کتاب ماه
معرفی کتاب ماه
کتاب ماه: مجموعه کتاب گل و سکه و ماه (جلد سوم) نوشته عاطفه منجزی و معصومه بهارلویی است. در این کتاب با پیچوتاب زندگی و دلدادگی دختر و پسری جوان آشنا میشویم. این کتاب جلد سوم این مجموعه است و اگر مشتاقید تا از سرنوشت افراد قصه نسل قبل باخبر شوید و متوجه شوید چه روزهایی را پشت سر گذاشتهاند نیاز است که جلدهای قبل را نیز مطالعه کنید.
درباره کتاب ماه
کتاب ماه: مجموعه کتاب گل و سکه و ماه یک جلد از مجموعهای سهجلدی با داستانهایی جدا از هم است که به روایت ماجرای سه نسل در بازههای زمانی مختلف و با محوریت سه زوج مختلف میپردازد. شخصیت اصلی هر جلد با دیگری متفاوت است و بدون دو جلد دیگر کامل است. اما هر سه کتاب در کنار یکدیگر تاریخچة کاملی از دو خانواده رابطة میانشان در اختیار خوانندگان قرار میدهد.
فرخ که بعد از سالها دوری از وطن به هوای چند وقتی استراحت به ایران برگشته است، دختری دبیرستانی را میبیند که صدایی آشنا برایش دارد. اما این دختر کیست و چرا توجه فرخ را به خود به جلب کرده است؟
خواندن کتاب ماه را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
کتاب ماه: مجموعه کتاب گل و سکه و ماه برای کسانی که به خواندن داستانهای عاشقانه علاقهمند هستند، پیشنهاد میشود.
درباره عاطفه منجزی
عاطفه منجزی در اردیبهشت سال ۱۳۴۵ در مسجدسلیمان، متولد شد. پدرش از تبار بختیاری و مادرش، اصفهانی بود. او در اصفهان درس خواند و در سال ۱۳۶۴ ازدواج کرد. بعد از ازدواج به تهران آمد و ساکن شد. در سال ۱۳۶۹ صاحب دو فرزند به نامهای علیرضا و نگین شد. علیرضا، در رشته کامپیوتر درس میخواند و نگین در رشته داروسازی مشغول به تحصیل است. وقتی فرزندانش دوساله بودند تحصیلات دانشگاهی را در مقطع کارشناسی حسابداری شروع کرد و هم اکنون دانشجوی مقطع کارشناسی رشته روزنامهنگاری است. از میان کتابهای عاطفه منجزی میتوان به شبچراغ، یواشکی، لبخند خورشید، تیه طلا، شاهماهی، یکی بود یکی نبود (مجموعه دوجلدی) و پرنده بهشتی اشاره کرد.
بخشهایی از کتاب ماه
زیر صدای این نفسهای گرم، کوبش طبلها و سنج و دمام بود که از میان حجم صدا متمایز به گوش میرسید. کوچه و خیابانها هم عطر و بوی معنویت گرفته؛ بوی اسفند، گلاب و غذای نذری درهمپیچیده و غوغا راه انداخته بود. عدهای کنار خیابان ایستاده بودند و به عزاداران شیرکاکائو گرم تعارف میکردند و یا با لیوانهای یکبارمصرف چای به پذیرایی عزاداران امام حسین میرفتند. کرکره تمام مغازههای سطح شهر پایین داده، درشان بسته و برعکس در حیاط اکثر خانهها باز بود. از هر در بازی عدهای به بیرون سرک میکشیدند و مدام میرفتند و میآمدند. اگر میشد از بالای شهر، مردم را دید، شهر در هالهای از دود اسفند و جامه سیاه غوطه میخورد. از آن روزهای سال بود که مشغله زندگی عادی تقریباً به حالت تعطیل درآمده و فکروذکر مردم دسته و هیئتهای عزاداری بود.
قدیمیترین و بزرگترین حسینیه محل، در خیابان باریکی بود، هر نیم ساعت هم دستهای تا جلوی میآمد و میرفت. مردم برای تماشای دستهها اگر از خانه بیرون میزدند، بهترین نقطه محل، همین خیابان باریک بود.
همه به تماشا ایستاده بودند و منتظر؛ منتظر که دسته خود حسینیه برگردد. سه ساعتی میشد که بیرون رفته بودند و حالا این دسته داشت به حسینیه محل بازمیگشت.
حجم
۴۰۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۴۶ صفحه
حجم
۴۰۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۴۶ صفحه
نظرات کاربران
دو کتاب قبل رو خوندم و در عین سادگی از نظرم زیبا بود و برای جلد اخر هم منتظر تخفیف هستم تا خریداریش کنم...کاش کتابهای ایرانی به بی نهایت بر میگشتن ممنون از طاقچه
این کتاب برام خیلی جذاب تر از جلد دوم بود، جلد اول و سوم عالی بود فقط داستان جلد دوم همچین چنگی به دل نمیزد و کند و بی حال بود
این کتاب رو از دوجلد قبلی بیشتر دوست داشتم و بهنظرم خوب بود
کتاب مجنون تر از فرهاد خانم بهارلویی شاهکاری بود که دیگه تکرار نشد،در عجبم از ایشون که وقتی قلم به این زیبایی دارن چطور کتابهای مشترکشون با خانم منجزی اینقدر گزافه گویی داره.از نظر متن و نگارش و داستان پردازی
کتاب قشنگیه مخصوصا جلد اول وسوم
ولی خدایا خییییییلی این رمان رو دوسش داشتم واقعا نثر زیبایی داشت ...حال و هوای تاریخی رمان رو هم خیلی پسندیدم
خواندن این سه کتاب یعنی گل ماه و سکه رو به همه پیشنهاد می کنم مقایسه ی آداب و رسوم و تغییرات زندگی مردم توی سه نسل کاملا مشهوده من که خوندم و خیلی خوشم اومد
عالی وزیبا
خسته کننده بود و نصفه رهاش کردم
من کتاب مجنون تر از فرهاد و انتهای سادگی رو خیلی دوست داشتم جمع گرم خانوادگیشو خیلی دوست داشتم کتاب نطلبیده هم همیچین محفل گرم خانوادگی رو داشت فقط یه جاهایی گنگ میشد ولی از این سه جلد کتاب اصلا