
دانلود و خرید کتاب صوتی خانه ای در دوردست
معرفی کتاب صوتی خانه ای در دوردست
کتاب صوتی خانه ای در دوردست (Housekeeping) نوشته مریلین رابینسون و ترجمه مرجان محمدی با گویندگی سوگل خلیق توسط نوین کتاب گویا منتشر شده است. این رمان که پیشتر با عنوان خانهداری شناخته میشد، روایتی از زندگی چند نسل از زنان یک خانواده را در شهری کوچک و دورافتاده به تصویر میکشد. این اثر داستانی، مخاطب را به دل خاطرات و فقدانها و پیوندهای خانوادگی میبرد. نسخهی صوتی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب صوتی خانه ای در دوردست اثر مریلین رابینسون
کتاب صوتی خانهای در دوردست نوشتهی مریلین رابینسون، رمانی چندلایه دربارهی خانواده، فقدان، خاطره و هویت است که در شهری کوچک به نام فینگربون میگذرد. داستان از زبان دختری به نام رود بیان میشود که همراه با خواهرش لوسیل، پس از مرگ مادر و پدر، تحت سرپرستی مادربزرگ و سپس عمههایش قرار میگیرد. فضای داستان، آمیخته با طبیعت خشن و زمستانهای طولانی، خانهای قدیمی و خاطراتی است که در هر گوشهی آن جریان دارد. نویسنده با نگاهی موشکافانه، روابط میان اعضای خانواده، تأثیر فقدان و مهاجرت و تلاش برای یافتن معنا و امنیت را در دل روزمرگیها و بحرانهای زندگی به تصویر کشیده است. ساختار کتاب مبتنیبر روایت خاطرات و بازگویی اتفاقات گذشته است و با جزئیات دقیق و توصیفهای حسی، دنیایی ملموس و پر از احساس را خلق کرده است.
داستانِ کتاب صوتی خانهای در دوردست، زمان مشخصی ندارد، اما بهاحتمال بسیار در دههی ۱۹۵۰ میلادی اتفاق میافتد؛ زیرا شخصیتْ رمان Not as a Stranger را میخواند که یکی از پرفروشترین کتابهای سال ۱۹۵۴ بوده و شخصیت دیگر نیز در جنگ اقیانوس آرام جنگیده است. اقتباس سینمایی رمان حاضر در سال ۱۹۸۷ میلادی منتشر شد. در این فیلم کریستین لاتی (Christine Lahti) نقش اصلی را ایفا کرده و کارگردانی آن را بیل فورسایت (Bill Forsyth) بر عهده داشته است. فیلم در شهر نلسون و اطراف آن در ایالت بریتیش کلمبیا فیلمبرداری شد. این رمان پیشتر با عنوان خانهداری شناخته میشد.
خلاصه داستان صوتی خانه ای در دوردست
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
رمان با روایت رود آغاز میشود؛ دختری که پس از مرگ مادرش، همراه با خواهر کوچکترش (لوسیل) به خانهی مادربزرگ در شهر فینگربون بازمیگردد. مادربزرگ، زنی مذهبی و مقاوم، سرپرستی آنها را بر عهده میگیرد و میکوشد با وجود غم و تنهایی، خانه را سرپا نگه دارد. پس از مرگ مادربزرگ، عمههای پیر، لیلی و نونا برای مراقبت از رود و لوسیل به خانه میآیند، اما حضور آنها با رفتارهای عجیب و ناتوانی در سازگاری با شرایط جدید، بیشتر حس بیپناهی و غربت را در خانه میپراکند. با گذشت زمان، سیلوی، عمهی جوانتر که سالها از خانه دور بوده، به دعوت خانواده بازمیگردد تا سرپرستی بچهها را بر عهده بگیرد. ورود سیلوی، با گذشتهای پررمزوراز و سبک زندگی متفاوت، فضای خانه را دگرگون میکند. رود و لوسیل، هرکدام بهشیوهی خود با حضور سیلوی و تغییرات خانه مواجه میشوند؛ یکی به دنبال پیوند و امنیت، دیگری در جستوجوی استقلال و هویت. در این میان، طبیعت خشن شهر، سیلابها و زمستانهای سخت، همواره سایهای بر زندگی شخصیتها میاندازد و نمادی از ناپایداری و گذر زمان است. رمان با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره، خاطرات و پیوندهای خانوادگی، تصویری از تلاش برای بقا، سازگاری با فقدان و جستوجوی معنا در دل تنهایی و تغییرات را ارائه میدهد. روایت رود با نگاهی کودکانه اما عمیق، لایههای پنهان روابط خانوادگی و تأثیر گذشته بر حال را آشکار میکند.
چرا باید کتاب صوتی خانه ای در دوردست را بشنویم؟
رمان صوتی خانهای در دوردست با روایت شاعرانه و جزئینگرانهی خود، تجربهی زیستن در دل فقدان، تنهایی و جستوجوی هویت را بهگونهای ملموس و انسانی به تصویر کشیده است. این کتاب صوتی با صدای سوگل خلیق، فضایی صمیمانه و نزدیک به ذهن و احساس مخاطب میسازد و امکان همذاتپنداری با شخصیتها را فراهم میکند. روایت کند و تأملبرانگیز داستان، فرصتی برای بازاندیشی دربارهی خانواده، خاطره و معنای خانه را فراهم میآورد. همچنین توصیفهای دقیق از طبیعت و فضای خانه، حس حضور در دل اثر را تقویت میکند و شنونده را به دنیایی متفاوت و پر از جزئیات میبرد.
شنیدن این کتاب صوتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
شنیدن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که به موضوعات مربوط به فقدان، هویت و پیوندهای انسانی علاقه دارند یا در جستوجوی آثاری با فضای احساسی و تأملبرانگیز هستند. همچنین این اثر صوتی برای علاقهمندان به ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان مناسب است.
درباره مریلین رابینسون
مریلین رابینسون (Marilynne Robinson) زادهی ۲۶ نوامبر ۱۹۴۳ در ایالت آیداهو، رماننویس و مقالهنویس برجستهی آمریکایی بوده است. دوران کودکی خود را در زادگاهش گذراند و تحصیلاتش را در کالج پمبروک و همچنین کالج زنان سابق دانشگاه براون به پایان رساند و در سال ۱۹۶۶ موفق به دریافت مدرک لیسانس شد؛ سپس در سال ۱۹۷۷، مدرک دکترای زبان انگلیسی خود را از دانشگاه واشینگتن دریافت کرد. در طول زندگی حرفهای خود در دانشگاههای متعددی ازجمله دانشگاه کِنت، کالج آمهرست و دانشگاه ماساچوست در امهرست بهعنوان استاد میهمان فعالیت داشته است. در سال ۲۰۰۹ بورسیهی سخنرانی دانشگاه یِیل را دریافت کرد و مجموعهای از سخنرانیها با عنوان «غیاب ذهن: معنویتزدایی از اسطورههای مدرن خود» را ایراد کرد. همچنین در آوریل ۲۰۱۰ بهعنوان یکی از اعضای فرهنگستان هنر و علوم آمریکا برگزیده شد و در مه ۲۰۱۱، از سوی دانشگاه آکسفورد کرسی سالانهی ازموند هارمزورت در هنر و ادبیات آمریکایی را در بنیاد آمریکایی راترمر دریافت کرد. او بهعنوان استاد در کارگاه نویسندگان دانشگاه آیووا فعالیت کرده است. اولین رمان این نویسنده با عنوان «خانهداری» (Housekeeping) در سال ۱۹۸۰ میلادی منتشر شد و جایزهٔ بنیاد همینگوی را از آن خود کرد. دومین رمان او، «گیلیاد» (Gilead) در سال ۲۰۰۴ منتشر و موفق به دریافت جایزهی کانون منتقدان کتاب ملی، جایزهی امبسادور و جایزهی پولیتزر در سال ۲۰۰۵ شد. سومین رمان او با عنوان «خانه» (Home) در سال ۲۰۰۸ انتشار یافت و جایزهی اورنج انگلستان را به دست آورد. این اثر از میان ۱۵۶ عنوان و توسط ۱۲۳ کتابخانه از سراسر جهان، برای جایزهی ایمپک دوبلین ۲۰۱۰ (که از گرانترین جوایز ادبی جهان به شمار میرود) نامزد شد. چهارمین رمان او، «لیلا» (Lila) در سال ۲۰۱۴ منتشر شد و در سال ۲۰۱۵ در فهرست نهایی جایزهی منبوکر قرار گرفت. «جک» (Jack)، رمان دیگری به قلم مریلین رابینسون است که در سال ۲۰۲۰ میلادی منتشر شده است.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
مریلین رابینسون در طول دوران نویسندگی خود جوایز و افتخارات گوناگونی کسب کرده است. او در سال ۱۹۸۲ برای نخستین رمانش (خانهداری) برندهی جایزهی پن/ همینگوی برای بهترین رمان نخست شد و همان اثر در همان سال در فهرست نهایی جایزهی پولیتزر برای داستان نیز قرار گرفت. در سال ۲۰۰۴ رمان گیلیاد از او جایزهی منتقدان ملی کتاب آمریکا را دریافت کرد و سال بعد، یعنی ۲۰۰۵ سه جایزهی بزرگ ادبی شامل پولیتزر برای داستان، امبسادور بوک آوارد و جایزهی هارتلند شیکاگو تریبیون را از آن خود کرد. رمان خانه نیز در سال ۲۰۰۹ موفق به کسب جایزهی اورنج انگلستان شد. او برای آثارش چندینبار نامزد جایزهی من بوکر و جایزهی بینالمللی پارک کیونگ - نی شده است. مریلین رابینسون همچنین در سال ۲۰۱۲ مدال علوم انسانی ملی آمریکا را بهدلیل «ظرافت و هوشمندی در نویسندگی» دریافت کرد و در سال ۲۰۱۶ دو جایزهی معتبر کتابخانهی کنگره برای ادبیات داستانی آمریکا و جایزهی صلح ادبی دیتون را به دست آورد. افزونبراین این نویسنده از دانشگاههای معتبری مانند آکسفورد، براون، ییل، دوک، نوتردام و کمبریج دکترای افتخاری دریافت کرده است.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
- گاردین این رمان را اثری کلاسیک و نیویورکر آن را شاهکاری تمامعیار دانسته است.
- دیوید نیکولز معتقد است تقریباً میتوان گفت این رمان بینقص است.
- میشل زانر گفته واقعاً عاشق این کتاب است و احتمالاً صد بار آن را خوانده است.
- پاول بیلی (Paul Bailey) در گاردین نوشته که این رمان جایگاهی منحصربهفرد در میان شاهکارهای ادبیات داستانی قرن بیستم آمریکا دارد.
- رابرت مککروم (Robert McCrum) در نشریهی گاردین نوشته که این رمان برای او شاهکارِ مریلین رابینسون است و اشاره کرده که این اثر با کتاب مقدس و آرای متفکران بزرگ مکتب تعالیگرایی آمریکا (رالف والدو امرسون، هنری دیوید ثورو و هرمان ملویل) نزدیکی و آشنایی عمیقی دارد. همچنین رابرت مککروم نوشته وقتی در نوامبر ۲۰۱۴ در جشنوارهی ادبی کمبریج با مریلین رابینسون مصاحبه کرده و از او دربارهی چگونگی شکلگیری رمان حاضر پرسیده، پاسخ او فروتنانه و ساده بوده است. مریلین رابینسون بدون هیچگونه جلوهگری یا خودنمایی گفت که این رمان را با دست و صرفاً برای لذت شخصی خود نوشته است؛ بیآنکه چندان به آیندهی آن بیندیشد. سپس دوستانش اثر را خواندند و از آن استقبال کردند.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
این رمان با عنوان خانهداری و با ترجمهی مرجان محمدی در سال ۱۳۹۶ توسط انتشارات چلچله و سپس در سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۳ توسط نشر آموت روانهی بازار کتاب ایران شده است.
بخشی از کتاب صوتی خانه ای در دوردست
«تقریباً بعد از پنج سال، یک صبح زمستانی مادربزرگ بیدار نشد. لیلی و نونا از اسپوکن به فینگربون آمدند تا همانطور که مادربزرگ خواسته بود کارهای خانه را به عهده بگیرند. هراس و دلواپسی را از ابتدا میتوانستی در حرکات سراسیمهشان موقع جستن کیفها و جیبها برای یافتن سوغاتی کوچکی که آورده بودند مشاهده کنی. سوغاتی جعبهی بزرگی بود پر از قطرههای سرفه که به عقیدهی آنها مفید و خوشمزه بود.
موهای لیلی و نونا آبی روشن بود، کت سیاهی پوشیده بودند که دانههای سیاه براقی به شکل درهم و برهم روی لبهی یقهشان دوخته شده بود. اندام فربهشان از بالای باسن به جلو خمیده و بازو و قوزک پایشان چاق و چله بود. آنها با اینکه هنوز دوشیزه بودند، اما هیکلشان مثل مادرها چاق و سرحال بود و این قیافه با رفتار خشن و بوسهها و نوازشهای ناشیانهشان اصلاً جور در نمیآمد.
پس از آنکه ساکهایشان را داخل خانه آوردند، ما را بوسیدند و نوازش کردند. آنوقت، لیلی هیزمهای داخل آتش را زیر و رو کرد و نونا سایهبانها را پایین آورد. لیلی چند سطل بزرگتر را به ایوان برد و نونا آب بیشتری در گلدانها ریخت. سپس به نظر میرسید که گیج شدهاند. شنیدم که لیلی به نونا تذکر میداد که هنوز سه ساعت به وقت شام و پنج ساعت تا وقت خواب باقی مانده است. آنها با چشمان غمگین ما را نگاه کردند.»
زمان
۷ ساعت و ۲۴ دقیقه
حجم
۴۰۸٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۷ ساعت و ۲۴ دقیقه
حجم
۴۰۸٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد