دانلود و خرید کتاب فقط عشق جرالد جمپالسکی ترجمه فریبا مقدم

معرفی کتاب فقط عشق

کتاب فقط عشق نوشته دکتر جرالد جمپالسکی و دکتر دایان سیرنسیونه با ترجمه فریبا مقدم به چاپ رسیده است. این کتاب به ما آموزش می‌دهد چگونه روابطمان را بر پایه عشق بسازیم.

درباره کتاب فقط عشق

کتاب فقط عشق، غیر از  قسمت‌های «یادداشت مترجم» و «پیش‌گفتار»، پنج بخش را در بر می‌گیرد.  نویسندگان این کتاب، زبانی ساده و در عین حال گیرا را برای فقط عشق به کار گرفته‌اند. هر بخش از این کتاب با یک نکته آغاز می‌شود و به دنبال آن، نویسندگان با شیوایی، جان کلام را برای خواننده بازگو می‌کنند. کتاب با مقدمه‌ای کلی آغاز شده، سپس پرسش اصلی ارایه شده و در پی آن، پاسخ نویسندگان به این پرسش به تفصیل نوشته شده است.

فقط عشق از منشأ همه رفتارها، نگرش‌ها و کردار آدمی پرده برمی‌دارد که برآمده از دو سرچشمهٔ عشق و ترس هستند. جرالد و دایان بر آنند تا با ارایهٔ اصول بهبود نگرش، ذهن خواننده را چنان بپرورانند که هر کس بتواند احساس، نگرش و تجربه‌های خود را انتخاب کند. 

پس از مقدمه‌ای بنیادین، نگارندگان فقط عشق پرسشی اساسی را مطرح می‌کنند: «هدف از برقراری ارتباط چیست؟» که پاسخ را در پیوستن و همدلی می‌دانند. پس از آن، چراغی روشنگر به خواننده هدیه می‌دهند تا بتواند پله‌های هفتگانهٔ ایجاد روابط مثبت را به راحتی و با آرامش خیال طی کند. نویسندگان باور دارند که دو سوی رابطه از دو فرهنگ، دو نگرش، دو مکان و گاه زمان مختلف به هم رسیده‌اند و به طور قطع، تفاوت‌های بسیاری با هم دارند، چرا که بسیاری از مشکلات و قضاوت‌ها، از رابطه‌های گذشتهٔ آدمی که بهبود نیافته‌اند، سرچشمه می‌گیرند. 

راهی که نگارندگان برای حل این مشکل یافته‌اند، تغییر نگرش و افکار و بخشایش است. پس از گذراندن راه ایجاد روابط مثبت، نویسندگان پانزده درس روزانه به خوانندگان ارایه می‌کنند که راهگشای آن‌ها برای تبدیل ترس به عشق است. سرانجام پاسخ همهٔ پرسش‌ها، به سادگی، عشق است.

 خواندن کتاب فقط عشق را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

فقط عشق برای همهٔ کسانی نوشته شده که همواره در پی بهبود روابط خود با افراد مهم زندگی‌شان هستند و می‌خواهند روابطشان بر پایهٔ عشق، مهر و همدلی رشد کند. بی‌تردید، این کتاب برای همهٔ خوانندگان سودمند است، چرا که به طور تقریبی، بیش‌تر آدم‌ها، دست کم با یکی از اعضای خانواده، یکی از همکاران، دوستان یا فرد مهم زندگی‌شان رابطه‌ای بهبودنیافته دارند و چنین رابطه‌ای، بر کیفیت همهٔ روابط زندگی سایه می‌اندازد. این کتاب، هنر بهبود رابطه را به خواننده یاد می‌دهد؛ این که چگونه از ترس به عشق کوچ کند و تجربه‌هایی اصیل و ناب برای خود بسازد.

 بخشی از کتاب فقط عشق

ما طی سفر به سراسر دنیا و گفت‌وگو با مردم مختلف با بسیاری از زنان و مردانی که به موفقیت‌های بزرگی رسیده‌اند، آشنا شدیم. برخی از آن‌ها به شهرت و سعادت عظیمی رسیده‌اند، اما با وجود همهٔ این کامیابی‌ها به خود می‌گویند: «زندگی باید غیر از این باشد.» آن‌ها با وجود امکانات رفاهی بسیاری که برای خود و خانواده‌هایشان فراهم کرده‌اند، همچنان احساس پوچی می‌کنند.

به عقیدهٔ بسیاری از ما آن‌ها در زندگی خود هدف درستی را دنبال نکرده‌اند، بیش‌تر اوقات با شتاب در حرکت و تکاپو هستند، با فشارهای فراوانی رویارو می‌شوند و وقت اندکی برای زندگی کردن در زمان حال دارند. توجه عمدهٔ این گروه بر پول متمرکز شده است، نه بر عشق. بسیاری از آن‌ها به کار معتاد شده‌اند، یعنی به سختی کار می‌کنند و نقش خود را در دنیا به خوبی ایفا می‌نمایند تا آن گونه شوند که معتقدند رضایت والدینشان را فراهم خواهند کرد. این افراد چنان سرگرم اجرای کارهای خود هستند که فرصت اندکی برای احساس و تجربه کردن صمیمیت و همدلی دارند.

بسیاری از ما دوستان بسیاری داریم، اما می‌دانیم که در زندگی ما افراد انگشت‌شماری هستند ـ یا اصلاً کسی نیست ـ که بتوانیم هر چه را در دل داریم با آن‌ها سهیم شویم. برخی از ما در شغل خود موفق هستیم، اما همیشه در زندگی خصوصی، عشق و صمیمیت عمیق از ما فاصله داشته است.

شاید ما نیز اهداف نادرستی را دنبال کرده‌ایم و هدف زندگی برایمان نامشخص است. یکی از علل اصلی نارضایتی از رابطه با دیگران برای بسیاری از ما آن است که در مورد هدف روابط خود ذهنیت روشنی نداریم. به نظر می‌رسد هدف رابطه‌ها موضوعی‌ست که بیش‌تر ما به آن نمی‌پردازیم و هنگامی که می‌کوشیم به آن بپردازیم، معمولاً پاسخ‌هایمان گنگ و نامفهوم است.

برای آن که رابطه‌ها را بفهمیم و بهتر بدانیم چگونه می‌توانند مفید باشند، لازم است که شناخت واضحی از هدف و منظور روابط داشته باشیم. در نظام باور عشق، هدف زندگی رسیدن به آرامش درون و هدف حقیقی از رابطه با دیگران پیوند و همدلی‌ست. اگر قلباً ایمان داشته باشیم که هدف واقعی از گرد هم آمدن دو یا چند نفر همدلی و به هم پیوستن است، آن گاه نیروهای معینی فعال می‌شوند و به آن رابطه‌ها آرامش، هماهنگی و عشق می‌بخشند.

در نظام باور کنونی دنیا یعنی نظام باور نفس، هدف و منظور از رابطه با دیگران جدایی‌ست. جدایی دارای نیروهای ویژه‌ای‌ست که اختلاف، ناهماهنگی، ترس و بی‌اعتمادی را فعال می‌کند. در این کتاب ما نظام باور عشق و ترس را با هم مقایسه می‌کنیم تا بتوانیم نظام باوری را که می‌خواهیم به آن معتقد باشیم، به روشنی انتخاب کنیم.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
«به هر چه بیندیشیم، همان را خواهیم دید.» افکار خشم‌آلود و تهی از عشق، دنیایی سرشار از روابط خشم‌آلود و تهی از عشق را منعکس می‌کنند. افکار مالامال از عشق و آرامش، از قلب و ذهن ما به بیرون منتشر می‌شوند و روابط آمیخته با عشق و آرامش را می‌آفرینند.
مشکات
پیمودن پل بخشایش در واقع عبور از مهم‌ترین پل جهان است؛ پلی که می‌تواند ما را به عشق، شادی و آرامشی فراسوی رؤیاهایمان رهنمون شود. با این که نفس حداکثر تلاش خود را به کار می‌گیرد تا ما را از دیدن پل بخشایش بازدارد، اما این پل پیوسته وجود دارد، ما را به عبور از خود می‌خواند و تضمین می‌کند که با گذشتن از آن روابطمان بهبود خواهند یافت و عشق و آرامش را بیش از آن چه همیشه تصور می‌کردیم، تجربه خواهیم کرد.
مشکات
فرض می‌کنیم مردی دوران کودکی دشواری داشته است، یعنی هر گاه که بر خلاف میل والدینش کاری انجام می‌داد، او را از مزایایی محروم می‌کردند. این مرد که در دوران کودکی از این رفتار رنج می‌برد، اکنون با همین شیوه همسر و فرزندان خود را تنبیه می‌کند. مسافران فضایی با دیدن این مسأله، روابط را وسیله‌ای برای تلافی رفتاری که در دوران کودکی با ما شده است، می‌بینند.
Reza
هر گاه متوجه شوم که از رفتار دیگران خشمگین هستم، به خود یادآوری می‌کنم که فقط افکار و نگرش خود من است که به من آسیب می‌رساند.
مشکات
بیش‌تر اوقات وابستگی‌ها، خواسته‌هایی مشخص هستند که وقتی به آن‌ها نمی‌رسیم غمگین می‌شویم و هر احساسی پیدا می‌کنیم، مگر آرامش. برای نمونه شاید شدیداً بخواهیم که کسی مطابق میل ما عمل کند. وقتی این وابستگی برای ما بسیار اهمیت می‌یابد و آن شخص خواستهٔ ما را برآورده نمی‌کند، احساس می‌کنیم قربانی شده‌ایم و دیگر توانی برای کنترل کردن زندگی خود نداریم. به این ترتیب وابستگی‌های ما به زندانبان‌هایی تبدیل می‌شوند که ما را با زنجیر انتظاراتمان اسیر می‌کنند.
مشکات
شادی، یک تصمیم و انتخاب درونی‌ست و با وقایعی که در دنیای بیرون روی می‌دهد ارتباطی ندارد. شاید بالاترین صورت شادی و سروری که دریافت می‌کنیم، از طریق عشق ورزیدن و یاری رساندن به دیگران در راه زندگی باشد. این کار یک بار دیگر به ما یادآور می‌شود که هر چه بدهیم، به خودمان بازمی‌گردد. نفس تصور می‌کند شادی، یعنی گرفتن آن چه می‌خواهیم، مثلاً یک دوچرخه یا یک اتومبیل. اما اگر شادی بر اساس گرفتن و نه دادن واقع شود، پایدار نخواهد بود.
مشکات
بیایید اعتماد خود را بر آن چه دیدگانمان در بارهٔ رفتار دیگران می‌گوید قرار ندهیم، بلکه در عوض نور درخشان معصومیت و عشق را به عنوان هویت حقیقی آن‌ها و خودمان ببینیم.
مشکات
هر چه بیش‌تر عشق بی قید و شرط و پذیرش را تمرین کنیم، بیش‌تر درمی‌یابیم که آرامش ذهن ما به اعمال دیگران متکی نیست. عشق بی قید و شرط با آزاد ساختن یکدیگر از فرضیات و انتظاراتی که از هم داریم آغاز می‌شود و تصمیمی‌ست که تقریباً بلافاصله رابطه‌ای سرشار از عشق، آرامش و هماهنگی را به وجود می‌آورد. این موضوع در رابطه‌ها فضایی می‌گشاید که در آن از روی عشق ـ و نه از سر اجبار ـ آن چه را که می‌خواهیم، انجام می‌دهیم.
مشکات
حسادت، انحصارطلبی و رقابت در حقیقت هیچ گاه به فرد مقابل مربوط نمی‌شوند. آن‌ها انعکاس ترس‌ها و احساس عدم امنیت خود ما هستند که به دنیای بیرون فرافکنی می‌کنیم.
مشکات
فقدان اعتماد به خود، ما را وامی‌دارد تا احساس ارزشمند بودن خویش را در دنیای بیرون بجوییم و این حالت بیش‌تر اوقات به شکل رقابت ابراز می‌شود. وقتی که بهتر از فرد دیگری عمل نماییم، احساس خوبی نسبت به خود پیدا می‌کنیم که زودگذر است. وقتی که دیگری بهتر از ما عمل کند حسادت می‌ورزیم، زیرا او حس بی‌ارزش بودن را در ما برانگیخته است. در واقع احساس ارزشمندی خود را به پست دانستن دیگری وابسته می‌کنیم و به این ترتیب خود را قربانی اعمال دیگران می‌سازیم.
مشکات
باید توجه داشت منظور از پیوند و همدلی، موافقت با دیگران و یا دست کشیدن از اعتقادات خود نیست. پیوستن را نباید با «آرامش و صلح به هر قیمت» اشتباه گرفت. وقتی که پیوستن را به عنوان هدف همهٔ ارتباطات خود انتخاب می‌کنیم، در واقع عشق را به عنوان وسیلهٔ ابراز تمامی افکارمان برمی‌گزینیم. وقتی دیگران را قضاوت نکنیم و آن‌ها را خطاکار جلوه ندهیم، به خودی خود انرژی عشق وجودمان را فرامی‌خوانیم تا مثبت‌ترین و ثمربخش‌ترین راه ابراز عقاید ما را فراهم کند. نتیجهٔ این روش اغلب از هر جهت بسیار مفید است، زیرا ما ذخایر انرژی خود را در بازی تهاجم و تدافع که به ارتباطی سازنده منتهی نمی‌شود، هدر نداده‌ایم.
مشکات
پرگویی، گوش ندادن و قطع کردن مداوم صحبت دیگران پیش از آن که حرفشان به پایان رسیده باشد، پاره‌ای از خصوصیات گوش دادن به نفس است. با این شیوه پیام اساسی‌ای که به دیگران می‌فرستیم از این قرار است: «می‌خواهم به من گوش دهی، چون آن چه من باید بگویم مهم‌تر است.» یا «سرم خیلی شلوغ است و به کار خودم مشغولم و نمی‌توانم به حرف‌های بی‌ربط تو گوش بدهم.»
مشکات
چنان چه بیاموزیم دشمنان خود را به عنوان افراد وحشت‌زده ـ نه مهاجم ـ ببینیم که از ما کمک می‌طلبند، نیرومند می‌شویم و سرانجام درمی‌یابیم که هر یک از ما می‌توانیم آرامش را انتخاب کنیم. وقتی در هر لحظه به گونه‌ای زندگی کنیم که گویی تنها لحظه‌ای‌ست که وجود داشته و خواهد داشت، به ارزش انتخاب عشق و آرامش پی خواهیم برد.
مشکات
اگر انتخاب کنیم که شخص مقابل را مهاجم نبینیم بلکه او را وحشت‌زده بدانیم، قلبمان با دلسوزی به سویش گشوده می‌شود و می‌توانیم به او عشق بورزیم. همهٔ ما می‌دانیم عشق ورزیدن به کسی که او را مهاجم می‌دانیم دشوار است، اما عشق ورزیدن به انسانی وحشت‌زده آسان به نظر می‌رسد.
مشکات
ما زمانی از اسارت خودساختۀ‌مان رها می‌شویم که مسؤولیت افکار و اعمالمان را بپذیریم. وقتی مشتاق باشیم تشخیص دهیم که ما خود روابط منفی را می‌آفرینیم، درمی‌یابیم این ما هستیم که می‌توانیم روابط مثبت بیافرینیم. این همه زمانی آغاز می‌شود که بخواهیم نقش قربانی بودن را کنار بگذاریم.
مشکات
هنگامی که تصمیم بگیریم به فراسوی جسم بنگریم و دیگر به مرگ اعتقادی نداشته باشیم یا آن را به عنوان نهایت حیاتمان تصور نکنیم، آن گاه می‌توانیم به رابطه‌ای مثبت و سرشار از عشق برسیم که در آن ترس، حضور ندارد.
مشکات
ریشهٔ ناراحتی ما فرافکنی تجارب گذشته به لحظهٔ حال است. این تجارب می‌توانند چند دقیقه پیش یا سال‌ها قبل روی داده باشند. وقتی که گذشته را بهبود ببخشیم و به یاد آوریم که هیچ گاه به دلیلی که تصور می‌کنیم ناراحت نیستیم، آن گاه می‌توانیم تضادها و آشفتگی‌های کنونی را بهبود دهیم.
مشکات
بر اساس یکی از قوانین نفس، ما باید همهٔ تصمیمات خود را با تکیه بر تجارب منفی گذشته بگیریم و به این ترتیب می‌توانیم به طور دقیق آینده را پیش‌بینی کنیم. قوانین نفس می‌گوید که عشق، پیوسته مشروط است و نباید به آن چه نمی‌توانیم ببینیم، بشنویم، بسنجیم، بچشیم و یا ببوییم اعتماد کنیم. به منظور دنبال کردن قوانین نفس باید همیشه اعتقاد داشته باشیم که از دیگران جدا هستیم، زندگی‌مان محدود به جسم فیزیکی ماست و دیر یا زود نومیدی، درد، غم، یأس، ترس، درماندگی و سرانجام مرگ بر ما نازل خواهد شد.
مشکات
نفس، دست به هر کاری می‌زند تا اختلاف و تضاد ایجاد کند و از آرامش بگریزد. نفس فریبکار، بی‌اعتمادی ما را به دیگران فرافکنی می‌کند و متقاعدمان می‌سازد که اعتماد کردن به دیگران واقعاً دشوار است.
مشکات
نگرش و ادراک ما نتیجهٔ فرافکنی افکار و احساسات ما از ذهنمان به دنیای بیرون است. آن چه را که تصور می‌کنیم با چشمانمان می‌بینیم، در واقع انعکاسی از افکار درونی ماست.
مشکات

حجم

۱۴۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۱۴۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان