کتاب مانیفست
معرفی کتاب مانیفست
کتاب مانیفست؛ پایان هزار سال شعر عاشقانه پارسی اثری از محسن پایمزد است که در انتشارات سه سه تار منتشر شده است. او در اشعارش تلاش میکند تا ترکیبی از مسائل عاشقانه و اجتماعی را جای دهد.
درباره کتاب مانیفست؛ پایان هزار سال شعر عاشقانه پارسی
کتاب مانیفست؛ پایان هزار سال شعر عاشقانه پارسی همانطور که از نامش پیدا است، به عاشقانه اختصاص دارد و دربردارنده اشعاری از نویسنده است که نگاه او را به شعر عاشقانه در ترکیبش با جامعه امروزی که در آن زندگی میکنیم، نشان میدهد. جامعهای که قدر عشق را نمیداند و برای عشق تلاشی نمیکند و به نظر میرسد هزاران هزار مشکل دیگر دارد تا اینکه عشق بخواهد بخشی از آن باشد.
بهرحال، حتی در این کتاب هم که پرونده هزاران ساله شعر عاشقانه بسته میشود، ما شاهد عاشقانههایی هستیم که شاعر در تلاش است تا به زبان بیاورد و آن را در غالب کلمات ادا کند.
چیز دیگری که در اشعار او دیده میشود، نگاه محسن پایمزد به مسائل اجتماعی و چالشهایی است که انسان معاصر با آنها دست به گریبان است و در تلاش برای از بین بردنشان. تمام این چالشها در شعر او رخ میگشایند و خودشان را نشان میدهند.
کتاب مانیفست؛ پایان هزار سال شعر عاشقانه پارسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب مانیفست؛ پایان هزار سال شعر عاشقانه پارسی اثری است برای تمام علاقهمندان به شعر معاصر و تمام دوستداران شعر فارسی.
بخشی از کتاب مانیفست؛ پایان هزار سال شعر عاشقانه پارسی
تو اگر شاعری یا دلال ازدواج یا رییس جمهور
دوستت دارم چون بگویی
کشته خواهی بود
که عشق
قضیهای ست تاریخی
و تمام شده
جوراب پدرم در کفش های قدیمش سوراخ است
و خواهرم
به خاطر خوبی دندان هاش
کبوتر جلد یک پیرمرد دندانساز شده ست
چون ما به جای بیمه شدن
شعر خوانده ایم
دوستم
زنی را دوست داشت
که از هفت نفر شنیده بود
دوستت دارم
و فلاکت را ببین
که هنوز عاشق اوست
پس به من مپرس چرا غزلیات کافی ست
چون غزلیات کافی ست
چون سعدی
با آن مُخ بزرگش در مینیاتور و شعر
فکر نمی کند
چون ما فقط
هزارسالست که منوچهری وار
توبه کن!
تنها
توصیف می کنیم
اعلام می کنم
من
مردی که منم
که دوستت دارم
رفته ست
برای همیشه
و چشم های زنان
از پارسی
برای همیشه
چشم های مردان هم
که من خستهام
از این همه شاه بیت
که هیچوقت نگذاشته ست
مردهایی که در جوب می میرند را
نگاه کنیم
و روسپی هایی که از چهل به بعد
تنهاند
***
من یک شاه زنده ام
با حساب بانکی بی سود
کارمند ندارم
کارمند کسی نیستم
نه حرمسرا دارم
نه میخواهم داشته باشم
نه سینما میروم
نه نگاه میکنم
در اینترنت
به سینه زنها
من شاه زنده ام
تنهای تنها
بی عکس
بی خبر
بی تاج
بی تبر
چاقویی که دارم
برای سیبی که دائما ندارم
تیز است
و پرنده ها که می آیند
بارها دیده ام
از من نمی ترسند
نه نامه می نویسم
به کسی
نه نامه خواهم داشت
مردی هستم شکایت-کشته
می رقصم
بدون این که آهنگ بزنند
و کاری ندارم
به این که هستند یا نه
بهترین شعرهای دنیا را
در حال کشیدنم
مردی هستم بهترین
در مقایسه با خودش
و فیلم نمی بینم
چون اسکار گرفته یا ونیز
کتاب نمی خوانم
چون مشهورست یا نه
پرنده ای هستم
که می پرد
بدون اینکه از پاییز
برنجد
یا به بهار دل بدهد...
***
پشه چند گرمی
رفت توی خرطوم نمرود
دستگاه ظُلمش را
از نفس انداخت
و تو
پنجاه یا شصت کیلویی
یا حتی هشتاد کیلو!
ولی کوچک کننده ی خودتی!
قدّ
لایکی که می گذاری
پای عکس یک سلبریتی!
نیاز نیست
برج ایفل بسازی
تا کاری بزرگ کرده باشی
همین که یک الیک نگذاری
پای پست یک سلبریتی
تو بزرگواری!
***
نمی ترسم
از "مبهم"
چرا بترسم؟
کودکی هستم
که سر می خورد
در حالی که می داند
آن پایین
پدرش ایستاده است
حجم
۸۸۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۸۸۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه