. به بیان دقیق‌تر، نویسنده نشان می‌دهد که شیوه‌های بسیاری برای شناخت تجاوز جنسی در جنگ و تأثیرات آن وجود دارد، بی آن که امنیت و حریم خصوصی قربانیان به خطر بیفتد.

این کتاب راه‌های شکل‌گیری تجارب فردی از تجاوز جنسی در جنگ را برحسب گفتمان‌ ملی و بین‌المللی درمورد جنسیت، مسائل جنسی و سیاست نشان می‌دهد.

خواندن کتاب روان شناسی سیاسی تجاوز جنسی در جنگ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام پژوهشگران حوزه جامعه‌شناسی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب روان شناسی سیاسی تجاوز جنسی در جنگ

بوسنی و هرزگوین جامعه‌ای است عمیقاً چندبخشی با آیندهٔ متزلزل، گذشتهٔ حل‌نشده و اوضاع کنونی آشفته. توافق‌نامه چارچوب کلّی صلح (از این پس توافق‌نامهٔ دیتون نامیده می‌شود) که در دیتون، اوهایو مورد مذاکره قرار گرفت و ۱۴ دسامبر ۱۹۹۵ در پاریس به امضا رسید، با مطرح‌کردن نحوهٔ بازسازی بوسنی و هرزگوین پس از جنگ به‌عنوان کشوری جدید، نقش مختلف سازمان‌ها و آژانس‌های بین‌المللی را در این پازل مشخص کرد.

این توافق‌نامهٔ صلح موجب ایجاد کشوری بسیار تشریفاتی شده است با دو نظام حکومتی، پلیس و آموزش و پرورش موازی و نهادهای فدرال به‌علاوهٔ دو سطح نهاده. مؤلّفه‌های غیرنظامی مندرج در ۱۱ الحاقیهٔ توافق‌نامهٔ دیتون تحت نظارت سازمان‌های بین‌المللی وابسته به سازمان ملل متحد بودند. درحقیقت، بوسنی و هرزگوین به یک کشور تحت‌الحمایه بین‌المللی تبدیل شد که ارتش کشور تحت نظارت نیروهای اس اف او آر ناتو و پلیس آن تحت نظارت کارگروه ویژهٔ پلیس بین‌الملل سازمان ملل متحد قرار داشت و انتخابات و نهادهای دموکراتیک تحت نظارت سازمان امنیت و همکاری اروپا و مقام نمایندهٔ ارشد بودند. این سازمان‌های مختلف باهم و طی بزرگ‌ترین عملیات تاریخ در بوسنی مداخله کردند.

این عملیات مختلف طی سال‌ها موجب تغییرات مختلفی شده‌اند. مأموریت نمایندهٔ سازمان ملل متحد در بوسنی و هرزگوین در پایان سال ۲۰۰۲ خاتمه یافت و مسئولیت‌های قبلی آن به اتحادیهٔ اروپا محول شد. به‌عنوان بارزترین نمونه این گذار می‌توان به جایگزینی کارگروه ویژهٔ پلیس بین‌الملل سازمان ملل متحد با نمایندهٔ پلیس اتحادیهٔ اروپا اشاره کرد که اختیاراتش نسبت به کارگروه ویژهٔ پلیس بین‌الملل سازمان ملل متحد کمی متفاوت است. (مشخص‌تر بر روی بازگشت آوارگان و مبارزه با جنایت سازمان‌یافته در منطقه تمرکز می‌کند.) گذار به اتحادیهٔ اروپا در بخش نظامی نیز انجام شده است و انتقال مسئولیت و پرسنل در دسامبر ۲۰۰۴ و تحت نام نیروی اتحادیهٔ اروپا در بوسنی و هرزگوین انجام گرفت. هدف کلّی این تحوّلات عبارت است از پذیرش مسئولیت در قبال ایجاد یک مسئلهٔ مشخصاً اروپایی و تضمین این نکته که توسعهٔ این کشور می‌تواند منجر به عضویت آن در اتحادیهٔ اروپا شود. علاوه‌بر هیئت‌های بین‌المللی متعددی که در این کشور حضور دارند، یک بخش غیردولتی قدرتمند نیز وجود داشته است. در سال ۲۰۰۰، شورای بین‌المللی سازمان‌های داوطلبانه، فهرست ۱۸۲ سازمان بین‌المللی غیردولتی را اعلام کرد؛ به‌علاوه، ۳۲۵ سازمان غیردولتی محلی وجود دارند که بودجهٔ آن‌ها عمدتاً توسط سازمان‌های خارجی تأمین می‌شود. به‌هرحال، طی سال‌های گذشته، بسیاری از این سازمان‌ها دریافته‌اند که حامیان مالی بین‌المللی نسبت به دیگر مناطق جهان علاقهٔ چندانی به سرمایه‌گذاری در بوسنی و هرزگوین ندارند. درنتیجه، بسیاری از سازمان‌های مردم‌نهاد مجبور شده‌اند فعّالیت‌ها و تعداد کارمندان خود را کاهش داده و حتّی تعطیل کنند.

در میان همهٔ این تحوّلات، تلاش‌هایی برای کمک به قربانیان خشونت جنسی با ترکیبی از حمایت بین‌المللی، مشوق‌های داخلی و دادخواهی حقوقی داخلی و بین‌المللی انجام شده است. به‌هرحال، گزارش سازمان عفو بین‌الملل از سال ۲۰۰۹ تصریح می‌کند که با وجود تلاش‌های بسیار هنوز هم راه طولانی برای القای حس عدالت در قربانیان جنایات خشونت جنسی در جنگ وجود دارد. هنگامی‌که موضوع جنایات جنگی ازجمله جنایات خشونت جنسی مطرح می‌شود، نگرانی آن‌ها مخصوصاً ناشی از عدم‌پیشرفت حقوقی است: «به علت ساختار اجرایی کشور، دادخواهی جنایات جنگی ممکن است در ۱۰ دگاه استانی در فدراسیون بوسنی و هرزگوین۴۲، پنج دادگاه بخش در جمهوری سرپسکا و دادگاه بَدَوی منطقهٔ برکو انجام شود. (عفو بین‌الملل، ۲۰۰۹: ۱۸) این امر موجب تصوّرات و مجازات مختلف برای جنایات خشونت جنسی و همچنین حفاظت از شاهدان در یک کشور می‌شود. 

نظری برای کتاب ثبت نشده است
انیشتین می‌خواست بفهمد چرا جنگ رخ می‌دهد و چه اقداماتی را می‌توان برای پیشگیری از جنگ انجام داد. فروید در سپتامبر همان سال پاسخ داد و چنین استدلال کرد: تضاد منافع بین دو مرد در اصل با توسّل به خشونت برطرف می‌شود. در قلمروی حیوانات که بشر را نمی‌توان از آن مستثنی دانست، نیز چنین است؛ بااین‌حال، [...] با ائتلاف ضعفا می‌توان بر برتری انسان قوی چیره شد و نیروی حیوانی با اتحاد مغلوب می‌شود.‌
احسان رضاپور

حجم

۴۶۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۶۰ صفحه

حجم

۴۶۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۶۰ صفحه

قیمت:
۷۶,۰۰۰
تومان