
دانلود و خرید کتاب صوتی دزیره (جلد دوم)
معرفی کتاب صوتی دزیره (جلد دوم)
کتاب صوتی دزیره (جلد دوم) نوشتهی آنماری سلینکو با ترجمهی ایرج پزشکزاد و گویندگی مونا فرجاد، ادامهی روایت زندگی دزیره کلاری، زنی فرانسوی است که سرنوشتش با فراز و نشیبهای سیاسی و اجتماعی اروپا در دوران ناپلئون پیوند خورده است. این کتاب که توسط نوین کتاب گویا منتشر شده، در قالب خاطرات و یادداشتهای روزانهی دزیره، به وقایع تاریخی و تحولات شخصی او میپردازد. جلد دوم، بخشهایی از زندگی دزیره را روایت میکند که با انتخاب همسرش، ژانباتیست برنادوت، بهعنوان ولیعهد سوئد، وارد مرحلهای تازه و پرتنش میشود. نسخهی صوتی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دزیره (جلد دوم)
کتاب صوتی دزیره (جلد دوم) اثر آنماری سلینکو، با ترجمهی ایرج پزشکزاد، روایتی داستانی و تاریخی از زندگی زنی است که از طبقهی متوسط مارسی به دربار سلطنتی سوئد راه مییابد. این کتاب، خاطرات و دغدغههای دزیره را در بستر وقایع پرآشوب اروپا، بهویژه پس از انتخاب ژانباتیست برنادوت بهعنوان وارث تاج و تخت سوئد، بازگو میکند. روایت کتاب، از زاویهی دید اولشخص و با نگاهی انسانی و صادقانه، به چالشهای هویتی، فرهنگی و خانوادگی دزیره میپردازد. این جلد، بیش از آنکه صرفاً به سیاست و تاریخ بپردازد، تصویری از تردیدها، ترسها و امیدهای زنی را ارائه میدهد که ناخواسته وارد بازی قدرت شده است. ساختار کتاب مبتنی بر یادداشتهای روزانه و مکالمات خانوادگی است و فضای اروپا در اوایل قرن نوزدهم را با جزئیات ملموس و زنده به تصویر میکشد.
خلاصه کتاب دزیره (جلد دوم)
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! در جلد دوم کتاب صوتی دزیره، داستان از جایی آغاز میشود که ژانباتیست برنادوت، همسر دزیره، بهعنوان وارث تاج و تخت سوئد انتخاب میشود. این انتخاب، زندگی دزیره و خانوادهاش را دگرگون میکند و آنها را از فضای آشنای پاریس به سوی آیندهای نامعلوم در سرزمین سرد و ناشناختهی سوئد میبرد. دزیره، که هنوز خود را متعلق به فرانسه و گذشتهاش میداند، با تردید و نگرانی به نقش جدیدش بهعنوان زن ولیعهد سوئد نگاه میکند. او در میان تشریفات درباری، تغییر مذهب، جدایی از خانه و دوستان، و مواجهه با اشرافیت و سنتهای بیگانه، بارها احساس غربت و بیگانگی میکند. روایت کتاب، لحظات حساس و تصمیمات سرنوشتساز را از زاویهی نگاه دزیره بازتاب میدهد: از شب پراضطراب اعلام ولیعهدی ژانباتیست، مذاکرات پرتنش با ناپلئون، تا سفر پرماجرای دزیره و پسرش اوسکار به سوئد. در این مسیر، دزیره با دغدغههای هویتی، ترس از آینده، و مسئولیتهای تازه دستوپنجه نرم میکند و تلاش دارد میان گذشتهی فرانسوی و آیندهی سلطنتی خود تعادلی بیابد. کتاب، با نگاهی انسانی و جزئینگر، تجربهی زنی را روایت میکند که ناخواسته وارد دنیای سیاست و قدرت شده و باید با نقشهای تازه و انتظارات سنگین روبهرو شود.
چرا باید کتاب دزیره (جلد دوم) را بشنویم؟
کتاب صوتی دزیره (جلد دوم) با روایتی صمیمی و جزئینگر، تجربهی زیستن در میانهی تاریخ و قدرت را از زاویهی دید یک زن عادی به تصویر کشیده است. این کتاب، نهتنها وقایع سیاسی و اجتماعی اروپا را از دل زندگی روزمره و احساسات فردی روایت میکند، بلکه به دغدغههای هویتی، ترس از تغییر، و چالشهای سازگاری با فرهنگ و نقشهای جدید میپردازد. شنیدن این کتاب، فرصتی برای لمس فضای درونی شخصیتها و درک پیچیدگیهای روابط خانوادگی و اجتماعی در بستر تحولات بزرگ تاریخی است. همچنین، روایت کتاب، تصویری ملموس از زندگی زنان در دوران پرآشوب اروپا ارائه میدهد و نشان میدهد که چگونه تصمیمات سیاسی میتواند سرنوشت فردی را دگرگون کند.
شنیدن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
شنیدن این کتاب به علاقهمندان تاریخ اروپا، دوستداران رمانهای تاریخی، کسانی که به روایتهای زنانه و دغدغههای هویتی علاقه دارند، و افرادی که به دنبال درک عمیقتری از تأثیر سیاست بر زندگی شخصی هستند، پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که به موضوع مهاجرت، تغییر فرهنگ و سازگاری با شرایط جدید فکر میکنند، این کتاب میتواند جذاب باشد.
بخشی از کتاب دزیره (جلد دوم)
«نور شمع به صورتم نزدیک شد و از خواب بیدارم کرد. بلند شو، دزیره. بلند شو و زود لباست را بپوش. این صدای ژانباتیست بود که شمع بهدست بالای سر من ایستاده بود. بعد شمع را روی میز گذاشت و مشغول بستن دکمههای اونیفورم مارشالی خود شد. مگر دیوانه شدهای، ژانباتیست؟ مگر الان نیمهشب نیست؟ عجله کن، گفتهام اوسکار را هم بیدار کنند. میخواهم پسرمان هم حاضر باشد. از طبقۀ زیر صدای رفتوآمد و صحبت چند نفر به گوش میرسید. ایوت آهسته وارد اتاق شد. لباس خدمت خود را روی پیراهن خواب پوشیده بود. ژانباتیست با بیحوصلگی گفت: خواهش میکنم عجله کن. بعد رو به ایوت کرد. به پرنسس کمک کنید که زود لباسش را بپوشد. من، وحشتزده، گفتم: خدایا! اتفاقی افتاده است؟ خودت خواهی دید. لباست را بپوش! متحیر و ناراحت پرسیدم: چه لباسی بپوشم؟ قشنگترین لباس و بهترین و قیمتیترین لباست را، میفهمی؟ نه، هیچ نمیفهمم. بعد با لحن غضبآلودی گفتم: ایوت، آن پیراهن ابریشمی زرد را، که در مهمانی دربار پوشیده بودم، بیاورید. ژانباتیست، آخر نمیخواهی بگویی چه اتفاقی افتاده؟ اما ژانباتیست از اتاق بیرون رفته بود. با عجله شروع به شانهزدن زلفم کردم. ایوت پرسید: پرنسس، نیمتاج هم سرتان میگذارید؟ با لحن خشمآلودی فریاد زدم: بله، نیمتاج را هم بیاورید، جعبۀ جواهراتم را بیاورید، ناچارم همۀ جواهراتم را به سر و سینه بزنم. اگر نگویید چه خبر شده، از کجا میتوانم بفهمم کدام جواهر را باید انتخاب کنم؟ بچه را چرا در وسط شب از خواب بیدار میکنند؟ حاضر شدی، دزیره؟ ژانباتیست، اگر به من نگویی..."
زمان
۱۵ ساعت و ۵۷ دقیقه
حجم
۸۸۷٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۵ ساعت و ۵۷ دقیقه
حجم
۸۸۷٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد