کتاب نردبان آسمان
معرفی کتاب نردبان آسمان
کتاب نردبان آسمان، نوشته لیلا غلامزاده یکی از آثار مجموعه کتابهای جشنواره روشنا است که در دفتر نشر معارف به چاپ رسیده است. این کتاب نگاهی به سیره نبوی و اصول عملی زندگی رسول مهربانی (ص) میاندازد.
درباره کتاب نردبان آسمان
حضرت محمد (ص) پیامآور مهر و مهربانی و دوستی بود. او به تمام مردم نیکی میکرد و بندگانش را نیز به همین کار تشویق میکرد. در تکتک رفتار و کلماتی که به کار میبرد، عشق و محبت و عطوفت جریان داشت و همیشه در تلاش بود تا مردم را به مهربانی و صلح دعوت کند. از هر راهی استفاده میکرد و از هیچ تلاشی برای اینکار فروگذار نمیکرد. داستانهای بسیاری نیز از رسول اکرم (ص) وجود دارد که گواهی است بر همین مطالب. زندگی ما نیز مانند سفری است که باید طی کنیم و برای اینکار، چه راهنما و چه الگویی بهتر از پیامبر وجود دارد؟
لیلا غلامزاده در کتاب نردبان آسمان، نگاهی به سیره نبوی و اصول عملی زندگی رسول مهربانی انداخته است. او در این اثر درباره اصولی توضیح داده است که در زندگی حضرت رسول (ص) جاری بوده و سیره نبوی و نوع نگاه و روش و رفتار او را در تمام جنبههای زندگی، مورد تامل و بررسی قرار داده است.
کتاب نردبان آسمان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
نردبان آسمان کتابی است برای تمام آنهایی که دوست دارند با اصول عملی که در زندگی حضرت محمد (ص) جریان داشت، آشنا شوند.
بخشی از کتاب نردبان آسمان
مثلی قدیمی میگوید: «اندازه نگهدار که اندازه نکوست.» این مثلاز آن مثلهایی است که همۀ ما در طول زندگیمان محتوای آن را بسیار بهکار میبریم. مثلاً وقتی فردی در جمعی شوخی میکند، در ابتدا همه میخندند. ولی وقتی این کار را زیاد تکرار میکند، صدای افراد بلند میشود و میگویند: «بس است دیگر! هر چیزی حدی دارد. دیگر داری از حد میگذرانی!» صحنههایی ازایندست برای همهمان آشناست. چه در برخورد با دوست و آشنا، خانواده، اقوام و همکار و چه در عرصههای اجتماعی یا سیاسی و...، هیچکس نمیپسندد که امری از حد بگذرد.
هرچه اهمیت یک موضوع بیشتر شود، نگهداشتن حد آن هم حیاتیتر میشود. مثلاً اگر فردی در اتاق محل کارتان، حد خودش و شما را نگه ندارد و با شما رفتاری خارج از حدود ادب اجتماعی کند، ناراحت میشوید؛ ولی ممکن است نادیده بگیرید. اما اگر جلوی چند تن از همکارانتان این کار را بکند، ناراحتی شما مضاعف میشود و ممکن است سختتر گذشت کنید. حالا اگر این اتفاق در خیابان و جلوی چشم عموم رخ بدهد و اتفاقاً چند نفر از آشنایان شما هم حضور داشته باشند، آن وقت دیگر بسیار پیچیده میشود!
حالا فرض کنیم که اهمیت ماجرا از این هم بیشتر باشد و بهجای فردی مثل شما، پای یک ملت وسط بیاید و بهجای نفر مقابل شما هم دولتمردان اجنبی قرار بگیرند که میخواهند از حد خودشان فراتر بروند و در امور یک مملکت و یک ملت دخالت کنند. اینجا دیگر ازحدگذشتن آنقدر جدی است که نمیتوان از آن چشمپوشی و گذشت کرد. کلمۀ حد یعنی مانع و پرده میان دو چیز که اجازه نمیدهد یکی با دیگری اختلاط پیدا کند. بنابراین مثلاً وقتی نیروهای یک کشور وارد خاک ما میشوند، ایجاد اختلاط کردهاند و مرزها را شکستهاند؛ درنتیجه حد را رعایت نکردهاند. هیچ انسان عاقلی نیز این ازحدگذشتن را نمیپذیرد.
حالا تصور کنید که وزیر امور خارجۀ کشورتان هستید. در سفری به خارج از کشور، اگر فردی حقی را از شخص شما ضایع کند، ممکن است از روی انسانیت و بزرگواری از او بگذرید. اما اگر بر سر میز مذاکرات، دولتی بخواهد از حد خود عبور کرده و حقوق ملت شما را ضایع کند، آنجا دیگر پای شخص شما وسط نیست و منافع مردم یک کشور در خطر است؛ پس وظیفۀ شما حکم میکند از حقوق ملی مردمی که شما را فرستادۀ خودشان قرار دادهاند، کوتاه نیایید و ایستادگی کنید.
اگر امور مهم زندگیمان را برشماریم، بدیهی است امری مهمتر از آنچه به خداوند متعال مربوط باشد، پیدا نمیکنیم؛ پس بدترین ازحدگذشتنها وقتی رخ میدهد که حدی از حدود الهی زیر پا گذاشته شود. رسول مهربانی(ص) در برابر رعایت حدود، بسیار حساس بود و حد هر چیزی را کامل و نیکو رعایت میکرد. برای مثال، در جنگهابه سربازان توصیه میکردند که به مجروح آسیبی نرسانید و با او کاری نداشته باشید و آب را به روی آنها نبندید.
حدنگهداشتن رسول خدا(ص) تنها مربوطبه جنگ و سیاست نبود؛ بلکه در تمام امور زندگی فردی و اجتماعیشان و حتی در استفاده از وسایل مربوطبه زندگی روزمره، حد آن چیز را رعایت میکردند. تاریخ گواهی میدهد که اگر افرادِ دیگر حد شخص پیامبر(ص) را نگه نمیداشتند، ایشان بزرگوارانه گذشت میکرد اما اگر کسی حدی از حدود الهی را زیر پا میگذاشت، باعث خشم فرستادۀ خدا میشد و گناهکار هر قدر هم انسان مهمی بود، نمیتوانست از مجازات فرار کند. اینکه حواسمان باشد و بتوانیم در هر امری از امور زندگیمان حدنگهدار باشیم، بسیار ظریف و مهم است و لازمۀ آن نیز دقت و توجه به زندگی ائمۀ معصوم(ع) است.
روایت کردهاند مردی در مکه خدمت امامباقر(ع) رسید و گفت: «آیا شما همان کسی هستید که گمان میکنید هیچچیز نیست، مگر اینکه برای آن حدی هست؟» حضرت فرمود: «آری. میگویم هیچچیزی از آنچه خدا آفریده، چه کوچک و چه بزرگ نیست، مگر اینکه برای آن حدی قرار داده است و چنانچه از آن حد تجاوز شود، به حدود خداوند در آن موضوع تجاوز شده است.» آن مرد از سر اعتراض و توضیحخواهی گفت: «حد این غذایی که میل میکنید، چیست؟» امام فرمود: «حدودش این است که با نام خدا آغاز کنی و هنگام دستکشیدن سپاس خدا گویی و غذا را تا آخر بخوری.» مرد دوباره پرسید: «حد این کوزه چیست؟» حضرت نیز حدود را همانطورکه رسول خدا(ص) فرموده است چنین بیان کرد: «از اطراف و گوشههای کوزه و از جای شکستۀ آن نیاشامی؛ زیرا زیان دارد و جایگاه شیطان (میکروب) است. با نام خدا بیاشامی و پس از آشامیدن نیز سپاس او گویی و به سه نفس بیاشامی؛ چون با یک نفس آشامیدن کراهت دارد.»
حجم
۱۰۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۱ صفحه
حجم
۱۰۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۱ صفحه
نظرات کاربران
کتابی در مورد پیامبر در ابعاد زندگیشان بود.کتاب روان بود و برای عموم قابل فهم هست.این کتاب رو به همه پیشنهاد میکنم🌸